بحران کمآبی در تهران/ آیا پایتخت در آستانه خشکسالی شدید قرار دارد؟
با کاهش بارشها و افت ذخایر آبی، تهران با یکی از جدیترین بحرانهای کمآبی خود در سالهای اخیر مواجه است. بررسی وضعیت منابع آبی و مدیریت مصرف نشان میدهد که چالشهای پیشرو میتوانند تأثیرات گستردهای بر زندگی شهروندان و محیطزیست داشته باشند. در این گزارش، دلایل اصلی این بحران و پیامدهای احتمالی آن بررسی شده است.

بارشها در تهران کاهش یافته است
میزان بارش برف و باران در زمستان ۱۴۰۳ در منطقه البرز مرکزی، که تأمینکننده اصلی آب تهران محسوب میشود، به طور قابلتوجهی کمتر از حد نرمال بوده است. آمارها نشان میدهند که میزان بارش در تهران از مهرماه تا اسفند ۱۴۰۳ تنها ۸۸ میلیمتر بوده که کاهشی ۴۴ درصدی نسبت به سال گذشته را نشان میدهد. از سوی دیگر، کاهش میزان ذخایر برفی در ارتفاعات البرز نگرانیها را درباره تأمین آب در ماههای گرم سال افزایش داده است.
منابع آبی تهران تحت فشار شدید
رودخانههای جاجرود، لار و لتیان که از منابع اصلی تأمین آب تهران هستند، با کاهش چشمگیر جریان مواجه شدهاند. همچنین، سدهای مهم تهران مانند لار، لتیان، ماملو و طالقان در حال حاضر کمتر از ۴۰ درصد ظرفیت خود آب دارند. در کنار این مسئله، افت شدید سطح آبهای زیرزمینی و فرونشست زمین در مناطق جنوب و جنوب غربی تهران، که در برخی نقاط به ۳۶ سانتیمتر در سال رسیده، بر بحران کمآبی دامن زده است.
تهران روزانه چقدر آب مصرف میکند؟
پایتخت روزانه حدود ۳ میلیون مترمکعب آب مصرف میکند، اما بخشی از این میزان به دلیل نشت در شبکههای فرسوده هدر میرود. در حال حاضر، ۳۰ درصد آب شهری تهران به دلیل مشکلات زیرساختی از بین میرود که این موضوع نیاز به سرمایهگذاری در بهروزرسانی شبکه آبرسانی را ضروری کرده است.
چه عواملی به بحران آب دامن زدهاند؟
یکی از مهمترین عوامل تشدید بحران آب در تهران، مدیریت ناپایدار منابع و مصرف بیرویه است. کشاورزی غیربهینه در اطراف تهران، حفر بیش از ۳۲ هزار چاه غیرمجاز و تمرکز بالای جمعیتی (بیش از ۱۶.۵ میلیون نفر) فشار مضاعفی بر منابع آبی تحمیل کردهاند. علاوه بر این، سیاستهای نادرست کشاورزی و کشت محصولات پرآب مانند هندوانه و صیفیجات در مناطق خشک، بحران کمآبی را تشدید کرده است.
راهکارهای پیشنهادی برای مقابله با بحران آب
برای کاهش اثرات کمآبی، راهکارهایی مانند توسعه سیستمهای بازیافت فاضلاب، کاشت گونههای مقاوم به خشکی در البرز، کاهش مصرف بیرویه آب، و اصلاح مدیریت منابع ضروری است. در حال حاضر، تنها ۱۰ درصد فاضلاب تهران بازیافت میشود که این میزان باید افزایش یابد تا آب مصرفی صنایع و کشاورزی کاهش یابد. علاوه بر این، اعمال جریمه برای مشترکان پرمصرف، بهروزرسانی زیرساختهای شبکه آبرسانی، و سرمایهگذاری در پروژههای احیا و تغذیه مصنوعی آبخوانها از دیگر اقداماتی است که میتواند به کاهش بحران کمک کند.
تأثیر تغییرات اقلیمی بر وضعیت خشکسالی
طبق گفته مهدی زارع، استاد پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله: «خشکسالی، ناشی از سالها کمبود بارندگی است. یک فصل مرطوب نمیتواند سفرههای زیرزمینی یا مخازن عمیق تخلیه شده را دوباره پر کند. هوای نامنظم فزاینده به دلیل تغییرات اقلیمی به این معنی است که چنین بارانهایی به طور مداوم و منظم تکرار نمیشوند. گرم شدن دما، طول عمر برف را کاهش و تبخیر را افزایش میدهد. راهبردهای تطبیقی مانند محصولات تابآور در برابر خشکسالی و سامانههای هشدار پیشهنگام برای شرایط آب و هوایی شدید ضروری هستند.»
خشکسالی در البرز از هواشناختی تا اجتماعی-اقتصادی
خشکسالی در منطقه البرز طی ۲۵ سال گذشته از مرحله هواشناختی (کاهش بارش و افزایش دما) به مراحل هیدرولوژیک و اجتماعی-اقتصادی رسیده است. از اواخر دهه ۱۳۷۰ تا کنون، بارش سالانه در البرز مرکزی از ۴۵۰ میلیمتر به کمتر از ۳۵۰ میلیمتر کاهش یافته که بخشی از آن به دلیل گرمایش زمین و تغییر الگوهای جوی بوده است.
نمادهای خشکسالی کشاورزی، مانند کاهش رطوبت خاک و افت بازدهی محصولات، از نشانههای این بحران هستند. کاهش ذخایر برفی، کمبود آب برای کشاورزی و افت کیفیت خاک از دیگر پیامدهای این خشکسالی بوده است. در نتیجه، برداشت بیرویه از آبهای زیرزمینی باعث فرونشست زمین و شوری خاک در دشتهای اطراف تهران شده است.
پیامدهای اقتصادی و اجتماعی خشکسالی در تهران
خشکسالی در سالهای اخیر از سطح زیستمحیطی فراتر رفته و وارد حوزه اجتماعی و اقتصادی شده است. کاهش منابع آبی منجر به محدودیت در تأمین آب شرب، کاهش تولید کشاورزی و افزایش مهاجرت از روستاها به حاشیه شهرها شده است. قطع مکرر آب در برخی مناطق تهران و کرج نیز از دیگر تبعات این بحران است.
آینده آب در تهران؛ چه باید کرد؟
اگر اقدامات جدی برای مدیریت بحران آب در تهران انجام نشود، پایتخت در آیندهای نهچندان دور با خطر تبدیلشدن به منطقهای نیمهخشک روبهرو خواهد شد. سرمایهگذاری در پروژههای تغذیه مصنوعی آبخوانها، بهینهسازی مصرف و توسعه زیرساختهای پایدار میتواند از پیشرفت این بحران جلوگیری کند. اما آیا تصمیمگیران اقدام مؤثری برای حل این بحران انجام خواهند داد؟