چرا نقدینگی مردم به جای تولید، در بازار طلا و سکه قفل میشود؟
در سالهای اخیر، پیشفروش سکه و طلا به یکی از محبوبترین گزینههای سرمایهگذاری برای مردم تبدیل شده است.

طبق آمار بانک مرکزی، در سال ۱۴۰۱ بیش از پنج میلیون سکه به ارزش حدود ۱۵ هزار میلیارد تومان از سوی بانک مرکزی در قالب پیشفروش به مردم عرضه شد. این منابع میتوانستند در بخشهای تولیدی کشور به کار گرفته شوند، اما متأسفانه به جای آن به بازارهایی که هیچ بهرهای برای رونق تولید و اشتغال ندارند، روانه شدند. این در حالی است که بسیاری از کشورهایی که توانستهاند منابع مالی خود را به درستی به سمت سرمایهگذاری در تولید سوق دهند، شاهد رشد اقتصادی و اشتغال پایدار بودهاند. در ایران، با وجود ظرفیتهای بالای صنعتی و منابع طبیعی، همچنان کمبود سرمایهگذاری در بخش تولیدی به ویژه در بخش خصوصی به چشم میخورد. بهطور خاص، نرخ تشکیل سرمایه ناخالص در دهه اخیر به کمتر از ۲۰ درصد کاهش یافته است، که نشاندهنده یک تهدید جدی برای رشد تولید و اشتغال در کشور است.
سرمایهگذاری در تولید، راهی برای رشد اقتصادی پایدار
بررسیها نشان میدهد که سرمایهگذاری در تولید به طور قابل توجهی میتواند بر تولید ناخالص داخلی تأثیر بگذارد. طبق گزارش بانک جهانی، افزایش ۱۰ درصدی در سرمایهگذاریهای تولیدی میتواند منجر به رشد ۲ تا ۳ درصدی در تولید ناخالص داخلی شود. در صورتی که ۱۰ درصد از منابعی که مردم در خرید سکه و طلا سرمایهگذاری کردهاند، به بخش تولیدی اختصاص یابد، میتوان انتظار داشت که این مبلغ به رشد صنایع مختلف، به ویژه صنعتهای انرژیبر مانند فولاد و سیمان، کمک کند. در حقیقت، ۱۵۰۰ میلیارد تومانی که در خرید سکهها هزینه میشود، میتواند باعث ایجاد ۷۵ هزار شغل جدید در بخشهای صنعتی و تولیدی شود. این در حالی است که نرخ بیکاری در کشور حدود ۱۰ درصد است و سرمایهگذاریهای جدید میتواند این آمار را به طور چشمگیری کاهش دهد.
آیا وقت آن نرسیده که بازار سکه و طلا از دست دولت خارج شود؟
در سالهای اخیر، اقدام بانک مرکزی در پیشفروش سکه و طلا نه تنها به کاهش منابع موجود برای سرمایهگذاری در تولید منجر شده، بلکه باعث گسترش تقاضا در بازارهای غیرمولد شده است. طبق دادههای بانک مرکزی، طرح پیشفروش سکه در بهمن ماه ۱۴۰۳ آغاز شد و این فرآیند همچنان ادامه دارد. اما آیا نباید به جای این سیاستهای کوتاهمدت، دولت بهجای سوق دادن منابع مردم به بازارهای غیرمولد، سازوکارهایی برای هدایت این سرمایهها به سمت تولید فراهم کند؟
طبق گزارشهای اقتصادی، سرمایهگذاری در طلا و سکه میتواند حدود ۶۰ درصد از نقدینگی مردم را به خود جذب کند، در حالی که سرمایهگذاری در بخش تولید تنها ۱۰ تا ۱۵ درصد بوده است. اگر دولت بتواند این نقدینگی را به سمت بخشهای مولد هدایت کند، گام بزرگی در راستای تقویت تولید و افزایش اشتغال برداشته خواهد شد. در حقیقت، سیاستهای اقتصادی باید بهگونهای تدوین شوند که منابع مالی به جای خرید سکه و طلا، به سمت تولید، افزایش اشتغال و رشد اقتصادی پایدار حرکت کنند.
نتیجهگیری:
در پایان، باید گفت که هدایت منابع مالی مردم به سمت بازارهای غیرمولد مانند طلا و سکه، نه تنها مانعی برای رشد اقتصادی به شمار میآید، بلکه باعث بیکاری، تورم و ناپایداری اقتصادی خواهد شد. در این شرایط، دولت باید با اتخاذ سیاستهای بلندمدت و ساختارهای جدید، منابع مردم را به سمت سرمایهگذاریهای مولد و تولیدی هدایت کند. تنها در این صورت است که میتوان امیدوار بود که تولید، اشتغال و رشد اقتصادی در کشور بهبود یابد و شرایط اقتصادی به سمت پایدارتر شدن پیش رود.