خبرهای داغ
کدخبر: ۱۴۴۴۰
تاریخ خبر:

درگیری خونین در پارک؛ یک متلک کافی بود تا جان جوانی گرفته شود

آن‌چه به‌ظاهر تنها یک نگاه و متلک ساده بود، به تراژدی مرگباری در یکی از بوستان‌های شرق تهران ختم شد.

 درگیری خونین در پارک؛ یک متلک کافی بود تا جان جوانی گرفته شود

رسیدگی به این پرونده جنجالی از حوالی ساعت سه بامداد روز شنبه پنجم تیرماه سال گذشته آغاز شد؛ زمانی که گزارشی درباره وقوع یک قتل در یکی از بوستان‌های شرق تهران به پلیس اعلام شد. تحقیقات ابتدایی مأموران نشان داد مرد جوانی که هدف حمله قرار گرفته بود، توسط دوستانش به محل حادثه منتقل شده و درگیری اصلی میان او، دوستش و مردی غریبه در همان پارک شکل گرفته بود.

یکی از دوستان مقتول در جریان بازجویی‌ها گفت: «من و دوستم برای تفریح به بوستان رفته بودیم که آن پسر و دختری در آن حوالی نشسته بودند. وقتی از کنارشان رد شدیم، فقط نگاهی به آن‌ها انداختیم که باعث عصبانیت‌شان شد. هرچه توضیح دادیم نگاه‌مان عمدی نبوده، فایده‌ای نداشت. آن پسر به ما حمله کرد، اما با دخالت مردم درگیری تمام شد و ما محل را ترک کردیم. بعدتر دوستم تصمیم گرفت دوباره به پارک برگردد و ماجرا را تمام کند.»

او ادامه داد: «با دوستان دیگرمان برگشتیم تا به قول خودش، آن جوان را تنبیه کند. اما درگیری شدید شد. همان لحظه، آن مرد غریبه با چاقویی که همراه داشت، سه ضربه به دوستم زد و با آن دختر پا به فرار گذاشتند. هرچه دنبالش رفتیم در تاریکی شب آن‌ها را گم کردیم. بعد هم دوستم را به بیمارستان رساندیم اما خون‌ریزی شدید امانش نداد.»

تحقیقات پلیسی با تمرکز بیشتر بر شناسایی و ردیابی قاتل ادامه یافت. کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ با تجزیه و تحلیل اطلاعات، ردپای متهم را در تبریز پیدا کردند. او قصد داشت به‌صورت غیرقانونی از کشور خارج شود و راهی ترکیه شود. کارآگاهان پس از شناسایی محل اختفای او در تبریز، وی را دستگیر کردند.

با کامل شدن تحقیقات، پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. در نخستین جلسه رسیدگی، اولیای دم مقتول خواستار صدور حکم قصاص شدند.

سپس نوبت به متهم رسید تا در برابر قضات از خود دفاع کند. او گفت: «شب حادثه با دختر مورد علاقه‌ام روی پله‌ها نشسته بودیم که احسان و دوستش از مقابلمان رد شدند. احسان متلک انداخت و من با چوبی به سمت‌شان رفتم. دعوا خیلی زود تمام شد. بعد به مغازه جگرکی برادرم رفتم و یک انبر و چاقو برداشتم. وقتی برگشتم، دوباره درگیری شروع شد. دعوا را احسان آغاز کرد.»

پس از شنیدن اظهارات متهم، قضات برای اتخاذ تصمیم نهایی وارد شور شدند.

copied
ارسال نظر
 
  • پربیننده‌ترین‌ها

  • پربحث‌ترین‌ها

وب گردی

    ×

    برای حمایت ما لطفا روی یکی از تبلیغات کلیک کنید

    کلیک