کدخبر: ۳۱۸۷۶
تاریخ خبر:

مروری بر زندگی و آثار بهرام بیضایی پس از درگذشت این هنرمند بزرگ

بهرام بیضایی، کارگردان برجسته سینما و تئاتر، نمایشنامه‌نویس و پژوهشگر نامدار فرهنگ و اسطوره، در ۵ دی ۱۴۰۴ و هم‌زمان با تولد ۸۷ سالگی‌اش درگذشت. او یکی از تاثیرگذارترین چهره‌های هنر معاصر ایران بود که با آثار ماندگار در سینما، تئاتر و پژوهش‌های فرهنگی، نقشی تعیین‌کننده در شکل‌گیری هنر مدرن ایرانی ایفا کرد و میراثی ماندگار از خود بر جای گذاشت.

مروری بر زندگی و آثار بهرام بیضایی پس از درگذشت این هنرمند بزرگ

بهرام بیضایی، کارگردان سرشناس سینما و تئاتر، نمایشنامه‌نویس و پژوهشگر ایرانی، در ۵ دی ۱۴۰۴ (۲۶ دسامبر ۲۰۲۵) در روز تولد ۸۷ سالگی‌اش درگذشت. او یکی از تأثیرگذارترین چهره‌های فرهنگ و هنر معاصر ایران به‌شمار می‌رفت که کارنامه‌ای پربار در زمینه‌های فیلم‌سازی, نمایشنامه‌نویسی, پژوهش اسطوره‌شناسی و تدریس دانشگاهی بر جای گذاشت. بیضایی را برخی «فردوسی معاصر» و «شکسپیر ایرانی» لقب داده‌اند، چرا که او اسطوره‌ها و وقایع تاریخی را به زبان و بیانی نو روایت می‌کرد.

تولد و تحصیلات

بهرام بیضایی در ۵ دی ۱۳۱۷ در تهران و در خانواده‌ای اهل شعر و ادب چشم به جهان گشود. پدرش میرزا نعمت‌الله بیضایی آرانی، تذکره‌نویس و شاعر بود و فضای پرورش او از کودکی با شعر و ادبیات آمیخته بود. گفته می‌شود بیضایی در دوران کودکی گاه از مدرسه گریخته و به تماشای فیلم در سینما می‌رفت،  علاقه‌ای که زمینه‌ساز ورود او به دنیای هنر شد. در نوجوانی تحت تأثیر آشنایی با آثار صادق هدایت -  به ویژه پس از خبر خودکشی هدایت در سال ۱۳۳۰ - قرار گرفت و روحیه جستجوگر او از همان زمان شکل گرفت.

بیضایی پس از دریافت دیپلم متوسطه، در دانشگاه تهران به تحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی پرداخت اما این دوره را ناتمام گذاشت و به دنبال مطالعات مستقل خود رفت. نتیجه پژوهش‌های او در سال ۱۳۴۴ در قالب کتاب «نمایش در ایران» منتشر شد؛ اثری مرجع که به عنوان یگانه تاریخ جامع نمایش ایرانی شناخته می‌شود و سنگ‌بنای تحقیقات بسیاری پس از آن شد. بیضایی هم‌زمان با تحقیق در تاریخ نمایش، خود نیز به نمایشنامه‌نویسی روی آورد و از شیوه‌های آیینی تعزیه - که در زادگاه نیاکانش در آران رواج داشت - در آثار نمایشی اولیه‌اش بهره گرفت.

بهرام بیضایی

تئاتر و نمایشنامه‌نویسی

بیضایی در اوایل دهه ۱۳۴۰ نگارش نمایشنامه را آغاز کرد. نخستین نمایشنامه‌های او همچون «پهلوان اکبر می‌میرد» (۱۳۴۳) توسط "گروه هنر ملی" بر صحنه رفت و با استقبال روبه‌رو شد. هرچند منتقدان تندروی چپ و راست نیز او را بی‌نصیب از انتقاد نگذاشتند. در سال ۱۳۴۴ بیضایی با منیر اعظم رامین‌فر ازدواج کرد.

