قتل مادربزرگ توسط نوهاش: عذاب وجدان سینا در دادگاه
یک پسر جوان که در لحظهای از عصبانیت مادربزرگش را به قتل رسانده بود، پس از جلب رضایت اولیای دم، نتوانست از خود در جلسه محاکمه دفاع کند و عذاب وجدان شدیدی را تجربه کرد.
این حادثه در اسفند سال 1401 اتفاق افتاد و ماجرای آن به شرح زیر است:
وقوع قتل و تحقیقات اولیه
ماجرا زمانی آغاز شد که دختر زن سالخوردهای به نام فروغ، با مأموران پلیس تماس گرفت و اعلام کرد که مادرش در خانه فوت کرده است. پس از رسیدن پلیس به محل، دختر مقتول اعلام کرد که مادرش را در حالی خونآلود پیدا کرده و بخشی از اموالش نیز به سرقت رفته است. جسد به پزشکی قانونی منتقل شد و مشخص شد که مقتول به دلیل فشار بر عناصر حیاتی گردن جان باخته است.
شناسایی مظنون
تحقیقات پلیس نشان داد که آخرین تماس با نوه مقتول بوده است. دختران مقتول به مأموران گفتند که برادری داشتند که فوت شده و پسر او، سینا، گاهی به خانه مادربزرگش میرفت. با بازداشت سینا، بخشی از اموال مسروقه نیز کشف شد. او در بازجوییها به قتل اعتراف کرد و گفت که به خاطر فحاشی مادربزرگش به مادرش، عصبانی شده و او را خفه کرده است.
جلسه محاکمه
سینا به قصاص محکوم شد، اما پس از مدتی، عمهها و عمویش بدون قید و شرط رضایت دادند. در جلسه رسیدگی به قتل، یکی از عمههای سینا اعلام کرد که او را نبخشیده، چرا که سینا دروغگو است و ادعاهای او درباره فحاشی مادربزرگ صحت ندارد. سینا در جایگاه متهم به شدت از کار خود پشیمان بود و عذاب وجدان را احساس میکرد و گفت که هیچ دفاعی از خود ندارد.
دفاع و درخواست وکیل
وکیل سینا در دادگاه گفت که موکلش از نظر روحی در شرایط بدی قرار داشته و پس از ابراز پشیمانی، درخواست عفو برای او دارد. در نهایت، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و پرونده سینا همچنان در دست بررسی است.