کدخبر: ۱۷۱۰۴
تاریخ خبر:

دوستی مرگبار با طعم اعتیاد؛ مردی که رفیق بدهکارش را زنده زنده سوزاند، به قصاص محکوم شد

ماجرایی هولناک از دوستی‌ای که با اعتیاد شروع شد و با شعله‌های آتش به پایان رسید.

دوستی مرگبار با طعم اعتیاد؛ مردی که رفیق بدهکارش را زنده زنده سوزاند، به قصاص محکوم شد

یک مرد که به دلیل بدهی مالی، دوست سابق خود را به آتش کشیده و موجب مرگ او شده بود، با رأی دادگاه کیفری استان تهران به قصاص محکوم شد.

ماجرای این قتل تکان‌دهنده یک سال قبل آغاز شد؛ زمانی که زنی با حالتی مضطرب، همسر به‌شدت سوخته‌اش را به بیمارستان منتقل کرد و تقاضای کمک فوری داشت. او در توضیح آنچه رخ داده بود، گفت: «همسرم داخل چادری بود که با هم در آن زندگی می‌کردیم. من در آن لحظه داخل چادر نبودم. ناگهان متوجه شعله‌های آتش شدم. وقتی به محل رسیدم، دیدم شوهرم در آتش سوخته است. با کمک مردم و نیروهای آتش‌نشانی او را به بیمارستان رساندم.»

محسن، مرد مجروح، دچار سوختگی شدید شده بود. به گفته پزشکان، بیش از ۷۰ درصد بدن او دچار سوختگی و عفونت شده و چند روز بعد نیز بر اثر شدت جراحات جان باخت.

همسر او در بازجویی‌های اولیه اظهار بی‌اطلاعی کامل از علت حادثه داشت. وی افزود: «به دلیل فقر شدید، خانه‌ای برای اجاره نداشتیم و در چادر زندگی می‌کردیم. آن شب برای تهیه شام بیرون رفته بودم که متوجه شعله‌های آتش شدم. وقتی برگشتم، همسرم دیگر توان حرف زدن نداشت.»

دستور بازپرس برای بررسی تصاویر دوربین‌های مداربسته سطح شهر صادر شد. مأموران با بازبینی این تصاویر، موفق شدند پرایدی را شناسایی کنند که به چادر نزدیک شده، چیزی روی آن ریخته و محل را ترک کرده بود. لحظاتی پس از آن، چادر طعمه حریق شد.

با ردیابی شماره پلاک خودرو و شناسایی مالک آن، مأموران به مردی به نام ستار رسیدند که سابقه دوستی و مصرف مواد مخدر با محسن داشت. ستار که بازداشت شده بود، در بازجویی‌ها لب به اعتراف گشود و گفت: «من و محسن هر دو معتاد بودیم. من برایش مواد تهیه می‌کردم. مدتی بود پولم را نمی‌داد. آن شب رفتم و پولم را خواستم، اما گفت که ندارد. گفت هر کاری دلت می‌خواهد بکن. من از این حرفش خیلی عصبانی شدم.»

وی در ادامه ماجرا را این‌گونه شرح داد: «وقتی دیدم تنهاست، دوباره به چادرش برگشتم. بنزینی که در ماشین داشتم را روی چادرش ریختم و رفتم. ولی خودم آتش نزدم. او خودش فندک زد و چادر آتش گرفت. فقط می‌خواستم بترسانمش، نه اینکه او را بکشم.»

پس از تکمیل روند تحقیقات و صدور کیفرخواست، پرونده برای رسیدگی به شعبه کیفری استان تهران ارسال شد. در جلسه دادگاه، اولیای دم مقتول که فرزندان او بودند، با قاطعیت درخواست اجرای حکم قصاص کردند. آنان اظهار داشتند که با وجود گذشته پدرشان، قصد بخشش قاتل را ندارند.

در دفاعیات دادگاه، متهم یک‌بار دیگر شرح ماجرا را تکرار کرد و با اشاره به نیت خود گفت: «من فقط می‌خواستم تهدیدش کنم. باور نمی‌کردم واقعاً فندک بزند. قصد کشتنش را نداشتم و از اولیای دم تقاضای گذشت دارم.»

در پایان جلسه، هیئت قضات وارد شور شد و پس از بررسی دقیق جوانب پرونده، رأی به قصاص متهم صادر کردند.

copied
ارسال نظر
 
  • پربیننده‌ترین‌ها

  • پربحث‌ترین‌ها

وب گردی

    ×

    برای حمایت از ما لطفا روی تبلیغات مورد علاقه کلیک کنید.