پایان پرماجرای سریال مهیار عیار؛ روایت قسمت ۳۵ و سرنوشت جانان

در این قسمت، سلطان بانو نزد داروغه می‌رود تا درباره شوهرش، مقصود بیک، صحبت کند. او که به تهدیدهای مقصود و ظلم‌هایش اشاره می‌کند، صندوقی از دارایی‌های خود را به داروغه می‌دهد و درخواست می‌کند مقصود را آزاد کند تا بتوانند به‌صورت مخفیانه از شهر خارج شوند. داروغه که گمان می‌کند این یک رشوه است، مخالفت می‌کند و در همین حین مهیار وارد می‌شود. او پس از شنیدن صحبت‌های سلطان بانو، مقداری سکه به او می‌دهد تا از وضعیت بد مالی نجات پیدا کند.

نقشه‌ای برای یافتن جونور

مهیار که به خاتون شک دارد، نقشه‌ای طراحی می‌کند و انگشتری که متعلق به جونور است را به او نشان می‌دهد. خاتون با دیدن واکنش جانان که از انگشتر شوکه می‌شود، متوجه ارتباط او با جونور می‌شود. مهیار از خاتون می‌خواهد تا شب خانه را ترک کند تا جانان راحت‌تر به آنجا بازگردد. در ادامه، جانان حقیقت را به شاهک فاش می‌کند و می‌گوید که او همان جونور است.

رویارویی نهایی

شب‌هنگام، مهیار و داروغه نقشه‌ای برای دستگیری جونور می‌کشند. داروغه در پشت پرده منتظر می‌ماند و مهیار در مقابل جونور ظاهر می‌شود. جونور تلاش می‌کند تا انگشتر را از گلدان بردارد، اما حضور داروغه را حس می‌کند و قصد فرار دارد. در این حین، داروغه خنجری به سمت او پرتاب می‌کند. وقتی ماسک از چهره جونور برداشته می‌شود، داروغه متوجه می‌شود که جونور همان دخترش، جانان، است. جانان در آخرین لحظات زندگی‌اش از داروغه عذرخواهی می‌کند و می‌گوید هدفش تلافی ظلم‌هایی بوده که مقصود بر مردم روا داشته است.

پایان ماجرا

با مرگ جانان، داروغه به شدت غمگین و شکست‌خورده می‌شود. شاهک که اکنون حکیم شده، به آموزش کودکان می‌پردازد و مهیار همچنان در تلاش است تا جواب مثبت خاتون را برای خواستگاری بگیرد. در شهر، خبر اعدام مقصود اعلام می‌شود و داستان سریال با این اتفاق به پایان می‌رسد.

جذابیت‌های سریال

سریال "مهیار عیار" با داستانی تاریخی، بازیگران برجسته و روایت‌هایی پرهیجان، توانست مخاطبان زیادی را به خود جلب کند. قسمت آخر این مجموعه نیز با ماجراهایی درگیرکننده و سرانجامی غیرمنتظره به یادها خواهد ماند.