حکم پسر ۱۸ سالهای که به ۲ زن تعرض کرد
جوانی که به دو بار اعدام محکوم شده بود، در یک قدمی چوبه دار توبهنامه نوشت و پروندهاش دوباره به دادگاه بازگشت تا شانس تازهای برای تخفیف مجازات پیدا کند.

پرونده پسر جوانی که به جرم دستدرازی به دو زن، دو بار به اعدام محکوم و حکم وی در دیوان عالی کشور تأیید شده بود، پس از نوشتن توبهنامه، دوباره در دادگاه بررسی شد و مسیر تازهای پیش روی او گشوده شد.
ماجرا از شکایت زن اول در آذر ۱۳۹۸ آغاز شد. این زن که به عنوان نظافتچی در خانهها کار میکرد، توضیح داد: «چند سالی است که به عنوان نظافتچی در خانهها کار میکنم. برای پیدا کردن کار در یکی از سایتهای اینترنتی آگهی میگذارم. یک روز پسر جوانی با من تماس گرفت و درخواست نظافتچی داد. من در جواب گفتم اگر متأهل هستی و همسرت در خانه باشد، میآیم. آن شخص مدعی شد نامزد دارد و با مادرش در خانه زندگی میکند. من هم پذیرفتم. سپس به دنبالم آمد و من را به خانهشان برد. وقتی به خانهاش رسیدم کسی آنجا نبود و پسر جوان گفت مادرش برای خرید بیرون رفته و تا یک ربع دیگر برمیگردد، اما وقتی سرگرم کار شدم، به بهانه جابهجا کردن وسیلهای مرا به اتاق خواب کشاند و مرا مورد آزار و تعدی قرار داد. بعد هم ۴۰۰ هزار تومان پولی را که در کیفم داشتم برداشت و مرا مقابل یک عابربانک برد و ۱۰۰ هزار تومانی را هم که داخل کارتم بود گرفت و رهایم کرد.»
در حالی که پلیس به دنبال ردگیری متهم بود، زن دیگری نیز به مرکز پلیس مراجعه کرد و از تعرض پسر جوان خبر داد. شاکی دوم گفت: «میخواستم به خانه بروم که پژو سفیدرنگی جلوی پایم توقف کرد. فکر کردم مسافرکش است و سوار شدم. اما بعد از مدتی پسر جوان به بهانه برداشتن آب از صندوق عقب در کوچهای خلوت توقف کرد و به یکباره در عقب خودرو را باز و به من حمله کرد. اول گوشوارههایم را درآورد، از ترسم گفتم هرچه طلا دارم به تو میدهم کاری به من نداشته باش، اما او توجهی نکرد و بعد از تعدی مرا از ماشین بیرون انداخت.»
با مقایسه شواهد و مشخصات متهم، مأموران متوجه شدند این پسر همان متهم پرونده تجاوز به زن نظافتچی است. در ادامه خودروی متهم، که به نام مادرش بود، کشف شد. تلاش مأموران برای دستگیری متهم در محل، با فرار او و زیر گرفتن یکی از مأموران همراه شد، اما چند روز بعد پسر جوان دستگیر شد.
در بازجوییهای اولیه، پسر ۱۸ ساله منکر تجاوز شد و ادعا کرد: «شاکی اول تنفروش بوده و بر سر پول به توافق نرسیدیم و حالا از من به اتهام تجاوز شکایت کرده و شاکی دوم هم با میل و خواسته خودش با من وارد رابطه شد. شاکی دوم وقتی سوار ماشینم شد گفت از سر کار آمدهام، خستهام. من هم به او پیشنهاد دادم و او پذیرفت.»
با این حال، گزارش پزشکی قانونی تعرض هر دو زن را تأیید کرد و پرونده پس از تکمیل تحقیقات در سال ۱۴۰۰، به شعبه ۳ دادگاه کیفری یک استان تهران ارجاع شد.
در جلسه دادگاه، شاکی اول حضور نداشت، اما شاکی دوم بار دیگر جزئیات حادثه را توضیح داد و خواهان اشد مجازات شد. متهم نیز بار دیگر منکر تجاوز شد، اما قضات با استناد به مدارک و گزارش پزشکی قانونی، او را به دو بار اعدام محکوم کردند. حکم در دیوان عالی کشور تأیید شد.
پس از صدور حکم، در فاصله یک هفته تا اجرای اعدام، متهم با نوشتن توبهنامه و جلب رضایت شاکی، درخواست فرجامخواهی و تخفیف مجازات کرد. پرونده بار دیگر به شعبه ۳ دادگاه کیفری یک استان تهران بازگشت.
این بار شاکی اول در دادگاه حاضر نشد و متهم با ابراز ندامت از قضات درخواست کرد: «در زمان وقوع جرم تازه ۱۸ سالم تمام شده بود و تبعات و عواقب جرمی را که واقع شده بود، نمیدانستم. حالا به جوانیام رحم کنید و مرا ببخشید.»
پس از اظهارات او، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند تا تصمیم نهایی در مورد این پرونده حساس گرفته شود.