کدخبر: ۳۰۳۳۷
تاریخ خبر:

شوهر تنبل زندگی زنی موفق را به لبه طلاق کشاند

یک مهندس موفق که در کارش سربلند است، تصمیم گرفته زندگی مشترک خود را پس از تحمل سال‌ها بی‌مسئولیتی شوهرش به پایان برساند.

شوهر تنبل زندگی زنی موفق را به لبه طلاق کشاند

اعتماد / پروانه، زنی که در حرفه خود موفق است، اما زندگی شخصی‌اش با مشکلات جدی مواجه شده، برای اعتمادآنلاین تجربه‌اش را از درخواست طلاق تعریف کرد.

چند سال متاهل بودی؟
«۱۰ سال قبل ازدواج کردم و حالا شش ماه است که تنها زندگی می‌کنم.»

چرا کار به اینجا کشید؟
«خیلی صبر کردم و سعی کردم همه چیز خوب پیش برود اما شوهرم همکاری نکرد. فکر می‌کرد من طبق معمول سکوت می‌کنم، اما این‌طور نشد و در نهایت درخواست طلاق دادم.»

مشکل از کجا شروع شد؟
«من یک مهندس موفق هستم و چندین نفر زیر دستم کار می‌کنند. زندگی کاری‌ام خیلی خوب است، اما در اداره خانه موفق نیستم. شوهرم تنبل است. وقتی به او می‌گویم چرا سر کار نمی‌روی، می‌گوید حقوق تو برای زندگی‌مان کافی است و خودش بیشتر به علایق شخصی‌اش می‌پردازد.»

از ابتدا شغل نداشت؟
«از همان اول شغل نداشت، اما گفته بود دنبال کار می‌رود. چند بار هم مشغول به کار شد، اما بعد دوباره دست از کار کشید و در خانه ماند.»

چرا این‌طور شد؟
«همان‌طور که گفتم تنبل است و معتقد است که کافی است من کار کنم.»

پول توجیبی هم از تو می‌گیرد؟
«نه، او از مادرش پول می‌گیرد، اما خرج خانه را من می‌دهم.»

بچه هم دارید؟
«من دوست داشتم بچه‌دار شوم، اما با این مرد بی‌مسئولیت چطور می‌توانم؟ بچه پدر سالم و آگاه می‌خواهد و این مرد حتی نمی‌تواند خودش را اداره کند.»

چطور شد تصمیم به طلاق گرفتی؟
«دیگر از این وضعیت خسته شدم. تصمیم گرفتم طلاق بگیرم چون قبلاً هم چند بار گفته بودم، باور نمی‌کرد و فکر می‌کرد می‌خواهم او را بترسانم. اما وقتی درخواست طلاق دادم، بالاخره باور کرد.»

حالا چرا تنها هستی؟
«چون شوهرم نیامده است. فکر می‌کند اگر نیاید، کارهای طلاق انجام نمی‌شود، اما من تصمیمم را گرفته‌ام. وسایلش را جمع کردم و به خانه مادرش فرستادم و قفل در خانه را هم عوض کردم. این طلاق اتفاق می‌افتد؛ ممکن است کمی طول بکشد، اما به هر حال عملی خواهد شد.»

copied
ارسال نظر
 

وب گردی