دو راهی دشوار پزشکیان؛ فیلترینگ میماند یا نه؟
یک سال از وعده مسعود پزشکیان برای پایان دادن به فیلترینگ میگذرد، اما هنوز خبری از رفع محدودیتها نیست.

در میان فشارهای گسترده حامیان فیلترینگ، مسعود پزشکیان با یکی از بزرگترین چالشهای دوران ریاستجمهوری خود روبهرو شده است. او وعده داده بود که محدودیتهای فضای مجازی را برمیدارد، اما امروز باید میان رضایت مخالفان فیلترینگ و پایبندی به قولهای انتخاباتیاش یکی را انتخاب کند.
مردم همچنان میپرسند: «چه زمانی قفل فیلترینگ باز خواهد شد؟»
این پرسشی است که هر روز به گوش پزشکیان میرسد. او تیرماه ۱۴۰۳ با شعارهایی از جمله رفع فیلترینگ، حلوفصل مسئله حجاب و پیشبرد پرونده FATF توانست پیروز انتخابات شود. اکنون بیش از یک سال گذشته و شهروندان انتظار دارند که قول رئیسجمهور در زمینه اینترنت و شبکههای اجتماعی محقق شود.
گلایههای عمومی از وضعیت اینترنت
شهروندان در کنار مشکلات اقتصادی و اجتماعی، بیش از همه از کیفیت پایین اینترنت ناراضیاند. سرعت ضعیف اتصال باعث شده دانلود یک فایل ساده ساعتها طول بکشد و استفاده از خدمات روزمره مانند GPS و مسیریابها با دشواریهای فراوان همراه باشد.
مسئله زمانی تلختر میشود که مردم علاوه بر پرداخت هزینه برای بستههای اینترنت بیکیفیت، مجبورند ماهانه مبالغ زیادی برای خرید فیلترشکن صرف کنند. این ابزارها نهتنها مشکلات را برطرف نمیکنند بلکه اختلالات بیشتری به همراه دارند. کاربران برای استفاده از اینستاگرام یا تلگرام ناچارند فیلترشکن روشن کنند، اما برای کار با مسیریابها باید آن را خاموش کنند؛ مسئلهای که روزانه زمان و انرژی زیادی از آنها میگیرد. در این میان، سود اصلی به جیب فروشندگان فیلترشکن سرازیر میشود.
امیدی که دوام نیاورد
دیماه ۱۴۰۳، زمانی که واتساپ و گوگلپلی رفع فیلتر شدند، امید تازهای در جامعه شکل گرفت. بسیاری تصور کردند که نوبت به اینستاگرام، تلگرام و یوتیوب خواهد رسید. اما نهتنها این وعدهها عملی نشد بلکه با گذشت مرداد ۱۴۰۴ هم همچنان خبری از رفع محدودیتها نیست. حتی جلسات شورای عالی فضای مجازی، که باید به طور منظم برگزار شود، در دولت چهاردهم چندان پیگیرانه پیش نرفته و همین امر بر ناامیدی مردم افزوده است.
چرا وعده رفع فیلترینگ عملی نشد؟
برخی تحلیلگران پاسخ این پرسش را در مخالفت بخشی از اعضای شورای عالی فضای مجازی میبینند؛ شورایی که از سال ۱۳۹۰ با حکم رهبر انقلاب تشکیل شد و در مدیریت تحولات فضای مجازی نقش تعیینکنندهای دارد. گفته میشود دستکم ۱۵ نفر از اعضای حقیقی شورا مخالف رفع فیلترینگ هستند و حتی پس از جنگ ۱۲ روزه، بر شمار مخالفان افزوده شده است.
اظهارات سخنگوی دولت در ۲۴ تیرماه نیز مؤید این دیدگاه است. او گفته بود: «دولت به دنبال محدودسازی اینترنت نیست ولی شرایط فعلی و اقدامات اسرائیل، دست مخالفان در راستای این اقدامات دولت را خوب پُر کرده است.»
ترکیب و نقش شورای عالی فضای مجازی
این شورا متشکل از اعضای حقوقی و حقیقی است. رئیسجمهور، رئیس مجلس، رئیس قوه قضائیه، وزیران مختلف، فرماندهان ارشد نظامی و چهرههای دانشگاهی و فرهنگی از جمله اعضای آن هستند. اگرچه دولت ۸ رأی موافق دارد، اما این تعداد برای شکستن قفل فیلترینگ کافی نیست. چهرههایی چون عزتالله ضرغامی و محمد سرافراز در برخی مواقع مواضع تعدیلشدهای داشتهاند، اما نمیتوان روی حمایت قطعی آنان حساب باز کرد.
از سوی دیگر، برخی فرماندهان نظامی نیز بارها مخالفت خود را با رفع فیلترینگ اعلام کردهاند. به عنوان مثال، سردار غلامرضا جلالی گفته است: «پیامرسان واتساپ در مکانیابی و ترور برخی از فرماندهان حماس نقش داشته است.» یا سردار مجید خادمی تأکید کرده: «هیچ کشوری مثل ما فضای مجازی را رها نمیکند و باید شبکه ملی اطلاعات جدی گرفته شود.»
مسیر دشوار رئیسجمهور
در چنین شرایطی پزشکیان با یک دوگانه سخت روبهرو است؛ یا باید مخالفان را متقاعد کند و یا شاهد فرسایش اعتماد عمومی باشد. هرچند او میتواند از جایگاه ریاست شوراهای عالی کشور به طور مستقیم دستور رفع فیلترینگ برخی پلتفرمها را صادر کند، اما تاکنون چنین اقدامی انجام نشده است. حتی تلگرام که با حکم قضایی مسدود شد، میتواند با دستور رئیسجمهور از محدودیت خارج شود.
با این حال، دولت چهاردهم تاکنون پاسخ روشنی به مردم نداده و هر بار تنها به وعده «به زودی» اکتفا کرده است. در عمل نیز تلاشهای وزیر ارتباطات و معاون علمی و فناوری رئیسجمهوری برای جلب نظر اعضا نتیجه قابلتوجهی نداشته است.
اکنون این پرسش مطرح است که آیا پزشکیان حاضر خواهد شد برای تحقق وعدههای خود، مستقیماً وارد عمل شود یا همچنان در پی حفظ وفاق ملی، رفع فیلترینگ را به تعویق میاندازد؛ وفاقی که به بهای از دست رفتن اعتماد عمومی تمام میشود.