خبرهای داغ
کدخبر: ۱۵۰۹۳
تاریخ خبر:

تناقض‌های غنی‌سازی در سیاست آمریکا؛ تردید واقعی یا تاکتیک انتخاباتی؟

در حالی که مذاکرات هسته‌ای میان ایران و آمریکا در نقطه حساسی قرار دارد، دولت ترامپ با اتخاذ مواضعی دوگانه درباره غنی‌سازی اورانیوم، هم افکار عمومی داخلی و هم طرف ایرانی را سردرگم کرده است.

تناقض‌های غنی‌سازی در سیاست آمریکا؛ تردید واقعی یا تاکتیک انتخاباتی؟

در چارچوب پیشنهادی جدید آمریکا که روز شنبه به ایران ارائه شد، طبق گزارشی که روز دوشنبه توسط وب‌سایت اکسیوس فاش شد، تهران اجازه خواهد داشت غنی‌سازی محدود اورانیوم در خاک خود را ادامه دهد. این بند، امکان تولید سوخت هسته‌ای برای اهداف صلح‌آمیز را برای ایران فراهم می‌کند، مشروط بر آنکه مواد حاصل قابلیت ساخت تسلیحات هسته‌ای نداشته باشند. از آنجا که ایران همواره با هرگونه توافقی که غنی‌سازی داخلی را حذف کند مخالفت کرده، این پیشنهاد اولیه با واکنش مثبت طیف‌هایی از حامیان مذاکره روبه‌رو شد؛ هرچند که خوش‌بینی‌ها خیلی زود رنگ باخت.

دونالد ترامپ تنها چند ساعت بعد از افشای این خبر، در شبکه اجتماعی تروث سوشال اعلام کرد: «ما به هیچ‌وجه اجازه غنی‌سازی اورانیوم را نخواهیم داد!» موضعی که در تضاد آشکار با محتوای پیشنهادی ارائه‌شده از سوی کاخ سفید قرار دارد و ابهامات جدی را درباره اهداف واقعی واشنگتن پدید آورده است.

در دوره دوم ریاست‌جمهوری ترامپ، اتخاذ مواضع چندپهلو در قبال برنامه هسته‌ای ایران به یک الگوی تکرارشونده بدل شده است. در مواردی، مقام‌های آمریکایی تلویحاً از امکان ادامه غنی‌سازی در سطحی پایین سخن گفته‌اند، در حالی که در موقعیت‌هایی دیگر همان مقامات چنین گزینه‌ای را قاطعانه رد کرده‌اند.

سؤال کلیدی اینجاست: دلیل این رویکرد متناقض چیست؟ تحلیلگران معتقدند که دولت آمریکا با آگاهی کامل در حال القای تصویری غیرواقعی از چارچوب توافق پیشنهادی است؛ اقدامی که نه‌تنها برای افزایش فشار روانی بر تهران طراحی شده، بلکه به‌ویژه در پاسخ به فشارهای تندروهای حامی اسرائیل در آمریکا قابل ارزیابی است. این گروه‌ها از اساس با ادامه هر سطحی از غنی‌سازی در ایران مخالف‌اند و حتی کاربردهای غیرنظامی را نیز غیرقابل قبول می‌دانند.

تریتا پارسی، تحلیلگر شناخته‌شده اندیشکده کوئینسی، در گفت‌وگویی ایمیلی با اندرو دی، تحلیلگر نشریه آمریکن کانسرویتیو، می‌نویسد: «این نوع ابهام‌گویی گرچه ضعف‌های زیادی دارد، اما دو مزیت مهم برای دولت ترامپ ایجاد می‌کند. اول اینکه به آن‌ها اجازه می‌دهد حملات سیاسی جناح‌های ضدایرانی را به تأخیر بیندازند، دوم اینکه این رویکرد با الگوی مذاکره همیشگی ترامپ هماهنگ است: مواضع اولیه‌ای اغراق‌شده و حداکثری برای عقب راندن طرف مقابل.»

اما این روایت، تنها تحلیل ممکن نیست. برخی ناظران به‌ویژه پس از تجربه هفته جاری، احتمال می‌دهند که گزارش اکسیوس درباره بند غنی‌سازی، از اساس بر پایه اطلاعات نادرست منتشر شده باشد. این احتمال از آنجا قوت می‌گیرد که باراک راوید، تهیه‌کننده گزارش، تنها یک روز پیش‌تر نیز در خبری دیگر درباره جنگ اوکراین مجبور به تغییر روایت خود شده بود. با این حال، باید در نظر داشت که راوید همواره از خبرنگاران خوش‌نام بوده و گزارش اخیرش درباره ایران نیز توسط منابع متعددی تأیید شده و تاکنون اصلاح یا تکذیب رسمی نشده است.

در همین راستا، روزنامه نیویورک‌تایمز نیز در گزارشی به نقل از منابع آگاه آورده است که دولت آمریکا در حال تهیه طرحی است که به ایران اجازه می‌دهد در سطوح پایین به غنی‌سازی ادامه دهد؛ طرحی که هم مانع دستیابی ایران به توانایی ساخت سلاح هسته‌ای می‌شود و هم مسیر تولید سوخت نیروگاهی را باز می‌گذارد.

