آیا ترامپ از غنیسازی صفر عقب میرود؟
ایالات متحده در برابر چالشی دشوار قرار دارد؛ ادامه فشار بر ایران برای توقف کامل غنیسازی اورانیوم یا پذیرش چارچوبی محدود تحت نظارت بینالمللی؟

نشریه فارنافرز گزارش میدهد که حملات آمریکا و اسرائیل به تأسیسات هستهای ایران اگرچه خسارتهایی به برنامه هستهای این کشور وارد کرده، اما اراده تهران برای ادامه غنیسازی اورانیوم را تغییر نداده است. واشنگتن اکنون بین دو گزینه دشوار قرار گرفته: اعتماد به اقدامات نظامی پرریسک یا مذاکره بر سر توافقی جدید که غنیسازی محدود و تحت نظارت شدید را به رسمیت بشناسد. ایدههایی مانند توافق موقت یا ایجاد کنسرسیوم چندجانبه سوخت مطرح شده، اما مخالفت ایران، مخالفت اسرائیل و موانع سیاسی داخلی آمریکا تحقق آن را پیچیده کرده است.
رابرت آینهورن، مشاور سابق در امور کنترل تسلیحات وزارت خارجه آمریکا، به فارنافرز گفته است که هنوز مشخص نیست حملات نظامی اخیر، دستیابی ایران به ظرفیت تولید سلاح هستهای را به جلو برده یا عقب. با این حال، این حملات نتوانسته عزم تهران برای پیشبرد برنامه هستهای را متوقف کند. دولت ترامپ تلاش میکند توافقی تازه را به دست آورد که هدف آن توقف کامل غنیسازی و تمامی زیرساختهای مرتبط در ایران باشد.
اگر مذاکرات به نتیجه نرسد، گزینه مورد نظر واشنگتن احتمالاً تکیه بر ابزارهای نظامی و اطلاعاتی برای جلوگیری از بازسازی برنامه هستهای ایران خواهد بود؛ رویکردی که اسرائیل از آن حمایت کامل میکند. با این حال، این مسیر خطر درگیری طولانیمدت و عدم تضمین توقف کامل برنامه هستهای ایران را در پی دارد. راهی واقعبینانهتر، گفتگو برای دستیابی به توافقی است که ضمن پذیرش اصول غنیسازی در ایران، آن را زیر نظارت دقیق بینالمللی قرار دهد.
از زمان آتشبس جنگ ۱۲ روزه، تلاشها برای ازسرگیری تعامل دوجانبه با ایران ادامه دارد، اما شکافهای داخلی در ایران و اختلاف نظر درباره سود و زیان مذاکره با آمریکا مانع از آغاز رسمی گفتوگوها شده است. عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران، بر پیششرطهایی پافشاری کرده که واشنگتن تاکنون نپذیرفته؛ از جمله تضمین کتبی مبنی بر عدم انجام حمله علیه ایران در طول مذاکرات.
اولویت فوری آمریکا در هر مذاکره احتمالی، بازگرداندن نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی بر برنامه هستهای ایران است. این نظارتها پس از امضای قانونی توسط مسعود پزشکیان در ۲ ژوئیه متوقف شدهاند. حملات نظامی ژوئن نیز پیچیدگی ایجاد کرده؛ آژانس اکنون قادر به ردیابی حدود ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم با غنای بالا نیست، که احتمالاً زیر آوار مانده یا پیش از حملات خارج شدهاند.
ایران همچنان موضع خود را حفظ کرده و از حق غنیسازی داخلی اورانیوم عقبنشینی نمیکند. کارشناسان آژانس تأکید دارند که تنها راه جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای، قرار دادن تمامی ذخایر اورانیوم غنیشده، سانتریفیوژها و اجزای مرتبط تحت حسابرسی دقیق است.
