کدخبر: ۲۹۴۶۹
تاریخ خبر:

ازدواج نمادین دختر ۸ ساله؛ بازی خطرناک با نقش زن در جامعه

لباس عروس، صحنه‌ای مجلل و دختری ۸ ساله؛ ویدئویی کوتاه که جامعه را یاد یکی از تلخ‌ترین روایات کودک‌همسری می‌اندازد، اما این بار خبری واقعی در کار نیست و داماد واقعی در این مراسم وجود ندارد. پشت پرده، یک مادر بلاگر است که قصد دارد داستانی متفاوت را روایت کند.

ازدواج نمادین دختر ۸ ساله؛ بازی خطرناک با نقش زن در جامعه

فرارو- در طول یک سال گذشته بیش از ۲۷ هزار دختر در ایران به عنوان کودک همسر ثبت شده‌اند. در این میان، ویدئویی پربازدید توجه کاربران شبکه‌های اجتماعی را جلب کرده است؛ دختری ۸ ساله با لباس سفید عروس در کنار مردی حدودا ۴۰ ساله ایستاده است.

به گزارش فرارو، مادر این دختر در توضیح ماجرا می‌گوید: «از آنجایی که من به عنوان مادر سنا خانم ۱۴ سالگی ازدواج کردم، که اتفاقا تصمیم درستی گرفتم…» اما اندکی بعد مشخص می‌شود مردی که دست دختر را گرفته، پدر اوست و این مراسم در واقع یک سناریوی خانوادگی برای جشن تولد به یادماندنی دخترشان است، نه ازدواج واقعی.

در این مراسم، سنا نقشی متفاوت به خود گرفته است؛ نقش «هدفمند بودن». مادر او توضیح می‌دهد: داماد امشب، اهداف سنا است. این رویکرد به نوعی تعریف تازه‌ای از جایگاه دختران و زنان نسل آینده ارائه می‌دهد. اما مسئله حساسیت‌برانگیز این است که برگزارکننده مراسم، مادر سنا، بلاگر است؛ آیا این سناریوها صرفا به دنبال فرهنگ‌سازی هستند یا واکنشی به تعداد لایک و بازدید؟


جامعه نویسنده نقش دختران: مبینا و سنا

مبینا زارع، دختری که در سن ۱۴ سالگی ازدواج کرد و چندی بعد توسط شوهر سابقش به قتل رسید، نمونه تلخی از کودک‌همسری است. پدر او در مصاحبه‌ای گفت: «در خاندان ما رسم است که دختر را سیزده، چهارده سالگی شوهر می‌دهند، اما هیچ کدام خوشبخت نشده و همه با شکست مواجه شده‌اند.»
به گفته امیرحسین صفدری، پژوهشگر حقوق: «حکم به پایان ناگهانی کودکی داده و با بازداشتن کودکان از رشد جسمی و ذهنی لازم برای آمادگی تبدیل‌شدن به همسران بالغ، والدینی آگاه و شهروندانی کنشگر، آنها را با بی‌رحمی تمام وارد دنیای بزرگسالی می‌کند.»

در این روند، ماهیت شخص نیز تحت تاثیر قرار می‌گیرد. مبینا پیش از آنکه به‌عنوان فردی آگاه و مستقل امکان انتخاب داشته باشد، نقش همسر را می‌پذیرد. در مقابل، سنا با نقش مدرن «دختر هدفمند» روبه‌روست؛ مادری که خود در ۱۴ سالگی ازدواج کرده، اما در مراسم تاکید می‌کند دخترش قرار نیست زود ازدواج کند و امروز قرار است به اهدافش متعهد شود.

با این حال، پرسش اساسی این است که آیا این انتخاب واقعی سناست یا تنها نمایشی برای دیگران؟ نقش او، هرچند مدرن، همچنان از بیرون و بر اساس انتظارات خانواده و جامعه تعریف شده است.


نقش فضای مجازی در بازتولید هنجارها

والدین سنا، به ویژه مادر بلاگر او، با بهره‌گیری از موج مقابله با کودک‌همسری، سناریویی تازه و رسانه‌ای ایجاد کرده‌اند. بلاگرها در فضای امروز ایران با دغدغه‌های مردم آشنا هستند و روایت‌هایی را انتخاب می‌کنند که واکنش عاطفی و اجتماعی ایجاد کند. این فعالیت‌ها بیشتر از آنکه ناشی از آگاهی رادیکال باشد، تابع الگوریتم‌های شبکه‌های اجتماعی و اقتصاد توجه است.

در سال‌های اخیر، بلاگرها تقریبا تمام آیین‌های فرهنگی و اجتماعی را دستمایه تولید محتوا کرده‌اند؛ از جشن تعیین جنسیت تا جشن طلاق. اکنون برای ایجاد تمایز، سناریوهایی مرتبط با کودک‌همسری و هویت جنسیتی کودک نیز وارد محتوا شده‌اند. این فرآیند نشان می‌دهد که کنش مادر سنا نه یک مبارزه ساختاری با کودک‌همسری، بلکه یک تصویر و سناریوی رسانه‌ای است.


جامعه، بازیگر و قربانی اقتصاد توجه

اقتصاد توجه، به گفته هربرت سایمون، «انبوه اطلاعات، فقر توجه تولید می‌کند.» در چنین فضایی، حتی موضوعات حساس مانند کودک‌همسری، بدن زن و هویت کودک تبدیل به محتوا و کالا می‌شوند. توجه جمعی، منبع درآمد و ابزار تولید داده برای بلاگرهاست.

پیر بوردیو، جامعه‌شناس، معتقد است: «نقش‌های اجتماعی، بی‌طرف نیستند؛ آنها حامل قدرت نمادین هستند.» بنابراین نمایش دختر هدفمند توسط بلاگر، طبیعی‌سازی انتظاری جدید برای موجودیتی است که هنوز ماهیتش شکل نگرفته است؛ کودکی که تنها ۸ سال دارد.

نمونه‌هایی مانند مبینا و سنا نشان می‌دهند که حتی اگر ظاهر داستان متفاوت باشد، نقش دختران و زنان همچنان توسط دیگران تعیین می‌شود و استقلال واقعی آنان در معرض محدودیت قرار دارد.

copied
ارسال نظر
 

وب گردی