پایان سریال زخم کاری؛ روایتی پر از ضعفهای داستانی و شخصیتپردازی
فصل چهارم سریال محبوب «زخم کاری» در حالی به پایان رسید که نتوانست مانند فصلهای پیشین مخاطبان را راضی نگه دارد. با وجود بازیگران توانمند و فضاسازی قوی، چرا این فصل با واکنشهای منفی مواجه شد؟
فصل چهارم سریال «زخم کاری» به کارگردانی محمدحسین مهدویان، با عنوان «مجازات»، در ۱۲ بهمن ۱۴۰۳ به پایان رسید. این فصل که با اقتباسی از نمایشنامه «اتللو» اثر ویلیام شکسپیر ساخته شده است، تلاش دارد داستانی پیچیده از خیانت، انتقام و جاهطلبی را به تصویر بکشد. با این حال، به نظر میرسد که این فصل نتوانسته است انتظارات مخاطبان و منتقدان را برآورده کند و با نقدهای متفاوتی روبهرو شده است.
داستان و ساختار روایی
داستان فصل چهارم از جایی آغاز میشود که مالک (با بازی جواد عزتی) و سیما (با بازی الناز ملک) تصمیم به ازدواج میگیرند. در این میان، سمیرا (با بازی رعنا آزادیور) که همسر سابق مالک است، ظاهراً با این ازدواج موافقت میکند، اما در پس پرده نقشههایی برای خراب کردن زندگی آنها میکشد. از سوی دیگر، پیامهای تهدیدآمیزی به سیما میرسد که او را نگران میکند. این خطوط داستانی به نظر میرسد که پتانسیل بالایی برای ایجاد درامی جذاب دارند، اما در اجرا با مشکلاتی مواجه شدهاند.
شخصیتپردازی و توسعه کاراکترها
یکی از نقدهای اصلی به این فصل، عدم توسعه منطقی شخصیتها است. برای مثال، مالک که در فصلهای قبلی به عنوان فردی زیرک و باهوش معرفی شده بود، در این فصل تصمیمات غیرمنطقی و سادهلوحانهای میگیرد که با شخصیتپردازی قبلی او همخوانی ندارد. همچنین، سیما که در فصلهای قبل شخصیتی قوی و مستقل داشت، در این فصل به فردی وابسته و بیتصمیم تبدیل شده است. این تغییرات ناگهانی در شخصیتها باعث شده است که مخاطبان نتوانند با آنها همذاتپنداری کنند و این امر به کاهش جذابیت داستان منجر شده است.
اقتباس از شکسپیر
اعلام شده بود که این فصل با نگاهی به نمایشنامه «اتللو» ساخته شده است. در «اتللو»، حسادت و خیانت موضوعات اصلی هستند که به تراژدی منجر میشوند. با این حال، به نظر میرسد که این اقتباس سطحی بوده و نتوانسته است عمق و پیچیدگیهای اثر اصلی را به تصویر بکشد. به عنوان مثال، حسادت مالک نسبت به سیما به شکلی سطحی و بدون بسترسازی مناسب نشان داده میشود که با عمق روانشناختی شخصیت اتللو در نمایشنامه شکسپیر فاصله دارد.
نقشآفرینی بازیگران
با وجود مشکلات فیلمنامه و داستان، بازیگران تلاش خود را برای ارائه نقشهایشان انجام دادهاند. جواد عزتی در نقش مالک، سعی در نمایش تحولات درونی شخصیت خود دارد، اما محدودیتهای فیلمنامه اجازه درخشش کامل را به او نمیدهد. رعنا آزادیور در نقش سمیرا، با وجود کلیشهای بودن نقش، توانسته است تا حدی پیچیدگیهای شخصیت خود را نشان دهد. الناز ملک نیز در نقش سیما، با وجود تغییرات ناگهانی در شخصیت، بازی قابل قبولی ارائه داده است.
کارگردانی و فضاسازی
محمدحسین مهدویان در این فصل تلاش کرده است تا با استفاده از لوکیشنهای متنوع و فضاسازیهای متفاوت، جذابیت بصری سریال را افزایش دهد. سفر شخصیتها به نروژ و نمایش مناظر و فرهنگ این کشور، از جمله تلاشهایی است که برای تنوعبخشی به داستان انجام شده است. با این حال، این تلاشها نتوانسته است ضعفهای فیلمنامه را پوشش دهد و در برخی موارد به نظر میرسد که بیشتر به جنبههای ظاهری پرداخته شده است تا عمق داستان.
موسیقی و تدوین
موسیقی سریال که توسط حبیب خزاییفر ساخته شده است، توانسته است تا حدی به ایجاد فضای احساسی و دراماتیک کمک کند. تدوین سریال نیز روان است و جریان داستان را به خوبی پیش میبرد. با این حال، این عناصر فنی نتوانستهاند ضعفهای ساختاری داستان را جبران کنند.
جمعبندی
فصل چهارم سریال «زخم کاری» با عنوان «مجازات»، نتوانسته است انتظارات مخاطبان را برآورده کند. ضعف در توسعه شخصیتها، اقتباس سطحی از آثار کلاسیک و تصمیمات غیرمنطقی در داستان، از جمله نقدهای اصلی به این فصل هستند. با وجود تلاشهای بازیگران و تیم فنی، به نظر میرسد که این فصل در مقایسه با فصلهای قبلی، افت محسوسی داشته است و نتوانسته است جایگاه خود را در میان سریالهای موفق ایرانی حفظ کند.