تهرانِ زخمی؛ اعتراف دردناک شبنم مقدمی درباره حال و روز غمزده پایتخت
دلنوشتهی احساسی و متفاوت شبنم مقدمی در فضای مجازی، نگاهی تازه به زخمهای دیدهنشدهی تهران بعد از روزهای پرالتهاب را روایت میکند.

برترینها – شبنم مقدمی، بازیگر شناختهشدهی سینما و تلویزیون، با انتشار متنی در حساب اینستاگرام خود، احساسات و مشاهداتش از وضعیت امروز تهران پس از گذشت ۱۲ روز از جنگ اخیر را با لحنی تلخ و اندوهگین بازگو کرد.
او در یادداشت خود نوشت:
«تهران دیگر شبیه آن شهری نیست که در خاطر داریم... نه آدمهایش، نه گنجشکهای روی سیم، نه صدای کلاغها، نه حتی گربههایی که گوشهگوشهاش میپلکند. باید خوشبینی همیشگیام را کنار بگذارم و بپذیرم که این شهر دیگر همان نیست. تهرانِ این روزها گیج و گنگ است، مبهوت، درگیر تضادی مداوم میان اشک و لبخند، میان اندوه و شادی، میان نومیدی و امید.»
مقدمی در ادامه به نگرانیهای عمیق مردمان این شهر اشاره میکند و مینویسد:
«مردمش پر شدهاند از دلشوره و اضطراب. اثرات جنگ دوازدهروزه یکییکی نمایان میشوند؛ زخمهایی که روز به روز چرکینتر میشوند... از داغهای بیشمار گرفته تا خرابی خانهها، جیبهای تهی، روحهای فرسوده و تنهایی خسته. دردهایی که کمکم دارد همهچیز را زیر سایهی خود میبرد و دلها را خون میکند.»
این بازیگر با نگاهی انسانیتر، ذهن خود را به دیگر نقاط آسیبدیدهی جهان هم میبرد:
«به مردم شهرهای جنوب و غرب کشور فکر میکنم در آن هشت سال جنگ... به غزه... به اوکراین... به همهی کسانی که قربانی جنگاند؛ چه حالا و چه در گذشتههای دور. دلم میخواهد فریاد بزنم... میخواهم از درد بترکم.»
مقدمی با بیان اینکه جنگ همواره مرگ را به آرزوی مردم بیپناه تبدیل کرده است، مینویسد:
«برای مردمان بیدفاع در سراسر دنیا، در همهی دورههای تاریخ، جنگ یعنی آرزوی مرگ. آدم ترجیح میدهد بمیرد تا نبیند، تا نداند...»
او همچنین نگاهی تاریخی به رنجهای پایتخت دارد:
«میدانم تهران در این دویست سال عمر خود کم رنج نکشیده... از بمباران گرفته تا تیرباران، از توپباران تا آتشسوزی و دار زدن... اما این، چیزی دیگر بود. جور دیگری بود. دردش جنس متفاوتی داشت.»
در بخش پایانی یادداشت، شبنم مقدمی، با وجود تمام تلخیها، در دل آرزویی پنهان دارد:
«میگویم تهران دیگر آن تهران پیش از جنگ بیستودوم خرداد ۱۴۰۴ نمیشود... اما در ته دلم امیدوارم کسی پیدا شود که بگوید اشتباه میکنم. کسی که بگوید این فکرهای سیاه، حاصل آسیبهای روانیِ جنگاند. بگوید تهران، از نو ساخته میشود، حتی بهتر از قبل. بگوید برای دردهای مردمش، مرهمی هست. بگوید این کابوس پایان دارد، و برای دلهای بیلبخند این شهر، درمانی خواهد بود... کاش کسی پیدا شود اینها را به من و به ما بگوید، شاید کمی آرام شویم.»
مقدمی همچنین به دلیل مشخص نبودن هویت عکاس تصویر پست خود، با احترام یادآوری کرده:
«عکاس این عکس را نمیشناسم، اگر نامی از او نیامده، از بزرگمنشیاش میخواهم مرا ببخشد.»