از کافه تا قلههای موفقیت؛ امید شجاعی و بازی ماندگار «گل یا پوچ»
امید شجاعی، یکی از شرکتکنندگان برنامه «گل یا پوچ»، درباره تجربهاش از این برنامه گفت: «اولین بار وقتی یازده یا دوازده ساله بودم، به همراه دوستانم به کافهای رفتم و بازی گل یا پوچ را دیدم.
شجاعی درباره ورودش به برنامه گل یا پوچ گفت: «یکی از دوستانم با یکی از دستیاران کارگردان دوست بود و از این طریق متوجه ضبط برنامه شدم. پس از طرح سوالاتی درباره برنامه، شمارهام را دادم و چندی بعد به من زنگ زدند.»
احساسات در فینال
وی با یادآوری روزهای فینال گفت: «در آن زمان، انتظارات از ما زیاد بود و ما استرس زیادی داشتیم، اما فضای برنامه بسیار دوستانه بود و تجربه خوبی برای من به همراه داشت. حس میکردم انگار در یک اردو هستیم که در آن بازی گل یا پوچ نیز انجام میدهیم. حتی بعد از اینکه نتایج را میدانستیم، باز هم با تماشای برنامه دوباره استرس میگرفتیم.»
تجربه و الهام بخشی
امید در مورد توانایی خود در تشخیص گل گفت: «تشخیص رنگ صورت و فرم دستها ناشی از تجربهام از بازیهای گذشته است. مثلاً گاهی از تکان خوردن انگشت سوم گل را تشخیص میدادم. درباره پوچ دادن هم باید بگویم که این کار هیچ معنای خاصی ندارد و اگر قرار باشد در نهایت پوچ بدهیم، آن پوچها را در ذهن نگه میداریم و گل را یکضرب حدس میزنیم.»
شجاعی در ادامه گفت: «گل یا پوچ تنها بازیای است که از آن سیر نمیشوم و با همه ردههای سنی تجربه کردهام. برادرم هم الهامبخش من بوده است؛ ما تفاوت سنی هفت سال داریم اما بسیار با هم دوستانه رفتار میکنیم.»
همکاری و رقابت دوستانه
امید در مورد شرکتکنندگان دیگر گفت: «همه ۱۷ نفر شرکتکننده خوب بودند و شگفتیهایی مثل احمد آقا و عمو رجب هم به چشم میخورد. واقعاً گل گرفتن از امیرعلی و عمو رجب بسیار سخت بود.»
وی همچنین به یکی از جذابترین لحظات اشاره کرد: «در یکی از بازیها، احساس میکردیم که هیچکدام نه میخواهیم ببریم و نه ببازیم. در اینجا بازی به یک رقابت دوستانه تبدیل شد و ما دوست داشتیم دوباره یکدیگر را ببینیم.»
خاطرات خوش و یادگیری از بزرگترها
امید از خاطرات خوبش یاد کرد: «یک روز در حال بازی بودیم که آقای اسدزاده، تهیهکننده، به ما نگاه میکرد و به ما توضیح میداد. من نمیدانستم او کیست و به او گفتم که بیاید بازی کند! وقتی فهمیدیم او تهیهکننده است، همه به او احترام گذاشتند.»
شجاعی افزود: «آقای ادیبزاده مانند یک پدر برای ما بود و ما چیزهای زیادی از او یاد گرفتیم. من با وحید و کمیل نیز مثل برادر رابطه دارم و همچنان ارتباط خوبی با بچهها دارم.»
بازخورد مثبت و تأثیر بر زندگی شخصی
امید در پایان به تأثیرات مثبت حضورش در برنامه اشاره کرد: «بسیاری از مردم از ما محبت کردند و خواهان مشاوره در زندگی شخصیام بودند. از نظر شغلی نیز تأثیرگذار بود؛ برخی به مغازهام میآمدند و محصولات مورد نیازشان را از ما تهیه میکردند. حتی پیشنهادهای بازیگری هم به من داده شد.»
این تجربهها نه تنها بر زندگی شجاعی تأثیر گذاشته بلکه او را به نقطهای از شهرت رسانده که میتواند به دیگران کمک کند.