راز هولناک طبقه هفتم اکباتان کشف شد
بوی تعفن در راهروی بلوک ۱۸ شهرک اکباتان ماهها ذهن ساکنان را مشغول کرده بود.

در روزهای اخیر خبر تکاندهندهای از شهرک اکباتان در رسانهها و شبکههای اجتماعی بازتاب گستردهای پیدا کرده است. موضوع به کشف اجساد یک مادر و دختر در بلوک ۱۸ این مجتمع بازمیگردد؛ خبری که ابتدا با تکذیب پلیس آگاهی تهران همراه شد اما ساعاتی بعد، همان مقامها ناچار به تأیید آن شدند.
براساس پیگیریها، این حادثه ابتدا توسط همسایهها به مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ گزارش شد. مأموران کلانتری ۱۳۵ آزادی پس از حضور در محل و مشاهده وضعیت، موضوع را به بازپرس شفیعی اطلاع دادند و در نهایت دستور انتقال اجساد به پزشکی قانونی صادر شد.
یکی از اهالی ساختمان درباره ماجرا چنین روایت میکند: «خانم امیری دچار سکته شد و از آنجا که دخترش با معلولیت ذهنی زندگی میکرد، نتوانست اقدامی انجام دهد. دختر حدود ۵۰ سال سن داشت و شاید پس از فوت مادر دست به خودکشی زده باشد. هنوز هیچچیز قطعی نیست اما اقوام پس از اطلاع از ماجرا به اینجا آمدند.»
یکی از سربازان کلانتری که در صحنه حضور داشته نیز گفته است: «مدتها همسایهها از بوی نامطبوع شکایت میکردند. وقتی وارد خانه شدیم، صحنهای به چشم دیدم که هرگز فراموش نمیکنم. مایعی که از زیر در واحد بیرون زده بود نشان از تجزیه جسد داشت.»
با وجود انتشار روایتهای متفاوت، هنوز پلیس و مراجع قضایی توضیح رسمی درباره علت دقیق فوت این مادر و دختر ارائه ندادهاند. گزارش حاضر تنها بر پایه شهادت اهالی ساختمان و منابع مطلع تنظیم شده است و ممکن است برای برخی خوانندگان به دلیل توصیف صحنههای دلخراش مناسب نباشد.
ماجرای بوی مرموز در بلوک ۱۸
ساکنان طبقههای مختلف بلوک ۱۸ از بهمن ۱۴۰۳ متوجه بوی تعفن در ساختمان شده بودند و موضوع را به پلیس گزارش دادند. همسایهها تأکید کرده بودند که دختر خانواده معلولیت ذهنی دارد و نگرانی از سرنوشت آنها افزایش یافته بود. با وجود ثبت گزارش، موضوع جدی گرفته نشد تا اینکه در نیمه مرداد ۱۴۰۴ همسایه طبقه پایین با مشاهده چکه مایعی ناشناخته از سقف، دوباره زنگ خطر را به صدا درآورد.
نگهبان و همسایهها پس از تجمع مقابل خانه خانم امیری، در را بیپاسخ یافتند و پلیس را در جریان گذاشتند. این بار مأموران به همراه آتشنشانی وارد شدند و اجساد مادر و دختر را پیدا کردند. طبق گفتهها، زمان زیادی از فوت هر دو گذشته و اجساد در وضعیت غیرقابل شناسایی قرار داشتند.
روایتهای همسایهها
یکی از ساکنان میگوید: «زمستان گذشته بوی شدیدی در ساختمان پیچیده بود، اما کسی تصور نمیکرد چنین اتفاقی رخ داده باشد. هجدهم مرداد که مایع از سقف به طبقه پایین نفوذ کرد، تازه همه چیز آشکار شد. شنیدهام خانم امیری در زمستان فوت کرده و دخترش یک یا دو ماه پیش.»
یکی دیگر از اهالی میافزاید: «خانم امیری حدود چهار دهه در همین ساختمان زندگی میکرد. از همسرش خبری نبود و فقط با دختر معلولش زندگی میکرد. تا مدتها کسی از اقوام به دیدنشان نمیآمد. گفته میشود حتی پیش از جنگ اخیر ایران و اسرائیل، دختر خانم امیری آگهی نوبت دوم مجمع ساختمان را از پشت در برداشته بود که نشان میداد آن زمان زنده بوده است.»
برخی دیگر نیز روایت کردهاند که برادر خانم امیری پیشتر به سراغ خواهر و خواهرزادهاش آمده بود و با شنیدن صدای دختر مطمئن شده بود که زندهاند، در حالیکه احتمالاً مادر همان زمان جان باخته بود.
همسایههای دیگری نیز توضیح دادهاند: «از اواخر سال گذشته دیگر کسی خانم امیری را ندید. اگر برای احوالپرسی به در خانه میرفتیم، دخترش با پرخاشگری پاسخ میداد و اجازه ورود نمیداد. نگهبان هم چند بار از پشت در با او صحبت کرد اما او همکاری نکرد.»
در نهایت، با چکیدن مایعی غریب از سقف طبقه پایین و نفوذ آن به چراغ برق، حقیقت آشکار شد. به گفته برخی اهالی، این مایع ناشی از تجزیه جسد مادر بوده که به واحد زیرین نفوذ کرده است.
جمعبندی
ماجرای کشف اجساد مادر و دختری در طبقه هفتم بلوک ۱۸ اکباتان، همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد. همسایهها روایتهای متفاوتی ارائه میدهند و هنوز هیچ مقام رسمی درباره علت مرگ آنها اظهارنظر قطعی نکرده است. اما چیزی که مسلم است، این تراژدی تلخ، ماهها پیش با بوی مرموزی آغاز شد و سرانجام با صحنهای هولناک پایان یافت.