فریب عشقی در تلگرام؛ دختر دبیرستانی قربانی خواستگار مجازی شد!
یک زن جوان که پس از رد کردن خواستگاران متعدد، در شبکههای اجتماعی با مردی به نام "امیر" آشنا شد، پس از ماهها رابطه عاطفی و اعتماد، متوجه شد که عشق او تنها یک فریب بوده است.

پس از پایان دوران دبیرستان، خواستگاران زیادی به سراغم آمدند، اما به دلیل حساسیت و وسواس زیاد، هر کدام را به بهانهای رد میکردم و به همه جواب منفی میدادم. تا اینکه در یکی از شبکههای اجتماعی با مردی به نام "امیر" آشنا شدم. او پنج سال از من بزرگتر بود و پس از مدتی دوستی، به من ابراز عشق کرد. امیر مدعی بود که هیچ دختری غیر از من در زندگیاش وجود ندارد و قصد ازدواج با من را دارد.
به اصرار من و با وجود مخالفت خانوادهام به دلیل عدم شناخت کافی از او، برای مدتی به صیغه محرمیت درآمدیم و رفتوآمد ما آغاز شد. اما پس از شش ماه، در حالی که به او اعتماد کامل کرده و به خواستههایش پاسخ داده بودم، ناگهان تماسهایش قطع شد و دیگر جواب تماسهای من را نمیداد. ماهها به دنبالش بودم تا اینکه بالاخره توانستم آدرس خانهاش را پیدا کنم.
وقتی به در خانهاش رفتم، مادرش در را باز کرد. پس از معرفی خودم، لبهایش را گزید و دو دستش را به هم زد و گفت: «ای دل غافل، تو هم فریب پسر شیاد من را خوردهای!» با شنیدن این جمله، دنیا روی سرم خراب شد. از او پرسیدم: «پسرت کجاست؟ خبری از او داری؟» مادرش پاسخ داد: «او در یکی از استانهای غربی زندگی میکند و گاهی به اینجا میآید.»
مادر امیر توضیح داد که پسرش عادت دارد در شبکههای اجتماعی پرسه بزند و با دختران جوان رابطه برقرار کند. او گفت: «این کار جزو تفریحاتش شده است و با وعدههای دروغین دختران را فریب میدهد.» در آن لحظه، تازه فهمیدم که عشقی که به امیر داشتم، تنها یک عشق پوشالی و دروغین بود.
امیر با وعدههای شیرین و ابراز علاقههای ظاهری، اعتماد مرا جلب کرده بود، اما در نهایت، تنها یک فریبکار بود که از احساسات من سوءاستفاده کرد. این تجربه تلخ به من یادآوری کرد که اعتماد بیپایه و اساس به رابطههای مجازی میتواند چه عواقب دردناکی داشته باشد.
این داستان نه تنها پایان یک رابطه عاطفی بود، بلکه شروع یک درس بزرگ برای من شد: هرگز نباید بدون شناخت کافی و اعتماد واقعی، به کسی اعتماد کرد، به ویژه در فضای مجازی که ممکن است پشت هر پروفایل، واقعیتی کاملاً متفاوت پنهان شده باشد.