خبرهای داغ
کدخبر: ۴۴۸۴
تاریخ خبر:

چگونه یک ارتباط مجازی و خیانت، زندگی یک مرد را به تباهی کشاند؟

در حالی که انسان‌ها معمولاً دیگران را مقصر مشکلات خود می‌دانند، داستان من داستانی متفاوت است. من خودم در دام هوسرانی‌های مجازی گرفتار شدم و این گونه زندگی‌ام را تباه کردم.

چگونه یک ارتباط مجازی و خیانت، زندگی یک مرد را به تباهی کشاند؟

مرد جوانی که در عملیات ضربتی پلیس مشهد به منظور جمع‌آوری معتادان متجاهر دستگیر شده بود، با بیان این که این زندگی فلاکت‌بار نتیجه هوسرانی‌های خودش است، داستانش را با مشاور و مددکار اجتماعی در میان گذاشت. او می‌گوید: «هشتمین سال زندگی مشترک را سپری می‌کردم و دومین فرزندم به دنیا آمده بود. همسرم تمام وقت خود را صرف مراقبت از فرزندان می‌کرد و ما کمتر با هم بودیم. شغل من ایجاب می‌کرد چند روز از هفته را از قوچان به مشهد بیایم و شب‌ها را در آنجا بگذرانم. هر بار که به خانه برمی‌گشتم، به پرسه‌زنی در فضای مجازی می‌پرداختم و بالاخره به یک گروه مختلط پیوستم. اینگونه بود که قدم در مسیری نادرست گذاشتم.»

او ادامه می‌دهد: «خیلی زود با زنی به نام «آهو» آشنا شدم. او در گروه ما به خاطر پیامک‌های عاشقانه‌اش معروف بود. ما به سرعت به یکدیگر وابسته شدیم و من به او دل باختم. آهو در خانه‌ای مجردی در مشهد زندگی می‌کرد و من همه فرصت‌ها را برای ارتباط پنهانی با او غنیمت می‌شمردم. در اولین ملاقات، او از من خواست که در خانه‌اش بمانم و شب‌ها در کنار او باشم. این اولین گام اشتباه من بود که باعث شد دو سال در این رابطه گمراه‌کننده بگذرانم. زمانی که فهمیدم «آهو» باردار شده، او را به عقد رسمی خود درآوردم، اما جنینش به طرز نامعلومی سقط شد.»

این مرد با ناامیدی می‌گوید: «پس از آن روز، متوجه شدم «آهو» به مصرف متادون و مواد مخدر آلوده شده است. تلاش‌های من برای دور کردن او از اعتیاد بی‌نتیجه ماند. بیشتر شب‌ها به نوشیدن آب‌میوه قبل از خواب عادت کرده بودم، تا اینکه متوجه شدم او در آن آب‌میوه‌ها قرص‌های مخدری حل می‌کند و به من می‌دهد. با وجود عصبانیت، هوسرانی‌های من مرا به سکوت واداشت و به همراه او به مهمانی‌های مختلط و مصرف مواد می‌رفتم. به زودی، من نیز شروع به مصرف شیشه و هروئین کردم. همسر اولم متوجه ازدواج مجدد من شد و به دلیل خیانت‌هایم از من جدا شد و سرپرستی فرزندانم را بر عهده گرفت. در این میان، شغل و موقعیت اجتماعی‌ام را نیز از دست دادم و در نهایت «آهو» هم مرا به خانه‌اش راه نمی‌داد. اکنون در تلاش برای تهیه مواد مخدر بودم که توسط پلیس دستگیر شدم. ای کاش...»

با دستور سرهنگ مجتبی حسین‌زاده، رئیس کلانتری رسالت مشهد، تحقیقات پلیس برای کشف جرایم احتمالی این مرد ادامه دارد و او به مرکز ترک اعتیاد معرفی شده است.

copied
ارسال نظر
 

وب گردی

    دیگر رسانه ها

    ×

    برای حمایت ما لطفا روی یکی از تبلیغات کلیک کنید

    کلیک