خبرهای داغ
کدخبر: ۱۹۰۵۴
تاریخ خبر:

انفجار جنجالی در استقلال | مجتبی جباری:مدیرعامل به پدرم توهین کرد، مشت محکمی به صورتش زدم!

سال‌ها از جدایی مجتبی جباری از استقلال می‌گذرد، اما حالا او پرده از یکی از جنجالی‌ترین اتفاقات دوران حضورش در این باشگاه برداشته است. ماجرایی که نشان می‌دهد اختلافات در باشگاه بزرگ استقلال نه فقط مدیریتی، بلکه شخصی و احساسی بوده است. این روایت، ابعاد پنهان‌تری از درگیری‌های پشت پرده فوتبال را آشکار می‌کند.

انفجار جنجالی در استقلال | مجتبی جباری:مدیرعامل به پدرم توهین کرد، مشت محکمی به صورتش زدم!

در تابستان سال ۱۳۹۲، مجتبی جباری تصمیم گرفت استقلال را ترک کند؛ تصمیمی که ریشه در اختلافات عمیق او با علی فتح‌الله‌زاده، مدیرعامل وقت باشگاه داشت. جباری در مصاحبه‌ای که در نهم مرداد همان سال انجام داد، با صداقت تمام توضیح داد چرا جدایی‌اش ربطی به مسائل مالی نداشته و تاکید کرد که مشکلات واقعی در برخوردهای مدیریتی بوده است.

او در آن مصاحبه‌ی جنجالی گفت:
«خیلی‌ها تلاش می‌کنند تا افکار عمومی را در مورد من تغییر دهند و بگویند جدایی‌ام از استقلال به خاطر پول بوده، اما من هنوز بابت فصل گذشته پول قابل توجهی از باشگاه طلب دارم و اساسا هیچ مشکلی از نظر مالی نداشتم. دلیل اصلی جدا شدنم برخورد نامناسب مدیریت بود.»

جباری سپس به بخشی از ماجرای تلخ بین خودش و فتح‌الله‌زاده اشاره کرد که از آن به عنوان نقطه عطف اختلافات یاد می‌شود:
«قبل از شروع لیگ دوازدهم، امیر قلعه‌نویی باعث شد در استقلال بمانم، اما مدیرعامل باشگاه زیر قولش زد. من به او گفتم متاسفم که به عنوان مدیرعامل استقلال دروغ می‌گویی. او مرا هل داد و من به او گفتم دستت را به من نزن. بعد از آن، او به پدرم توهین کرد و من هم مشت محکمی به صورتش زدم. اگر آقای امیری معاون باشگاه نبود و میانجیگری نمی‌کرد، شاید اوضاع بدتر می‌شد.»

مجتبی جباری تاکید کرد که با وجود این تنش‌ها، به خاطر حمایت امیر قلعه‌نویی در لیگ دوازدهم به بازی ادامه داد، اما پس از آن اتفاقات دیگر امکان ماندن در استقلال برایش وجود نداشت:
«باشگاه رسما اعلام کرد مرا نمی‌خواهد. شما مصاحبه‌های فتح‌الله‌زاده را ببینید و خودتان قضاوت کنید. واقعا ناراحتم که باشگاه بزرگی مثل استقلال باید چنین مدیری داشته باشد.»

copied
ارسال نظر
 

وب گردی

    ×

    برای حمایت از ما لطفا روی تبلیغات مورد علاقه کلیک کنید.