ماجرای مشکوک مرگ یک زن معلول؛ اعتیاد، خشونت و اتهام قتل یک مرد جوان
پروندهای جنایی در مشهد با مرگ مشکوک یک زن معلول و ادعای قتل توسط مردی جوان، ابعاد پیچیدهای پیدا کرده است.
صبح روز جمعه گذشته، قاضی ویژه قتل عمد مشهد در جریان مرگ مشکوک یک زن معلول ۴۴ساله به نام زهرا-ص قرار گرفت؛ زنی که ادعا میشد به مرگ طبیعی از دنیا رفته، اما زوایای پرونده از احتمال وقوع جنایت خبر میدهد.
به گزارش روزنامه خراسان، حساسیت این پرونده جنایی و ابعاد پیچیده آن قاضی دکتر صادق صفری را بر آن داشت تا با دکتر عرفانی، پزشک قانونی مشهد، تماس بگیرد و بررسی تخصصی جسد را درخواست کند. طولی نکشید که معاینههای پزشکی قانونی نشانههایی از کبودی، زخمهای سطحی و شکستگی دندهها را آشکار کرد و مسیر تحقیقات به سمت احتمال قتل تغییر کرد.
یکی از دختران متوفی در نخستین اظهارات خود پرده از جزئیات زندگی پرمشقت این خانواده برداشت. او گفت: «پدرم پس از طلاق، ما را رها کرد و مادرم که معلول جسمی-حرکتی بود، سرپرستی من، خواهر ۱۵سالهام (آ) و برادر ۱۷سالهام را به عهده گرفت. اما ما هیچ منبع درآمدی نداشتیم و تنها از یارانه دولتی امرار معاش میکردیم. در این شرایط، چند ماه قبل پسری ۲۴ساله به نام "م" خواهرم را اغفال کرد و به خانه ما راه یافت.»
او ادامه داد: «معتاد به مواد مخدر کمیکال بود و حتی خواهرم را نیز به اعتیاد کشاند. مادرم بارها او را از خانه بیرون انداخت، اما او با زور وارد میشد، مادرم را کتک میزد و حتی برادرم را مجبور میکرد برایش مصالح ساختمانی بیاورد. رفتارهای خشونتآمیز او مادرم را به وحشت میانداخت. او با دسته جاروبرقی، لیوان و چوب مادرم را میزد تا پول موادش را تامین کند. آخرین بار هم بعد از جر و بحثی بین مادرم و خواهرم، وقتی "م" آمد، خواهرم به دروغ گفت که مادرم او را زده است. او هم مادرم را با عصا و لگد به شدت کتک زد و موهایش را کشید.»
این دختر در ادامه افزود: «مادرم از شدت درد از من خواست برایش چای دم کنم. وقتی چای را آماده کردم، دیدم خوابیده است. بیدارش نکردم، اما وقتی ساعت ۴ بعدازظهر خواستم او را صدا بزنم، دیگر جواب نداد. با کمک همسایهها اورژانس خبر کردیم، اما مادرم جان سپرده بود.»
با شنیدن این روایت و اظهارات برادر متوفی درباره تهدیدها و خشونتهای "م"، قاضی دستور بازداشت او را صادر کرد. کارآگاهان پلیس آگاهی مشهد این مرد را ساعتی بعد دستگیر کردند.
متهم در اولین بازجوییها، هرگونه دخالت در مرگ زن معلول را رد کرد. او در اظهاراتش گفت: «من قاتل نیستم. پزشکی قانونی اعلام کرده مرگ او ساعت ۴ بعدازظهر بوده، اما من ساعت ۶ آنجا رفتم. این خانواده را زیر بال و پر خود گرفته بودم و حتی برایشان پنیر خریده بودم. اگرچه وضعیت خانوادگی آنها آشفته بود، اما من به آنها کمک میکردم.»
این جوان معتاد در گفتگو با خبرنگار روزنامه خراسان، گذشته تلخ خود را شرح داد و گفت که از دوران کودکی به دلیل بیسرپرستی، به اعتیاد گرفتار شده است. او توضیح داد که زندگی نابسامان و شکست عشقی او را به مسیر خلاف کشانده است.
با دستور قاضی صفری، متهم برای ادامه تحقیقات و روشن شدن حقیقت، به کارآگاهان پلیس آگاهی مشهد تحویل داده شد و روند بررسی این پرونده جنایی ادامه دارد.