فرار از زندان مرگبار آلکاتراز؛ آیا سه زندانی ۱۹۶۲ هنوز زندهاند؟
زندان آلکاتراز بهعنوان یکی از مخوفترین و غیرقابل نفوذترین زندانهای تاریخ آمریکا شناخته میشود؛ اما ماجرای فرار سه زندانی در سال ۱۹۶۲، با وجود شرایط طبیعی مرگبار جزیره، هنوز هم یکی از رازآلودترین پروندههای جنایی باقی مانده است.

زندان آلکاتراز، واقع در جزیرهای دورافتاده میان آبهای سرد خلیج سانفرانسیسکو، برای سالها بهعنوان یکی از نفوذناپذیرترین مراکز نگهداری مجرمان در ایالات متحده شناخته میشد. این زندان محاصرهشده با جریانهای شدید آب، بادهای سهمگین و کوسههای مهاجم، تصوری از فرارناپذیری مطلق را در اذهان تداعی میکرد. اما ماجرایی که در سال ۱۹۶۲ رخ داد، نگاهها را بهطور کامل تغییر داد.
در سالهای اخیر، با مطرحشدن احتمال بازگشایی مجدد این زندان توسط دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، بار دیگر پرسش قدیمی درباره امکان فرار موفق از آلکاتراز به جریان افتاده است. آیا واقعاً کسی توانسته از این زندان مرگبار جان سالم بهدر ببرد؟
بررسی این احتمال ما را به پژوهشی علمی در سال ۲۰۱۴ از سوی دانشگاه دلفت در هلند میبرد؛ تحقیقی که مبتنی بر مدلسازی دقیق رایانهای، احتمالات فرار از آلکاتراز را زیر ذرهبین قرار داده است. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که اگر همهچیز طبق برنامه پیش رفته باشد، امکان فرار موفقیتآمیز وجود داشته است.
نگاهی به گذشته: تاریخچه آلکاتراز
ساخت اولیه آلکاتراز به دهه ۱۸۵۰ میلادی بازمیگردد؛ زمانی که بهعنوان دژ نظامی احداث شد. این مکان از سال ۱۹۳۴ میلادی به زندانی فدرال تبدیل گردید و مأمن نگهداری خطرناکترین مجرمان آمریکا شد؛ افرادی که اغلب سابقه فرار از سایر زندانها را در کارنامه داشتند. در طول نزدیک به سه دهه فعالیت، نامهایی مانند آل کاپون و جرج «ماشینگان» کلی، در میان زندانیان مشهور آلکاتراز به چشم میخورد.
موقعیت جغرافیایی خاص جزیره و شرایط محیطی مانند دمای پایین آب، جریانهای تند و کوسههای حاضر در اطراف آن، این مکان را به یکی از ترسناکترین زندانهای دنیا بدل کرده بود؛ جایی که تصور فرار از آن تقریباً غیرممکن بهنظر میرسید.
فرار تاریخی؛ شب سرنوشتساز ژوئن ۱۹۶۲
در تاریخ ۱۱ ژوئن ۱۹۶۲، سه زندانی به نامهای فرانک موریس و برادران جان و کلارنس آنگلین، عملیات فرار خود را آغاز کردند. برنامهریزی این اقدام از مدتها پیش آغاز شده بود و حتی زندانی چهارمی به نام آلن وست نیز در تدارکات اولیه نقش داشت، اما او در لحظات پایانی موفق به ترک سلول خود نشد و جا ماند.
صبح روز بعد، مأموران زندان در جریان بازدید روزانه با صحنهای حیرتآور روبهرو شدند؛ سرهای مصنوعی ساختهشده از خمیر کاغذ و موهای طبیعی، بهگونهای در تختها قرار گرفته بودند که گویی زندانیان در خواباند. این ترفند، برای فریب نگهبانان شب بهکار رفته بود.
این سه نفر با ابزارهایی ابتدایی چون قاشقهای تیزشده و استفاده خلاقانه از قطعات یک جاروبرقی کهنه، منافذی را در پشت سینکهای سلولهای خود ایجاد کرده بودند. در شب فرار، از این منافذ عبور کردند، به ساحل رسیدند و با قایقی که از دهها بارانی ضدآب ساخته بودند، به دریا زدند.
چند روز بعد، قایق آنها شکسته و متروکه در نزدیکی خلیج پیدا شد؛ اما هیچ اثری از اجساد آنها یافت نشد و این موضوع، به گمانهزنیهای گستردهای دامن زد.
مدلسازی علمی؛ واقعیت یا خیال؟
در سال ۲۰۱۴، محققان دانشگاه دلفت با الهام از برنامه تلویزیونی Mythbusters و استفاده از دادههای دقیق جزر و مد، ۵۰ سناریوی مختلف را برای زمانهای احتمالی خروج قایق از جزیره شبیهسازی کردند. این سناریوها بین ساعت ۱۰ شب تا ۴ صبح طراحی شدند و در آنها عواملی چون جریان آب، سرعت باد و ویژگیهای زمینشناسی لحاظ گردید.
نتایج نشان داد که اگر این افراد در بازه زمانی ۱۱ شب تا نیمهشب حرکت کرده باشند، احتمال زیادی وجود دارد که به شمال پل گلدنگیت رسیده و به خشکی وارد شده باشند. اما در صورت خروج زودتر یا دیرتر، احتمالاً به دریا کشیده شده و غرق شدهاند.
پژوهشگران تأکید کردند که حتی در بهترین حالت، پارو زدن در چنین شرایطی نیاز به آمادگی جسمی بسیار بالا داشته و دانش محدود زندانیان درباره شرایط جزر و مد، احتمال موفقیت را کاهش میداده است.
سرنوشت نامعلوم؛ زنده ماندند یا نه؟
با وجود سالها تحقیق، هیچ مدرک قطعی از مرگ یا حیات این سه فراری یافت نشده است. در سال ۲۰۲۲، سازمان مارشالهای آمریکا تصاویر پردازششدهای از چهره این افراد در سنین بالا منتشر کرد؛ اقدامی که نشان میدهد همچنان پرونده آنها باز است و فرضیه زنده ماندنشان منتفی نیست.
نه اثری از اجساد کشف شده، نه اعترافی، نه نشانی از زندگی جدید؛ اما همین رازآلودگی، داستان فرار آنها را به بخشی از فرهنگ عمومی و افسانههای معاصر آمریکا تبدیل کرده است؛ نمادی از هوش، جسارت و شاید هم کمی خوششانسی.
آلکاتراز امروز؛ از زندان تا جاذبه گردشگری
با وجود تعطیلی رسمی آلکاتراز در سال ۱۹۶۳ به دلیل هزینههای بالا و فرسودگی زیرساختها، این جزیره همچنان در حافظه جمعی زنده است. امروزه، آلکاتراز به یکی از پرطرفدارترین مقاصد گردشگری سانفرانسیسکو بدل شده و داستان فرار ۱۹۶۲ الهامبخش آثار متعددی در سینما، ادبیات و رسانههاست.
با مطرحشدن احتمال بازگشایی مجدد این زندان توسط رئیسجمهور وقت، بار دیگر نام آلکاتراز و قصههایش بر سر زبانها افتاده؛ قصههایی که همچنان مرز میان واقعیت و افسانه را در ذهن مخاطب مبهم نگه میدارند.