کدخبر: ۱۷۳۲۱
تاریخ خبر:

استوری مرگبار اینستاگرامی؛ تفریحی که به قتل ختم شد

وقتی سرگرمی اینستاگرامی با اسلحه واقعی همراه شد، پایانی تلخ رقم خورد. شلیک ناخواسته در خودرویی در جنوب تهران، جان یک جوان را گرفت و دوستی را روانه زندان کرد. جزئیات این حادثه جنجالی را در ادامه بخوانید.

استوری مرگبار اینستاگرامی؛ تفریحی که به قتل ختم شد

شهریور ماه سال گذشته، ساکنان یکی از خیابان‌های جنوبی تهران با صحنه‌ای وحشتناک مواجه شدند: جسد بی‌جان مردی جوان که آثار اصابت گلوله بر سرش دیده می‌شد. بررسی‌های مقدماتی نشان داد قربانی حدود ۳۰ سال داشته و هویتش «مهرداد» اعلام شد.

با آغاز تحقیقات، مأموران پی بردند مهرداد آخرین بار با دو نفر از دوستانش به نام‌های ناصر و ایمان در ارتباط بوده است. شواهد به‌دست‌آمده از محل کشف جسد، از رها شدن او توسط سرنشینان یک خودروی پژو ۲۰۶ حکایت داشت؛ خودرویی که به نام ایمان، یکی از همراهان مقتول، ثبت شده بود. این سرنخ کافی بود تا پلیس ایمان را بازداشت کند.

ایمان در جریان بازجویی‌ها لب به اعتراف گشود و گفت: «شب حادثه با مهرداد و ناصر به یکی از محله‌های جنوب تهران رفته بودیم. من راننده بودم، ناصر کنارم نشسته بود و مهرداد در صندلی عقب قرار داشت. ناصر برای گرفتن استوری از اسلحه‌اش، آن را به سمت مهرداد نشانه رفت، اما ناگهان گلوله‌ای شلیک شد که به سر مهرداد برخورد کرد و جانش را گرفت. از ترس، جسدش را کنار خیابان رها کردیم و فرار کردیم.»

با این اعترافات، پلیس موفق شد ناصر را حدود دو ماه بعد، زمانی که قصد خروج از کشور را داشت، بازداشت کند. او در شمال کشور مخفی شده بود و تلاش می‌کرد از طریق مرزهای غربی ایران فرار کند.

ناصر در بازجویی‌ها سخنان ایمان را تأیید کرد، اما مدعی شد که مرتکب قتل عمد نشده و هدفش تنها تولید یک استوری برای شبکه‌های اجتماعی بوده است. با این حال، قاضی «محسن اختیاری» با استناد به بند ب ماده ۲۹۰ قانون مجازات اسلامی، برای او به اتهام قتل عمد کیفرخواست صادر کرد. اکنون ناصر در انتظار محاکمه در دادگاه است.

ناصر در بازجویی‌ها جزئیات بیشتری از شب حادثه ارائه داد و گفت:«قصد درگیری داشتم و به همین دلیل اسلحه همراهم بود. با چند نفر از اراذل محله اختلاف داشتم و احساس خطر می‌کردم.»

وقتی درباره شلیک مرگبار از او سؤال شد، چنین پاسخ داد:«واقعا نمی‌خواستم او را بکشم. گفتم طوری تیر بزنم که از نزدیک گوشش رد شود و از پنجره بیرون برود. هدفم فقط ساخت یک استوری جالب بود. اما نمی‌دانم چرا تیر منحرف شد و به سرش خورد.»

در مورد تلاش برای فرار از کشور نیز چنین توضیح داد:«به شدت ترسیده بودم. تصمیم گرفتم فرار کنم. به شمال کشور رفتم و یک ویلا اجاره کردم. بعد با پرداخت ۲ هزار دلار به یک قاچاقچی، خواستم از مرز به ترکیه بروم اما آن فرد کلاهبردار بود و غیبش زد. در حالی که دنبال راه دیگری برای فرار بودم، پلیس من را دستگیر کرد.»

copied
ارسال نظر
 
  • پربیننده‌ترین‌ها

  • پربحث‌ترین‌ها

وب گردی

    ×

    برای حمایت از ما لطفا روی تبلیغات مورد علاقه کلیک کنید.