برانکو از پیشنهاد نجومی پرسپولیس پرده برداشت
برانکو ایوانکوویچ، سرمربی اسطورهای پرسپولیس و تیم ملی ایران، در گفتوگویی مفصل از پیشنهادات خارجی، تصمیم بازنشستگی و مسیر حرفهای ۴۰ سالهاش پرده برداشت. او حالا در آستانه ۷۲ سالگی، زندگی حرفهای خود را مرور میکند و درباره سرمایهگذاریهایش در ورزش و خانواده صحبت میکند.
برانکو ایوانکوویچ که به زودی ۷۲ ساله میشود، چند روز پیش رسماً تصمیم به بازنشستگی از دنیای مربیگری گرفت. او در مصاحبهای مفصل با رسانه Index کرواسی جزئیات ۴۰ سال فعالیت حرفهای خود را بیان کرد؛ از آغاز کار با تیمهای کوچک، دوران لیگ کرواسی در زمان جنگ، دستیاری چیرو بلازوویچ در تیم ملی کرواسی، هدایت دینامو و در نهایت تبدیل شدن به یک اسطوره در ایران با میلیونها هوادار فوتبال.
او در ابتدای صحبتهایش میگوید:
«پیش از اعلام بازنشستگی پیشنهاداتی داشتم. از مشاور تیم ملی اندونزی تا کاندیدای سرمربیگری تیم ملی ازبکستان، اما ایتالیاییها در همهچیز اولویت داشتند و نهایتاً کاناوارو انتخاب شد. چند پیشنهاد دیگر هم داشتم و چهار ماه آنها را بررسی کردم، اما در نهایت به این نتیجه رسیدم که زمان پایان رسیده. حالا ۴۰ سال مربیگری کامل پشت سر من است و به آن افتخار میکنم. به این هم افتخار میکنم که در میان مربیان سطح بالا، از نظر تحصیلات یکی از برجستهترینها هستم. بعد از دانشکده کینزیولوژی، مدرک کارشناسی ارشد فوتبال را نیز دریافت کردم.»
در گفتگو با Index کرواسی، برانکو از شروع کارش در کافه مرکز ورزشیاش در وارژدین یاد میکند:
«خیلی زود فوتبال بازی کردن را کنار گذاشتم. پس از اتمام دانشگاه، پنج سال در دبستان سِوِتی ایلیا معلم ورزش بودم و همزمان وارتکس را هدایت میکردم؛ تیمی که آن زمان در لیگ میانجمهوری، یعنی سطح سوم فوتبال یوگسلاوی بازی میکرد.»
برانکو درباره مرکز ورزشیاش توضیح میدهد:
«این مرکز ۷۳۰۰ متر مربع مساحت دارد و ۶۴ جای پارک. هرچه در زندگی حرفهایام بهدست آوردم، در این مرکز سرمایهگذاری کردم و ذرهای هم پشیمان نیستم. وارژدین و ورزش همهچیز را به من دادهاند و این بازگشتی است که به آنها میدهم. خوشحالم که در دوران بازنشستگی هم با محیطهای ورزشی در ارتباط هستم. لذت میبرم از اینکه پسر و دخترم اینجا کار میکنند و همینطور جوانانی که برای فوتبال، پدل یا بدمینتون به مرکز میآیند. صبحها هم طبق معمول، کافه مرکز و قهوه با دوستان… همانجا همه چیز بررسی و مرور میشود.»
او در پاسخ به سوالی درباره حفظ روابط با خانواده و دوستان در طول ۲۵ سال کار در خارج از کرواسی میگوید:
«خوشحال و مفتخرم که توانستم خانواده و دوستانم را حفظ کنم. این موفقیت به این دلیل است که آنها و شهرم همیشه در اولویت بودند. اگر میخواستم زندگینامه بنویسم، اسم آن را «شرق بهشت» میگذاشتم، چون واراژدین برای من بهشت است و همانطور که دیدهای، همیشه به شرق سفر کردهام؛ به دوردستها.»