آیا استفاده از تلفن همراه در مدرسه آزاد شده است؟
در حالی که تلفن همراه به بخش جداییناپذیر زندگی روزمره بدل شده، کارزاری تازه با جمعآوری دهها هزار امضا، بحث داغ استفاده از موبایل در مدارس را دوباره به صدر افکار عمومی و محافل آموزشی بازگردانده است.

با گسترش یک کارزار اینترنتی با عنوان «درخواست مجاز شدن استفاده از گوشی در مدارس»، موضوع حضور تلفن همراه در محیطهای آموزشی بار دیگر به یکی از مباحث داغ جامعه و رسانهها تبدیل شده است. این کمپین در مدت کوتاهی نزدیک به ۵۰ هزار امضا به دست آورده و در زمره پرطرفدارترین حرکتهای مدنی در حوزه آموزش قرار گرفته است.
حامیان این مطالبه اعتقاد دارند که در عصر دیجیتال نمیتوان مدرسه را از فناوری جدا کرد و ابزارهایی مانند موبایل میتوانند در خدمت ارتقای آموزش قرار گیرند. اما منتقدان هشدار میدهند که تلفن همراه، اگر بیضابطه وارد مدارس شود، بیش از آن که فرصتی آموزشی باشد، تهدیدی برای کیفیت یادگیری و تربیت اخلاقی دانشآموزان خواهد بود.
در واکنش به این موج مطالبهگری، محمود امانی طهرانی، دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش، موضعی میانه اتخاذ کرده و میگوید: «تلفن همراه در مدرسه نه به طور مطلق ممنوع است و نه بدون محدودیت آزاد. ما با یک مسأله صفر و صدی مواجه نیستیم. استفاده از موبایل باید در خدمت یادگیری قرار بگیرد و تصمیمگیری درباره نحوه استفاده از آن بر عهده مدیریت و شورای مدرسه است.» او یادآور میشود که در صورت بروز اختلال در تمرکز یا نظم کلاس، طبیعتاً استفاده از این وسیله مجاز نخواهد بود، اما در مسیر آموزشی، آییننامههای رسمی مدارس چنین امکانی را پیشبینی کردهاند.
مرتضی پاشاپور، طراح برنامههای نوین آموزشی، تلفن همراه را فرصتی برای متحول کردن یادگیری میداند: «اگر درست هدایت شود، موبایل میتواند دسترسی به منابع متنوع، بازیهای آموزشی و حتی تولید محتوا توسط خود دانشآموزان را امکانپذیر کند.» با این حال، او هشدار میدهد که غفلت از خطراتی مانند حواسپرتی، افت تمرکز، نابرابری دسترسی و مواجهه با محتوای نامناسب، میتواند پیامدهای سنگینی به دنبال داشته باشد. تجربه کشورهایی مانند فرانسه نشان داده که نبود قوانین شفاف، آزادی بیحدومرز استفاده از موبایل را به معضلی جدی بدل میکند.
پاشاپور بر آموزش «سواد رسانهای» به عنوان کلید مدیریت این ابزار تأکید دارد و میگوید تنها از طریق آموزش مهارت استفاده درست، میتوان موبایل را از یک مزاحم به یک همکار آموزشی تبدیل کرد. او همچنین پیشنهاد میدهد وزارت آموزش و پرورش چارچوبی ملی اما منعطف طراحی کند تا مدارس بتوانند آن را بر اساس شرایط خود پیادهسازی کنند.
نگاهی به تجارب بینالمللی نیز نشان میدهد که حتی نظامهای آموزشی پیشرفته، استفاده بیضابطه از تلفن همراه را مجاز نمیدانند. در سنگاپور، مدارس موبایلها را در کمدهای قفلشده نگهداری میکنند و استفاده غیرمجاز با ضبط طولانیمدت همراه است. فنلاند نیز از اوت ۲۰۲۵ قانونی را اجرایی میکند که به موجب آن، استفاده از موبایل تنها با اجازه معلم و در شرایط خاص امکانپذیر خواهد بود.
در میان دیدگاه معلمان، نظرات متفاوتی وجود دارد. نفیسه رجایی، معلم ابتدایی، با رویکردی روانشناختی معتقد است: «مدرسه تنها جایی است که میتواند کودکان را از فضای مجازی جدا کند و به دنیای واقعی بازگرداند. کودکان باید بازی و تجربه کنند، نه اینکه درگیر صفحههای گوشی شوند.» او همراه داشتن موبایل در دوره ابتدایی را ضرورتی نمیداند و آن را عاملی برای نابرابری و حتی انتقال محتوای نامناسب بین دانشآموزان میخواند.
از سوی دیگر، معصومه کوچعلی، معلم پایه چهارم، تأکید میکند که اجرای طرح استفاده آموزشی از موبایل نیازمند زیرساختهایی مانند اینترنت پرسرعت، ابزارهای ایمن و آموزش سواد دیجیتال به معلمان و دانشآموزان است. به باور او، نبود این امکانات، بهویژه در مدارس پرجمعیت دولتی، استفاده از موبایل را به جای فرصت، به چالش بدل خواهد کرد.
در نقطه مقابل، علی رضایی، معلم پایه دهم، دیدگاهی مثبتتر دارد و استفاده محدود و هدفمند از موبایل را مفید میداند: «اگر تلفن همراه در چارچوبی مشخص و با نظارت معلم به کار گرفته شود، میتواند دسترسی به منابع آموزشی و افزایش مهارتهای دیجیتال دانشآموزان را تقویت کند.»
این مجموعه دیدگاهها نشان میدهد که بحث «موبایل در مدرسه» همچنان محل مناقشه است؛ از یک سو بهعنوان فرصتی برای نوآوری آموزشی و از سوی دیگر تهدیدی برای تربیت و تمرکز دانشآموزان. اکنون چشمها به تصمیمگیری نهایی وزارت آموزش و پرورش دوخته شده است؛ تصمیمی که میتواند مسیر آینده آموزش در کشور را تحت تأثیر قرار دهد.