غیبت عجیب و معنادار سخنگوی جدید استقلال
در حالی که تنها ده روز از معرفی رسمی سخنگوی جدید باشگاه استقلال میگذرد، غیبت غیرمنتظره او در مجمع پیشکسوتان باشگاه، تردیدهایی جدی درباره سیاست رسانهای مجموعه آبیپوشان پایتخت ایجاد کرده است.

ساعده سیما، که تنها چند روز پیش و در تاریخ سیزدهم اردیبهشتماه به عنوان سخنگوی باشگاه استقلال معرفی شده بود، در نخستین رویداد مهم باشگاه پس از انتصابش، یعنی مجمع عمومی پیشکسوتان استقلال، حضور نداشت؛ مسئلهای که بهسرعت به محل پرسش و انتقاد در فضای رسانهای و هواداری بدل شد. غیبت او در نشستی که بهوضوح جنبهای رسانهای و ارتباطی داشته، باعث شد بار دیگر نگاهها به رویکرد باشگاه در حوزه اطلاعرسانی و تعامل با رسانهها دوخته شود.
در بیانیهای که باشگاه استقلال هنگام اعلام انتصاب سخنگوی جدید منتشر کرده بود، از ضرورت ایجاد انسجام و هدفمندی در ساختار رسانهای باشگاه سخن گفته شده بود؛ اما تنها ده روز پس از این وعده، سخنگوی منصوب نهتنها در مجمع مهم باشگاه شرکت نکرد، بلکه هیچ نماینده رسانهای دیگری نیز بهجای او حضور نیافت تا پاسخگوی خبرنگاران باشد.
نکته قابلتوجه آنجاست که در پایان این گردهمایی، رئیس هیاتمدیره باشگاه، آقای تاجرنیا، از انجام مصاحبه با خبرنگاران خودداری کرد و گفت: «باشگاه سخنگو دارد.» این در حالی بود که سخنگو در محل حضور نداشت تا پاسخگو باشد یا اطلاعرسانی کند. همین تناقض میان حرف و عمل، علامت سؤالی بزرگ در مقابل عملکرد رسانهای باشگاه ایجاد کرده است.
در حاشیه این نشست، خبرنگارانی که برای پوشش مراسم در محل حاضر شده بودند، با ممانعت در ورود روبهرو شدند. نهتنها از سوی باشگاه توضیح روشنی ارائه نشد، بلکه چنین برخوردی با رسانهها، شائبهای از رویکرد حذف رسانهها و جلوگیری از انتشار نقدها را نیز بهوجود آورد. اقدامی که با اصول شفافیت، دسترسی آزاد به اطلاعات و تعامل حرفهای با افکار عمومی در تضاد آشکار قرار دارد.
این رفتارها در حالی رخ میدهد که باشگاه استقلال از دیرباز خود را یکی از مهمترین قطبهای فوتبال کشور معرفی کرده است. حال این پرسش مطرح میشود: چگونه ممکن است نهادی با چنین جایگاه و ادعایی، در رویدادی کلیدی چون مجمع پیشکسوتان، نهتنها نماینده رسانهای نداشته باشد، بلکه عملاً فضا را بر رسانهها ببندد؟
اگر نقش سخنگو محدود به صدور اطلاعیههای رسمی در فضای مجازی باشد، بدون حضور در لحظات حساس و رویدادهای کلیدی، اساساً فلسفه چنین سمتی زیر سؤال میرود. آیا باشگاه تصمیم گرفته در سکوت حرکت کند؟ یا این وضعیت نتیجه ضعف در برنامهریزی و اجرای سیاست رسانهای است؟ و اگر ساعده سیما قرار نیست در بزنگاهها حضور داشته باشد، انتصاب او چه هدفی را دنبال میکرد؟
نبود حضور رسانهای مؤثر و فقدان تعامل با خبرنگاران، نهتنها از منظر حرفهای قابل دفاع نیست، بلکه میتواند به مرور زمان فاصله هواداران و رسانهها با باشگاه را افزایش دهد. شفافیت، تعامل مستمر و پاسخگویی به رسانهها، حداقلهای یک مدیریت مدرن در باشگاههای ورزشی است؛ مسائلی که به نظر میرسد هنوز در استقلال جایگاه واقعی خود را نیافتهاند.