کابوس زنی که شوهرش اسم و تصویرش را روی تنش تتو کرده بود!
ماجرای زن جوانی که در اوج جوانی به کام اعتیاد و خشونت کشیده شد، حکایت تلخی از زندگی مشترکی است که به کابوسی طولانی تبدیل شد. مرد معتادی که با خالکوبی اسم و تصویر خود بر بدن همسرش، او را به ملک شخصی خود تبدیل کرده بود، حالا با خشونت تمام به دنبال انتقام بود.
در یکی از روزهای سال ۱۳۳۵، روزنامه اطلاعات خبر از یک جنایت هولناک داد که دل هر خوانندهای را به لرزه میانداخت. ماجرای زن جوانی که به دست همسر معتاد و دیوانهاش مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفته بود، افکار عمومی را شوکه کرد.
معصومه، دختر جوانی که زندگی رو به رویش را با ازدواج با مردی که ظاهر آرامی داشت، عوض کرده بود، حالا در بدترین کابوس زندگیاش گرفتار شده بود. شوهر او که از همان ابتدا چهره واقعیاش را نشان داده بود، با اعتیاد به مواد مخدر و رفتارهای خشونتآمیز، زندگی معصومه را به جهنمی واقعی تبدیل کرده بود.
اما اوج جنایت این مرد آنجا بود که با خالکوبی اسم و تصویر خود بر بدن همسرش، او را به ملک شخصی خود تبدیل کرد. گویی معصومه نه یک انسان، بلکه یک شیء بود که مرد حق هرگونه تصرفی بر روی آن داشت. این عمل وحشیانه، نشان از عمق انحراف و روان پریشی این فرد داشت.
معصومه که از این زندگی جهنمی به تنگ آمده بود، با هزاران امید و آرزو، از دست این مرد فرار کرد. اما این فرار، پایان ماجرا نبود. شوهر دیوانه او که تحمل این جدایی را نداشت، با یافتن معصومه، او را مورد ضرب و شتم وحشیانهای قرار داد. شدت جراحات وارده به حدی بود که پزشکان برای درمان کامل او، دو هفته زمان تعیین کردند.
معصومه که از این اتفاق تلخ به ستوه آمده بود، با مراجعه به دادسرا، شکایتی را علیه همسر خود تنظیم کرد و خواستار رسیدگی به پروندهاش شد. او در شکایت خود، از تمامی آزار و اذیتهایی که در طول زندگی مشترک متحمل شده بود، سخن گفت و از دادستان خواست تا به داد او برسد.
این ماجرای دلخراش، زنگ خطری برای جامعه بود. نشان داد که خشونت خانگی و اعتیاد چه بلای هولناکی بر سر خانوادهها میآورد. همچنین، این حادثه، لزوم توجه بیشتر به حقوق زنان و حمایت از آنها را بیش از پیش آشکار کرد.