بیضایی در سال‌های آغازین فعالیت خود با محفل ادبی-هنری «گروه طرفه» نیز در ارتباط بود و به هنگام تشکیل کانون نویسندگان ایران (۱۳۴۶) از اعضای مؤسس آن به‌شمار می‌رفت. این فعالیت‌ها باعث شدند ساواک مدتی به او ظنین باشد. پس از چند سال، بیضایی در سال ۱۳۵۷ از کانون نویسندگان کناره‌گیری کرد.

در دهه ۱۳۵۰ بیضایی علاوه بر ادامه نمایشنامه‌نویسی، به تدریس در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران نیز پرداخت و شماری از هنرمندان جوان را آموزش داد. پس از وقوع انقلاب ۱۳۵۷، بیضایی که نزدیک به ده سال نمایشی را روی صحنه نبرده بود، در سال ۱۳۵۸ نمایش «مرگ یزدگرد» را اجرا کرد. این اثر نمایشی تاریخی که به قلم خود او نوشته شده بود، اندکی بعد توسط بیضایی به فیلم سینمایی نیز تبدیل شد (فیلم‌برداری ۱۳۵۹، نمایش ۱۳۶۰). در سال ۱۳۶۰ و در جریان انقلاب فرهنگی، بیضایی از استادی دانشگاه تهران کنار گذاشته شد. از آن پس تا ۱۸ سال فرصت کارِ صحنه‌ای به او داده نشد و عملا از تئاتر دور ماند؛ هرچند به‌رغم فشارها و محدودیت‌های دولتی توانست چند فیلم سینمایی در سال‌های جنگ دهه ۱۳۶۰ بسازد.

پس از پایان جنگ و با اندکی گشایش در فضای فرهنگی، بیضایی از سال ۱۳۷۶ دوباره فرصت یافت نمایش‌هایی را روی صحنه ببرد. هرچند اجرای برخی نمایش‌های او در دهه ۱۳۸۰ با مانع روبه‌رو شد و گاه نمایش در حال اجرای او توقیف می‌شد یا مجوز انتشار کتاب‌هایش لغو می‌گردید، او تا سال ۱۳۸۶ چند اثر نمایشی مهم از جمله «اَفرا یا روز می‌گذرد» را نیز به صحنه برد. در این دوران او همچنین با پرورش بازیگران و همکارانی همچون سوسن تسلیمی، واروژ کریم‌مسیحی، رضا قاسمی و پرویز شهبازی نقش مهمی در تربیت نسل جدید هنرمندان داشت. در نهایت بیضایی که امکان فعالیت آزادانه و مستمر در فضای تئاتری ایران را نمی‌یافت، در سال ۱۳۸۹ ایران را ترک کرد.

بهرام بیضایی

سینما و فیلم‌سازی

با محدود شدن امکان تئاتر در اواخر دهه ۱۳۴۰، بیضایی به سوی سینما روی آورد. او ابتدا دو فیلم کوتاه (از جمله «عمو سیبیلو» در ۱۳۴۹) ساخت و سپس اولین فیلم بلند خود «رگبار» را در سال ۱۳۵۱ کارگردانی کرد. رگبار از سوی منتقدان یکی از بهترین فیلم‌های تاریخ سینمای ایران قلمداد شده است و همراه با «قیصر» (مسعود کیمیایی) و «گاو» (داریوش مهرجویی) جزء آثار موج نوی سینمای ایران به‌شمار می‌آید. پس از آن بیضایی طی سه دهه شماری فیلم بلند داستانی ماندگار ساخت که هرچند تعدادشان زیاد نبود، اما بسیاری از آن‌ها اکنون از کلاسیک‌های سینمای ایران محسوب می‌شوند. مهم‌ترین فیلم‌های بلند او عبارتند از:

  • «رگبار» (۱۳۵۱) - نخستین فیلم بلند بیضایی که سرآغاز کار او در سینمای موج نو بود

  • «غریبه و مه» (۱۳۵۳) - با فضایی تمثیلی درباره روستایی در مه که غریبه‌ای به آن پا می‌گذارد

  • «کلاغ» (۱۳۵۶) - فیلمی رازآلود و اجتماعی درباره جستجوی یک شیء گمشده و تقابل واقعیت و خیال

  • «چریکه تارا» (۱۳۵۸) - بازخوانی اسطوره‌ای در بستر داستان زنی روستایی؛ از آخرین فیلم‌های پیش از انقلاب که پس از سال‌ها توقیف، در نهایت اکران محدودی یافت.

