امیر قلعهنویی در یک چرخش عجیب وعدههای عجیبتر به فوتبال ایران داد
امیر قلعهنویی که سالها بر این باور بود در فوتبال نباید وعدهای داد، حالا در روزهایی که فشار بر او زیاد شده و جایگاهش در تیم ملی لرزان است، با وعدههای بزرگ و غیرمنتظره سعی دارد افکار عمومی را آرام کند.
امیر قلعهنویی، سرمربی تیم ملی ایران، که در دهه ۹۰ و در دوران هدایت استقلال و سپاهان بارها گفته بود: «هر مربیای که قول قهرمانی بدهد، مربی نیست و فوتبال بهگونهای نیست که بتوان قول داد»، اکنون به شکلی متفاوت و غیرمنتظره وعده داده است. او اعلام کرده که «تیم ملی در جام جهانی بیش از ۴ امتیاز کسب کرده و از گروه خود صعود خواهد کرد». این در حالی است که عملکرد تیم ملی تحت فشار رسانهها و افکار عمومی است و جایگاه قلعهنویی را در معرض تردید قرار داده است، بنابراین به نظر میرسد وعدهدادن به ابزاری برای آرام کردن فضا تبدیل شده است.
قلعهنویی حتی پا را فراتر گذاشته و گفته است: «در جام جهانی کاری میکنیم کشور یک هفته تعطیل شود برای جشن گرفتن». اما آیا واقعاً میتوان به این وعدهها اعتماد کرد؟ آیا شادی برد تیم ملی کشور را یک هفته تعطیل خواهد کرد یا نتیجه عملکرد ضعیف تیم؟
از زمان ۲۱ اسفند ۱۴۰۱ که قلعهنویی هدایت تیم ملی را برعهده گرفته تا امروز، نزدیک سه سال گذشته است. طی این مدت، تیم ملی چند نمایش قابل توجه ارائه داده است؟ آیا آمار و ارقام کافی هستند وقتی آنچه روی تخته ثبت شده، داخل زمین دیده نمیشود؟ اکنون که بحثهایی درباره تغییر نیمکت تیم ملی مطرح است، قلعهنویی برخلاف گذشته، یاد گرفته است «قول» بدهد.
با توجه به ساختار جام جهانی ۲۰۲۶ که با حضور ۴۸ تیم در ۱۲ گروه چهار تیمی برگزار میشود و هر تیم سه بازی در مرحله گروهی انجام میدهد، دو تیم برتر هر گروه همراه با هشت تیم برتر سوم گروهها به مرحله یکشانزدهم نهایی صعود میکنند. بنابراین، اگر ایران موفق به صعود شود، تازه به جمع ۳۲ تیم میرسد و اصل صعود باید در دو مرحله بررسی شود؛ یعنی وعده صعود باید دو مرحلهای باشد، نه یک وعده ساده.
سرمربی تیم ملی همچنین در بخشی از صحبتهایش به انتقاد از مصاحبه بازیکنان پرداخت و گفت: «خلیلزاده و بیرانوند نباید اینگونه صحبت کنند و ما به باشگاهشان تذکر دادیم.» با این حال، کاش قلعهنویی خود نیز به این توصیه عمل میکرد و به جای بازگشت به گذشته و پاسخگویی به منتقدان، تمرکز کامل خود را روی مسائل فنی و بازیهای تیم میگذاشت.
بارها تأکید شده که این تیم ملی، نشانی از تیمی که بتواند آبروداری کند ندارد. اگر قرار باشد عملکرد فعلی تیم ملی در جام جهانی تکرار شود، خوشبینی چندانی وجود ندارد. بازگشت به حرفهای دهه ۹۰ قلعهنویی نشان میدهد که در فوتبال نمیتوان با وعده و وعید به نتیجه رسید. آنچه در میدان اتفاق میافتد، همخوانی چندانی با وعدههای داده شده ندارد، مگر آنکه در فاصله شش ماه تا جام جهانی معجزهای رخ دهد.
در پایان، مسئولیت اصلی بر دوش فدراسیون فوتبال است؛ آیا فدراسیون وعدههای قلعهنویی را باور دارد؟ از دور که شاهد ماجرا هستیم، امید چندانی نداریم، اما بیصبرانه منتظر روزی هستیم که کشور یک هفته تعطیل شود تا شادی یا ناامیدی تیم ملی به شکل ملموس تجربه شود.