کنسرسیوم چندجانبه سوخت؛ راهکار روی کاغذ، مانع در عمل
ایران غنیسازی را نه تنها یک پروژه فنی، بلکه نمادی از توانمندی فناوری و غرور ملی میداند. مقامهای ایرانی آن را بهعنوان «بیمهای» در برابر قطع احتمالی دسترسی به سوخت هستهای خارجی میدانند.
برخی کارشناسان پیشنهاد ایجاد کنسرسیوم چندملیتی برای غنیسازی را مطرح کردهاند؛ تأسیساتی که با مالکیت و مدیریت مشترک چند کشور، بخشی از نیازهای غیرنظامی منطقه را تأمین کند و شفافیت بیشتری ایجاد نماید. اما اجرای این طرح با مشکلات جدی روبهروست: اگر تأسیسات خارج از ایران باشد، برای تهران جذاب نیست و ادامه غنیسازی داخلی در قالب کنسرسیوم برای واشنگتن غیرقابلقبول است. همچنین، این مسیر میتواند به گسترش فناوری غنیسازی به کشورهای دیگر منجر شود، که از دیدگاه رژیم عدم اشاعه، چالشی بنیادین است.
دو راهی ترامپ: گزینه نظامی یا غنیسازی محدود
با ادامه بنبست، احتمال توافق موقت مطرح شده است؛ توافقی که برای مدت محدودی غنیسازی را کنار بگذارد و اقدامات مشخصی را پیش ببرد تا فرصت برای توافق جامع فراهم شود. با این حال، شرایط کنونی با پیش از جنگ ژوئن متفاوت است. تعلیق غنیسازی ۶۰ درصد، پیشنهادی که پیشتر در توافق موقت مطرح بود، اکنون اهمیت کمتری برای واشنگتن دارد، زیرا این فعالیتها بهطور موقت متوقف شدهاند.
در یک توافق موقت، ایالات متحده خواهان احیای نظارت آژانس و جلوگیری از ازسرگیری فعالیتهای حساس هستهای است. ایران نیز ممکن است کاهش تحریمها، آزادسازی داراییهای بلوکهشده و تضمین عدم حمله به تأسیساتش را مطالبه کند.
گزینه نظامی شامل توقف مذاکرات، تمرکز بر جمعآوری اطلاعات و در صورت لزوم استفاده از نیروی نظامی یا عملیات پنهانی است. با این حال، این مسیر میتواند نیازمند حملات مکرر، واکنشهای تلافیجویانه ایران و کاهش حمایت شرکای عرب واشنگتن شود و احتمال خروج ایران از معاهده NPT را افزایش دهد.
راه واقعبینانه: غنیسازی محدود تحت نظارت
راه منطقیتر، جایگزینی «غنیسازی صفر» با چارچوبی محدود و تحت نظارت شدید است. در این طرح، ایران تنها مجاز به تولید سوخت کوتاهمدت صلحآمیز باشد. ذخایر اورانیوم بالای پنج درصد باید رقیق یا خارج شوند و سانتریفیوژهای اضافی تعطیل یا تحت نظارت بینالمللی قرار گیرند. اورانیوم زیر پنج درصد باید به حالت پودری تبدیل شود تا استفاده تسلیحاتی دشوار گردد. تنها یک تأسیسات غنیسازی روی زمین مجاز به فعالیت خواهد بود و نطنز و فردو بهطور دائم تعطیل میشوند.
توافق جدید باید شامل مشوقهایی برای ایران مانند کاهش تحریمها و آزادسازی داراییها باشد و مدت زمان طولانی (۲۵ تا ۳۰ سال) برای اطمینان از پایداری توافق در نظر گرفته شود. این توافق باید الزامآور باشد و نیازمند تصویب سنای آمریکا باشد تا از مشکلات «بندهای غروب» برجام جلوگیری کند.
با این حال، دونالد ترامپ برای تحقق چنین توافقی باید از موضع «غنیسازی صفر» عقبنشینی کند و مقاومت داخلی و انتقاد اسرائیل را نیز مدیریت نماید تا مذاکرات به مسیر موفقیتآمیز برسد.