دلار و سکه در آتش: چرا بازار ارز آرام نمیگیرد؟
بازار ارز و سکه این روزها بیش از همیشه داغ است؛ نوسانات دقیقهای دلار و سکه، سرمایهگذاران و شهروندان را سردرگم کرده و سوال اصلی این است که چرا حتی با وعدههای سیاستگذاران، ثبات ارزی دستیافتنی نیست.
بازار ارز و سکه تهران وارد مرحلهای شده که دیگر «قیمت روز» مفهومی ندارد؛ تابلوها بهروز نمیشوند و نرخها دقیقهای تغییر میکنند. دلار با سرعتی کمسابقه رکورد میزند و سکه همپا و گاهی جلوتر، مرزهایی را پشت سر میگذارد که تا همین چند ماه پیش، خط قرمز ذهنی بازار بودند.
در چنین شرایطی، رفتار معاملهگران عمدتاً واکنشی و مبتنی بر ترس از جا ماندن است؛ ترسی که با هر افزایش ناگهانی تشدید میشود و خود به محرک موج بعدی گرانی تبدیل میگردد. رشد همزمان نرخ طلا و ارز نیز انتظارات تورمی را بالا برده و سرمایهها را از بازارهای مولد دور کرده است؛ وضعیتی که هر روز بر التهاب اقتصادی میافزاید.
با وجود تمرکز رسانهها بر عوامل مقطعی و شوکهای خبری، ریشه ناآرامیها عمیقتر است. تورم مزمن، ناترازی شدید بودجه، فشارهای مالی دولت و شکلگیری موج گسترده سفتهبازی در بازار طلا، ساختاری ایجاد کردهاند که کوچکترین تکانهای میتواند به جهشی بزرگ در نرخ ارز و سکه منجر شود.
محمد کهندل، استاد دانشگاه و کارشناس مسائل اقتصادی، در گفتوگو با خبرنگار تسنیم، این وضعیت را نتیجه تجمع فشارهای ساختاری میداند: «بدون مهار همزمان این عوامل، نمیتوان انتظار ثباتی داشت که از یک شوک تا شوک بعدی دوام بیاورد.»
سه عامل کلیدی نوسانات بازار ارز و طلا
کهندل نوسانات اخیر را به سه عامل اصلی نسبت داد:
۱. تورم مزمن: او توضیح داد که ارز مانند هر کالای دیگری از کاهش ارزش پول ملی تأثیر میگیرد. «وقتی تورم بالا میرود، ارزش ریال کاهش پیدا میکند و افزایش نرخ ارز رفتار طبیعی اقتصادی است، نه اتفاق استثنایی.» به گفته این کارشناس، مهار پایدار تورم، پیشنیاز ثبات بلندمدت بازار ارز است و نیازمند هماهنگی واقعی تمام نهادهای اقتصادی کشور است.
۲. ناترازی بودجه و سیاستهای مالی دولت: ساختار بودجه کشور نامتعادل است و دولت با کمبود منابع مواجه است. کهندل میگوید: «نبود استقلال عملی بانک مرکزی و غلبه سیاستهای مالی دولت بر تصمیمات پولی باعث شده نرخ ارز مسیر جبران کسری بودجه شود.» وی همچنین بر ناهماهنگی بین هزینهها و درآمدهای پایدار، بهویژه درآمدهای مالیاتی، تأکید کرد و توضیح داد که این ناهماهنگی اقتصاد را به سمت فعالیتهای غیرمولد و سفتهبازی سوق میدهد.
۳. افزایش تقاضای سفتهبازانه در بازار طلا: کهندل اظهار کرد سیاست دلارزدایی و استفاده از ارزهای جایگزین در برخی حوزهها مفید بوده، اما طلا و دلار در نظام قیمتگذاری جهانی همسنگ هستند و تقاضای سفتهبازانه برای طلا بهصورت غیرمستقیم تقاضای ارز را بالا میبرد. او افزود: «معرفی طلا بهعنوان ابزار جذاب سرمایهگذاری تقاضای کاذبی ایجاد کرده که خیلی سریع خود را به بازار ارز منتقل میکند.»
کهندل همچنین به برخی شوکهای مقطعی، از جمله تحولات صادرات نفت و محدودیتهای بینالمللی اشاره کرد و گفت: «این عوامل نقش تشدیدکننده دارند، اما ماهیت آنها کوتاهمدت است و در نبود مشکلات ساختاری، اثرشان دوام زیادی ندارد.»
راهکار ثبات بازار ارز
این کارشناس اقتصادی در جمعبندی تأکید کرد: «اگر هدف سیاستگذار آرامسازی واقعی بازار ارز است، باید همزمان روی سه محور تمرکز کند: مهار تورم، اصلاح ساختار بودجه و کنترل فعالیتهای سفتهبازانه بهویژه در بازار طلا.» او افزود که ثبات ارزی با تصمیمات مقطعی حاصل نمیشود و تنها از طریق اصلاحات ساختاری، هماهنگی سیاستهای مالی و پولی و بازگشت اعتماد به اقتصاد کشور امکانپذیر است.