به گفته این روزنامه، ممکن است اظهارات قاطعانه ترامپ مبنی بر ممنوعیت کامل غنی‌سازی ناظر بر توافق نهایی و جامع مدنظر آمریکا باشد، نه بر نسخه موقتی که هم‌اکنون در حال بررسی است. این احتمال نشان می‌دهد که کاخ سفید عمداً با نوعی دوگانگی زبانی، مسیر حرکت سیاسی خود را هموار می‌کند.

این دوگانگی البته تنها در سطح اختلافات داخلی در دولت آمریکا قابل تحلیل نیست. گرگ پریدی، کارشناس ارشد مؤسسه منافع ملی، در پاسخ به پرسشی در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «ما نمی‌دانیم علت این تناقض‌ها دقیقاً چیست؛ اما به نظر می‌رسد که بیشتر از هر چیز، این رویکرد تلاشی حساب‌شده برای آرام‌کردن تندروهای داخلی و خریدن زمان در مذاکرات است.»

در همین حال، شخصیت‌های ضدایرانی همچنان با بدبینی به این مذاکرات می‌نگرند. مارک دوبوویتز، مدیر بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها، در واکنش به گزارش‌های جدید در ایکس نوشت: «این توافق پیشنهادی احتمالاً برای ایران بسیار جذاب است، چون فرصت می‌دهد که برنامه تسلیحات هسته‌ای خود را در سایه پیش ببرد.»

چنین دیدگاه‌هایی بار دیگر نشان می‌دهد که هرگونه نرمش در مذاکرات، حتی اگر محدود و قابل کنترل باشد، می‌تواند با واکنشی شدید از سوی جریان‌های تندرو مواجه شود. در ماه آوریل، وقتی استیو ویتکاف، نماینده ویژه ترامپ، در فاکس‌نیوز تأکید کرد که هدف محدودسازی برنامه غنی‌سازی ایران است، موجی از انتقادها او را وادار به عقب‌نشینی کرد. ویتکاف بعدها تصریح کرد: «ایران باید تمامی فعالیت‌های مرتبط با غنی‌سازی و تسلیحات هسته‌ای را به طور کامل متوقف کند.»

با وجود این مواضع سختگیرانه در عرصه عمومی، گزارش‌های مختلف حاکی از آن است که سیاست واقعی دولت ترامپ نسبت به برنامه هسته‌ای ایران بسیار منعطف‌تر از سخنانی است که در رسانه‌ها مطرح می‌شود. اما این انعطاف، از نگاه تهران، به‌جای آن‌که به‌عنوان نشانه‌ای از حسن نیت تفسیر شود، اغلب به‌عنوان نشانه‌ای از آشفتگی و نبود انسجام راهبردی در دستگاه سیاست خارجی آمریکا دیده می‌شود.

هم‌زمان، این ابهام‌سازی‌ها در داخل آمریکا نیز با مخالفت‌هایی مواجه شده است. چاک شومر، سناتور دموکرات نیویورک، در یک ویدئو رسمی گفت: «این چه نوع رفتار سیاسی است؟ در ملأعام ادعای سخت‌گیری می‌کنند، اما در پشت‌صحنه توافقی را پیش می‌برند که به ایران اجازه هر کاری را می‌دهد؟»

اگر ترامپ حقیقتاً خواهان دستیابی به توافقی پایدار با ایران باشد، شاید زمان آن فرا رسیده باشد که از بازی‌های زبانی دست بردارد و موضعی شفاف و قابل اتکا ارائه دهد. با توجه به ادامه درگیری‌ها در اوکراین و افزایش تنش در غزه، توافق با ایران می‌تواند تنها دستاورد سریع و کم‌هزینه در کارنامه سیاست خارجی کاخ سفید باشد.

از سوی دیگر، یک پژوهش تازه از مؤسسه کوئینسی نشان می‌دهد که توافقی جامع می‌تواند منافع اقتصادی زیادی برای آمریکا در پی داشته باشد. هادی کحال‌زاده، پژوهشگر دانشگاه برندایس، در مقاله‌ای محاسبه کرده که صادرات سالانه ۲۵ میلیارد دلاری به ایران می‌تواند سالانه بیش از ۲۰۰ هزار شغل جدید تا سال ۲۰۴۰ در ایالات متحده ایجاد کند. به گفته او، دسترسی شرکت‌های آمریکایی به بازار ۴ هزار میلیارد دلاری ایران یک فرصت بی‌سابقه خواهد بود.

بدون تردید، چنین چشم‌اندازی برای ترامپِ تاجر، بسیار وسوسه‌برانگیز است. اما پرسش اساسی اینجاست: آیا او آماده است در برابر جریان‌های ضدایرانی و حامی تحریم، مسیر تفاهم را انتخاب کند؟ نشانه‌هایی از کاخ سفید مانند تعلیق فعالیت‌های جدید تحریمی در هفته گذشته، احتمال این پاسخ مثبت را افزایش داده است.

در پایان، برای اینکه توافقی واقعی شکل بگیرد، ترامپ باید واقعیت موجود را بپذیرد: ایران حاضر نخواهد شد غنی‌سازی را به‌طور کامل متوقف کند. چنان‌که الی گرانمایه می‌گوید: «پذیرش توقف کامل غنی‌سازی از سوی ایران، حتی در افق بلندمدت، بسیار دور از ذهن است.»

copied
ارسال نظر
 
  • پربیننده‌ترین‌ها

  • پربحث‌ترین‌ها

وب گردی

    ×

    برای حمایت ما لطفا روی یکی از تبلیغات کلیک کنید

    کلیک