  • «مرگ یزدگرد» (۱۳۶۰)  -  اقتباس سینمایی از نمایشنامه خود بیضایی درباره مرگ آخرین شاه ساسانی

  • «باشو، غریبه کوچک» (۱۳۶۴ فیلم‌برداری/۱۳۶۸ اکران) - داستان تأثیرگذار پسربچه جنگ‌زده جنوبی و زنی روستایی شمالی؛ این فیلم بعدها در نظرسنجی‌ها به عنوان برترین فیلم تاریخ سینمای ایران انتخاب شد

  • «شاید وقتی دیگر» (۱۳۶۷) - فیلمی معمایی با درونمایه روانشناختی درباره هویت و گذشته یک زن.

  • «مسافران» (۱۳۷۰) - روایتی شاعرانه و آیینی از مواجهه خانواده‌ای با مرگ و زندگی در متن مراسم عروسی.

  • «سگ‌کُشی» (۱۳۷۹) - تریلری اجتماعی درباره فساد مالی که پرفروش‌ترین فیلم سال ۱۳۸۰ سینمای ایران شدfa.wikipedia.org.

  • «وقتی همه خوابیم» (۱۳۸۷) - روایتی نیمه‌خودزندگی‌نامه‌ای از مصائب فیلم‌سازی در ایران که آخرین فیلم بلند بیضایی پیش از ترک ایران بود.

بیضایی به‌عنوان مولفی صاحب‌سبک در سینمای ایران شناخته می‌شد و نگاه روشنفکرانه و تاریخ‌نگرانه‌اش در فیلم‌ها بارها مورد تحسین قرار گرفته است. در نظرسنجی منتقدان سینمای ایران، او چندین بار به عنوان برترین کارگردان تاریخ سینمای ایران انتخاب شده و فیلم «باشو، غریبه کوچک» ساخته او نیز از سوی منتقدان برترین فیلم تاریخ سینمای ایران لقب گرفته است. همچنین فیلم «سگ‌کُشی» او پرفروش‌ترین فیلم سال ۱۳۸۰ شد که نشان از توانایی او در جذب مخاطب عام در کنار کسب رضایت منتقدان داشت.

بهرام بیضایی

پژوهش‌های اسطوره‌شناسی و تألیفات

بیضایی از ابتدای فعالیت خود رویکردی پژوهشی به هنر داشت. همان‌گونه که پیش‌تر اشاره شد، کتاب «نمایش در ایران» (۱۳۴۴) او نخستین تحقیق جامع در زمینه تاریخ نمایش ایرانی بود و سال‌ها به عنوان مرجع اصلی این حوزه شناخته می‌شد. او در ادامه پژوهش‌های خود در دهه ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ آثاری چون «نمایش در ژاپن» (۱۳۴۳) و «نمایش در چین» (۱۳۴۹) را نیز تالیف کرد و مطالعاتی درباره نمایش هند انجام داد. پس از انقلاب، بیضایی پژوهش‌های اسطوره‌شناسی و تاریخی خود را ادامه داد که از مهم‌ترین نتایج آن دو کتاب «ریشه‌یابی درخت کهن» (۱۳۸۳) و «هزارافسان کجاست؟» (۱۳۹۱) است. پژوهش اخیر به بررسی ریشه‌های ایرانی داستان‌های هزارویک‌شب می‌پردازد. بیضایی همچنین ده‌ها مقاله و نقد در زمینه سینما و تئاتر نگاشته و چند نمایشنامه خارجی را نیز به فارسی ترجمه کرده است.

