انتقام جنجالی شوهر دوم از زن جوان؛ از رسوایی در برگه آزمایش
یک زن جوان که برای رهایی از مشکلات زندگی به پلیس مراجعه کرده بود، داستان تلخ و پرتنش زندگیاش را روایت کرد. از ازدواج اولش که به شکست انجامید تا ازدواج دوم که به انتقامی وحشتناک انجامید.

زن ۲۳ سالهای که اخیراً به کلانتری شفای مشهد مراجعه کرده بود، با بیان جزئیات دردناک زندگی خود، از مشکلات خانوادگی و ناملایمات عاطفیاش گفت. او در یکی از شهرکهای حاشیه مشهد به دنیا آمده و در خانوادهای فقیر رشد کرده بود. پدرش مردی سختکوش و مهربان بود که حتی در شرایط اقتصادی سخت، تلاش میکرد تا فرزندانش زندگی بهتری داشته باشند.
این زن یادآوری کرد که اولین ضربه روحی را زمانی خورد که در ۱۳ سالگی پدرش به دلیل بیماری از دنیا رفت. پس از فوت پدر، مادرش که تنها با حقوق بازنشستگی او زندگی میکرد، به علت فشارهای روحی و روانی به مواد مخدر سنتی روی آورد. به گزارش خراسان، این شرایط سخت باعث شد تا زن جوان مسیر پر فراز و نشیبی را در زندگی خود تجربه کند.
او همچنین اشاره کرد که در دوران نوجوانی به درس علاقهای نداشت، اما در نهایت موفق شد در رشته علوم انسانی دیپلم بگیرد. پس از این مرحله، در یک آرایشگاه زنانه مشغول به کار شد، چرا که این حرفه را خیلی دوست داشت. در همین دوران، یکی از مشتریان ثابت آرایشگاه که به اخلاق و رفتار او علاقهمند شده بود، او را برای پسرش خواستگاری کرد و به این ترتیب زن جوان با نام رمضان وارد زندگی مشترک شد.
با این حال، زندگی مشترک او با رمضان به سرعت دچار مشکلات مالی و عاطفی شد. اختلافات آنها ابتدا به مسائل مالی و سپس به مشکلات عاطفی و رفتاری کشیده شد. بیتوجهیها و مشاجرههای بیپایان با شوهرش او را مجبور به تصمیمی سخت کرد و در نهایت به صورت توافقی از رمضان طلاق گرفت. پس از این تجربه سخت، او تصمیم گرفت که دیگر هیچگاه با مردی ازدواج نکند.
اما سرنوشت دوباره برای او نقشهای متفاوت کشید. حدود یک سال بعد، به طور اتفاقی با آرمین آشنا شد. آرمین، که یک مرد ۲۶ ساله بود و در یکی از کارخانجات تولیدی مشهد مشغول به کار بود، توانست توجه زن جوان را جلب کند. این علاقه به سرعت تبدیل به عشق شد و در نهایت آنها با هم ازدواج کردند. زندگی مشترک آنها با امید به شروعی جدید آغاز شد، اما دوباره مشکلات از جایی آغاز شد که آنها زیر یک سقف رفتند.
زن جوان توضیح داد که از همان روزهای ابتدایی زندگی مشترک با آرمین، مشکلات میان آنها آغاز شد. آرمین یا در کارخانه مشغول اضافهکاری بود یا در خانه غرق در فضای مجازی و فیلمها میشد. او به حدی غرق در گوشی همراه خود بود که زن جوان احساس میکرد در خانه تنهاست. این بیتوجهیها و رفتارهای آرمین به حدی رسید که زن جوان شروع به اعتراض کرد، اما پاسخ آرمین توهین و فحاشی بود.
آرمین همچنین از زن خواسته بود که باردار شود، اما زن جوان به دلیل ترس از آینده و تجربه تلخ گذشتهاش آمادگی نداشت. اما بهطور ناخواسته باردار شد و تصمیمی بسیار دشوار گرفت. او به طور پنهانی از داروهای گیاهی برای سقط جنین استفاده کرد، اما این راز مدتی بعد فاش شد. زمانی که آرمین بهطور تصادفی برگه آزمایش را در جیب شلوار همسرش پیدا کرد، تمامی ماجرا آشکار شد.
پس از آن، رفتار آرمین بهطور کامل تغییر کرد. او نهتنها شروع به آزار و اذیت جسمی همسرش کرد، بلکه دچار سوءظن شدید شد. حتی اجازه نمیداد زن جوان به گوشی تلفن همراهش دست بزند و او را در خانه زندانی میکرد. شرایط به حدی سخت شد که زن جوان احساس میکرد در جهنم زندگی میکند. در نهایت، او برای درخواست کمک به مرکز انتظامی مراجعه کرد تا شاید بتواند از این شرایط رهایی یابد.
در پی این ماجرا، بررسیهای روانشناختی و مشاورههای خانوادگی در کلانتری شفای مشهد آغاز شد. سرگرد احسان سبکبار، رئیس کلانتری، دستوراتی ویژه برای کمک به این زن و دیگر افرادی که با مشکلات عاطفی مشابه روبرو هستند، صادر کرده است.