واقعیت پنهان درآمد رانندگان اسنپ و تپسی در سال ۱۴۰۴
شرکتهای تاکسی اینترنتی در تبلیغات خود از درآمدهای چشمگیر رانندگان سخن میگویند؛ اما آیا واقعا یک راننده میتواند به رقمهای ۴۱ یا حتی ۶۵ میلیون تومان در ماه برسد؟

اسنپ و تپسی طی ماههای اخیر با تبلیغاتی پر سروصدا مدعی شدهاند برخی رانندگان فعال توانستهاند ماهانه بین ۴۱ تا ۶۵ میلیون تومان درآمد داشته باشند. این اعداد به ظاهر وسوسهکنندهاند و بسیاری را به فکر پیوستن به ناوگان این شرکتها میاندازند، اما روایت رانندگان و بررسی دقیق هزینهها، حکایت دیگری را بازگو میکند.
اگرچه این مبالغ بهعنوان درآمد ناخالص مطرح میشود، اما آیا پس از کسر هزینههای استهلاک خودرو، بیمه، سوخت و کمیسیون شرکت، باز هم چنین سودی به دست میآید؟
درآمد ناخالص یا سود واقعی؟
کلیدیترین نکته در این ماجرا تمایز میان «درآمد ناخالص» و «سود خالص» است. درآمد ناخالص همان مبلغی است که راننده در طول ماه از مسافران دریافت میکند. اما سود واقعی تنها زمانی مشخص میشود که هزینههایی چون سوخت، بیمه، تعمیرات خودرو و کمیسیون شرکت از آن کسر شود.
شرکتها اغلب رقم ناخالص را برجسته میکنند و همین امر فاصلهای چشمگیر میان تبلیغات و واقعیت ایجاد کرده است.
هزینههای واقعی یک راننده در سال ۱۴۰۴
برای نمونه، رانندهای را در نظر بگیرید که با پراید مدل ۱۳۹۵ کار میکند:
-
سوخت: با فرض پیمایش روزانه ۲۵۰ کیلومتر، ماهانه حدود ۵۲۵ لیتر بنزین نیاز است. هزینه سوخت بسته به سهمیهای یا آزاد بودن، بین ۱.۶ تا ۲ میلیون تومان خواهد بود.
-
استهلاک و تعمیرات: از تعویض روغن و فیلترها گرفته تا لاستیک و لنت ترمز، حداقل ۷۵۰ هزار تومان در ماه هزینه روی دست راننده میگذارد؛ آن هم اگر خرابی جدی پیش نیاید.
-
بیمه و عوارض: بیمه شخص ثالث پراید چیزی حدود ۸ میلیون تومان در سال است. با احتساب تخفیفها و هزینه شهرداری، ماهانه نزدیک به ۳۰۰ هزار تومان باید پرداخت شود.
-
کمیسیون شرکت: اسنپ و تپسی بهطور میانگین ۱۸ درصد از کرایهها را برداشت میکنند. یعنی از درآمد ۶۵ میلیون تومانی، حدود ۱۲ میلیون و از درآمد ۴۱ میلیونی، حدود ۸ میلیون تومان کسر میشود.
آیا درآمد ۶۵ میلیونی شدنی است؟
با فرض اینکه رانندهای تماموقت کار کند و به رقم ۶۵ میلیون تومان برسد، پس از کسر حدود ۱۵ میلیون هزینه، نزدیک ۵۰ میلیون سود باقی میماند. اما رانندگان نیمهوقت حتی در بهترین حالت به چنین سودی نزدیک نمیشوند. بسیاری از رانندگان با تجربه نیز تأکید میکنند که این اعداد بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد.
هزینههای پنهان و پیشبینینشده
باید توجه داشت که خرابی موتور، تعویض گیربکس یا حتی یک تصادف کوچک میتواند ماهها سود را از بین ببرد؛ هزینههایی که هیچگاه در تبلیغات شرکتها دیده نمیشود.
ساعات کاری طاقتفرسا و فشار روانی
کسب درآمد بالا مستلزم بیش از ۱۰ ساعت کار روزانه است؛ موضوعی که علاوه بر خستگی جسمی، پیامدهای روانی و اجتماعی نیز به همراه دارد. رانندگان روزانه با ترافیک، استرس، جریمههای پلیس و برخوردهای نامناسب برخی مسافران دستوپنجه نرم میکنند.
مقایسه با تجربه جهانی
این مشکلات محدود به ایران نیست. برای نمونه، رانندگان اوبر در ترکیه به طور میانگین ۱۲۰۰ دلار درآمد ناخالص دارند، اما سود خالص آنها کمتر از ۶۰۰ دلار است. به همین شکل در ایران نیز درآمد ناخالص بالا الزاما به سود خالص بالا ختم نمیشود.
جمعبندی
به نظر میرسد اعدادی که شرکتهای تاکسی اینترنتی در تبلیغات خود برجسته میکنند، بیش از آنکه بازتاب واقعیت باشد، ابزاری برای جذب رانندگان جدید است. یک راننده در تهران شاید بتواند با کار روزانه بیش از ۱۰ ساعت به سودی حدود ۵۰ میلیون تومان برسد، اما در شهرهای کوچکتر این رقم بهمراتب کمتر خواهد بود.
در بهترین حالت، رانندهای که ماهانه ۴۱ میلیون درآمد ناخالص دارد، پس از محاسبه هزینهها سودی نزدیک به ۲۶ میلیون تومان به دست میآورد؛ مبلغی که با هزینههای سنگین زندگی شهری مانند اجاره خانه، همچنان چندان رویایی به نظر نمیرسد.