فعالیت‌های دانشگاهی و سال‌های مهاجرت

بیضایی در سال ۱۳۸۹ با دعوت دانشگاه استنفورد راهی آمریکا شد و به عنوان استاد مدعو در برنامه ایران‌شناسی این دانشگاه مشغول به تدریس گردید. او طی سال‌های اقامت در کالیفرنیا به فعالیت علمی و هنری ادامه داد و دوره‌هایی درباره تئاتر و سینمای ایران و اسطوره‌شناسی در استنفورد ارائه کرد و کارگاه‌هایی نیز در زمینه شاهنامه و تاریخ نمایش برگزار نمود. بیضایی در این دوران چند نمایش جدید را نیز با همراهی گروهی از هنرمندان مهاجر و دانشجویان ایرانی به صحنه برد که شاخص‌ترینِ آن نمایش موزیکال «طرب‌نامه» بود که در چند بخش و مجموعا حدود ۹ ساعت اجرا شد. تلاش دوستداران برای بازگرداندن او به ایران در این سال‌ها بی‌نتیجه ماند و بیضایی به چهره‌ای شاخص از هنرمندان خارج از ایران بدل گردید. آثار او در مجامع جهانی نیز مورد تقدیر قرار گرفت؛ از جمله در سال ۲۰۲۵ نسخه مرمت‌شده فیلم «باشو، غریبه کوچک» موفق به کسب جایزه بهترین فیلم بخش کلاسیک جشنواره بین‌المللی فیلم ونیز شد که نشانی از ماندگاری میراث سینمایی او در سطح جهانی است.

بهرام بیضایی

جوایز و افتخارات

کارنامه بیضایی مملو از جوایز و افتخارات داخلی و بین‌المللی است. از نخستین موفقیت‌های جهانی او می‌توان به جایزه ویژه جشنواره بین‌المللی فیلم شیکاگو در سال ۱۹۷۳ اشاره کرد. پس از انقلاب نیز جوایز مهمی نصیب او شد. در نوزدهمین جشنواره فیلم فجر (۱۳۷۹) فیلم سگ‌کُشی در چندین رشته از جمله بهترین فیلم از نگاه تماشاگران برگزیده شد و جوایزی برای فیلم‌نامه، بازیگری، فیلم‌برداری و طراحی صحنه و لباس کسب کرد. همچنین جشنواره تئاتر تجربه جایزه پژوهشی خود را به نام بیضایی نامگذاری کرده است که نشانگر تأثیر او در عرصه آکادمیک تئاتر است. در عرصه جهانی، بیضایی در سال ۲۰۱۲ جایزه میراث فرهنگی فرهنگ  در آمریکا را دریافت کرد و در سال ۲۰۱۴ جایزه بیتا (چهارمین دوره جایزه بیتا) بابت یک عمر دستاورد هنری در دانشگاه استنفورد به او اهدا شد. همچنین دانشگاه سنت‌اندروز اسکاتلند در سال ۲۰۱۷ دکترای افتخاری ادبیات را به این هنرمند برجسته اعطا نمود. بسیاری از جایزه‌ها و یادبودهای بیضایی امروز در موزه سینمای ایران نگهداری می‌شود.

بهرام بیضایی

میراث و جایگاه

بهرام بیضایی با بیش از شش دهه فعالیت پربار، تأثیری عمیق و ماندگار بر فرهنگ و هنر ایران برجای گذاشت. در عرصه تئاتر، بسیاری او را مهم‌ترین نمایشنامه‌نویس تاریخ ادبیات فارسی می‌دانند که با آثاری چون هشتمین سفر سندباد و ندبه و اجرای نمایش‌هایی نظیر مرگ یزدگرد و اَفرا بنیان نمایشنامه‌نویسی مدرن فارسی را استحکام بخشید و به اعتلای عصر طلایی تئاتر دهه ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ کمک کرد. در سینما نیز او همراه با هم‌نسلان خود آغازگر فصل نوینی بود که «موج نو» نام گرفت و فیلم‌هایش از نمونه‌های شاخص این جریان به‌شمار می‌روند. بیضایی همواره نماد فرهیختگی و اندیشه در هنر ایران بود و از او به عنوان «ستایش‌شده‌ترین و ستودنی‌ترین فیلم‌ساز و درام‌پرداز تاریخ هنرهای نمایشی ایران» یاد شده است. لقب‌هایی چون «شکسپیر ایرانی» و «فردوسی معاصر» که برای او به کار برده شده، بازتابی از جایگاه منحصربه‌فرد او در احیا و بازروایی اسطوره‌ها و تاریخ ایران در قالب هنر مدرن است. بی‌شک میراث بیضایی در سینما، تئاتر و پژوهش‌های فرهنگی الهام‌بخش نسل‌های آینده هنرمندان و پژوهشگران ایرانی خواهد بود.

copied
ارسال نظر
 

وب گردی