آیا ایران در یک قدمی بمب اتمی است؟
در حالی که غنیسازی اورانیوم یکی از محورهای داغ مذاکرات ایران و آمریکا در رم است، بسیاری میپرسند: این فرآیند چقدر با ساخت سلاح اتمی فاصله دارد؟

غنیسازی اورانیوم، همچنان مهمترین خط قرمز جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات هستهای به شمار میرود؛ موضعی که در پنجمین دور گفتگوهای ایران و ایالات متحده در رم نیز محور اصلی مباحثات است. ایران با تکیه بر مفاد معاهده عدم اشاعه سلاحهای هستهای (NPT)، حق غنیسازی را از اصول مسلم خود میداند، در حالی که طرف آمریکایی با تفسیر غیرحقوقی، حتی غنیسازی جزئی در خاک ایران را غیرقابل قبول میخواند. استدلال آنها هم احتمال نظامی شدن برنامه هستهای ایران عنوان میشود.
طبق آنچه کارشناسان عنوان میکنند، غنیسازی اورانیوم تا سطح ۹۳ درصد، برای کاربردهای نظامی کاربرد دارد و همین عدد مبنای نگرانی غرب است. با این حال، در صورت نبود فناوریهای کلیدی دیگر، چنین مادهای عملاً بیفایده خواهد بود. بدین ترتیب، هرچند غنیسازی، مقدمهای ضروری برای کاربردهای تسلیحاتی محسوب میشود، اما بهتنهایی نمیتواند به معنای ساخت سلاح اتمی باشد.
دو مسیر شناختهشده برای دستیابی به سلاح هستهای وجود دارد: یکی از طریق استفاده مستقیم از اورانیوم غنیشده و دیگری از طریق بهرهگیری از پلوتونیوم تولیدشده در راکتورهای هستهای. با این وجود، برای تبدیل هر یک از این مواد به سلاح، نیاز به مجموعهای از فناوریهای پیشرفته مانند طراحی و ساخت چاشنی انفجاری، تولید اورانیوم فلزی، انجام آزمایشهای ایمن، و سامانههای نگهداری خاص است. طبق گزارشهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی و ارزیابی نهادهای اطلاعاتی غرب، شواهدی از تلاش ایران برای دستیابی به این فناوریها وجود ندارد.
در همین راستا، در فروردین سال جاری، «تولسی گابارد»، مدیر اطلاعات ملی آمریکا اعلام کرد: «برآورد جامعه اطلاعاتی ما این است که ایران در حال ساخت سلاح هستهای نیست و رهبر این کشور نیز هیچ مجوزی برای از سرگیری برنامه تسلیحاتی که در سال ۲۰۰۳ متوقف شده بود، صادر نکرده است.»
با وجود این، بحث پیرامون غنیسازی ۶۰ درصدی ایران به عنوان یکی از محورهای مذاکرات، همچنان ادامه دارد. درصدی که به باور تحلیلگران، میتواند برگ برندهای برای ایران در میز مذاکره باشد. هرچند رسیدن از این سطح به غنای ۹۰ درصدی از لحاظ فنی قابل تحقق است، اما هر گرم از این اورانیوم تحت نظارت دقیق آژانس قرار دارد.
برخلاف ادعای مقامهای آمریکایی که میگویند فقط کشورهای دارای سلاح هستهای به غنیسازی اورانیوم اقدام میکنند، واقعیت چیز دیگری است. آمارها نشان میدهد که کشورهای متعددی از جمله ژاپن، آلمان، هلند، بلژیک، برزیل، آرژانتین و اسپانیا نیز در قالب کنسرسیومها یا بهطور مستقل، فرایند غنیسازی را انجام میدهند. برخی از این کشورها حتی به سطح تولید تجاری نیز رسیدهاند، در حالی که سلاح هستهای در اختیار ندارند.
یکی از عناصر کلیدی که مانع از انحراف یک برنامه هستهای به سمت مصارف نظامی میشود، نظام نظارتی آژانس بینالمللی انرژی اتمی است. علاوه بر آن، سیستمهای پایش جهانی مانند سایتهای لرزهنگاری و نهادهای اطلاعاتی نیز بهطور دائمی فعالیتهای هستهای کشورها را زیر ذرهبین دارند.
پس از توافق برجام، ایران یکی از سختگیرانهترین بازرسیهای تاریخ آژانس را پذیرفت؛ اقدامی که در راستای اعتمادسازی نسبت به ماهیت صلحآمیز برنامه هستهای این کشور صورت گرفت. حتی با خروج آمریکا از توافق و آغاز گامهای جدید ایران در حوزه هستهای، هیچیک از گزارشهای رسمی، ایران را به سمت نظامی شدن متهم نکردهاند.
در نهایت، به نظر میرسد موضوع هستهای ایران بیش از آنکه یک مسئله فنی یا حقوقی باشد، به عرصهای از چالشهای سیاسی و راهبردی تبدیل شده است. غنیسازی اورانیوم در ایران، همچنان یکی از مسائل کلیدی در معادلهای است که راهحل آن نه در آزمایشگاهها، بلکه در اتاقهای مذاکره جستجو میشود.