خرین خبر از رتبه بندی حقوق معلمان امروز جمعه ۲۱ شهریور ۱۴۰۴

صندوق بازنشستگی کشوری این روزها بیش از هر زمان دیگری زیر ذره‌بین قرار دارد. تغییرات سریع و پی‌درپی در مدیریت این صندوق، نه تنها یک رویداد اداری عادی نیست، بلکه نماد آشکار بحران ساختاری در این نهاد است. ولی الله میرزاسیدی، فعال حقوق بازنشستگان، معتقد است که این تغییرات مکرر به یک «رویه ثابت» تبدیل شده و موجب بی‌ثباتی و افزایش نارضایتی بازنشستگان شده است، قشری که سال‌هاست با مسائل معیشتی و درمانی دست و پنجه نرم می‌کند.

تحلیل وضعیت موجود نشان می‌دهد که تعیین اولویت‌های مدیریتی، از جمله بیمه درمانی تکمیلی، باید در صدر برنامه مدیرعامل جدید قرار گیرد. اجرای قوانین همسان‌سازی و رتبه‌بندی به صورت واقعی و بدون تحریف، لازمه ایجاد عدالت در پرداخت حقوق بازنشستگان است.

بی‌ثباتی مدیریتی؛ حلقه‌ای که حقوق بازنشستگان را قربانی می‌کند
میرزاسیدی توضیح می‌دهد که عمر مدیریتی اکثر مدیران عامل صندوق بازنشستگی به شش ماه تا یک سال محدود است. این کوتاه‌مدتی، امکان درک کامل پیچیدگی‌های مالی و حقوقی صندوق و طراحی برنامه اصلاحی بلندمدت را از مدیران می‌گیرد. نتیجه آن، یک «چرخه معیوب» است که بازنشستگان را مجبور می‌کند بارها و بارها مطالبات خود را توضیح دهند و از نقطه صفر آغاز کنند. این رویه نه تنها فرسایشی و خسته‌کننده است، بلکه پاسخگویی و پیگیری جدی را غیرممکن می‌کند.

حتی مدیرانی مانند حجت الله میرزایی که قصد اصلاح امور دارند، با دستور از بالا برکنار می‌شوند. این الگو نشان می‌دهد که منافع خاصی در حفظ وضعیت موجود و جلوگیری از شفافیت و اصلاحات واقعی وجود دارد. هرچه مدیر در دفاع از حقوق بازنشستگان مصمم‌تر عمل کند، احتمال برکناری او زودتر فرا می‌رسد و اعتماد بازنشستگان آسیب می‌بیند.

بیمه درمانی تکمیلی؛ مطالبه فوری بازنشستگان
در صدر اولویت‌های بازنشستگان، بیمه درمانی تکمیلی قرار دارد. میرزاسیدی با اشاره به نقض قانون مدیریت خدمات کشوری بیان می‌کند که دستگاه اصلی باید بازنشسته را تحت پوشش بیمه تکمیلی قرار دهد. این قانون به عمد نادیده گرفته شده و بار آن بر دوش صندوق بازنشستگی کشوری افتاده است.

این انتقال غیرقانونی دو پیامد دارد: اول، کسر کسورات زیاد از حقوق بازنشستگان برای تأمین هزینه بیمه؛ دوم، ایجاد چرخه بی‌ثباتی در ارائه خدمات. تاخیر در پرداخت حق بیمه‌ها باعث لغو قراردادها و تغییر مداوم شرکت‌های ارائه‌دهنده خدمات می‌شود، که سرگردانی و ضرر بازنشستگان را به همراه دارد. مدیرعامل جدید باید با قاطعیت این بحران را حل کند، یا از طریق الزام قانونی دستگاه‌ها و یا ساماندهی داخلی فرآیندها.

همسان‌سازی ناقص و کاهش ارزش مستمری‌ها
قانون مدیریت خدمات کشوری به صراحت اعلام کرده است که هر افزایشی که به شاغل تعلق می‌گیرد، باید به بازنشسته نیز برسد. اما در عمل این قانون به «۹۰ درصد حقوق شاغل» کاهش یافته و با طرح سه‌ساله اجرا شده است، که به دلیل تورم افسارگسیخته ارزش واقعی حقوق را کاهش داده است. حتی با اجرای ۷۰ درصد این طرح، حقوق بازنشستگان کمتر از ۴۰ درصد حقوق همتایان شاغل است و شکاف بین بازنشستگان و فعالان همچنان ادامه دارد.

رتبه‌بندی سلیقه‌ای معلمان و تبعات آن
رتبه‌بندی معلمان، با معیارهای سلیقه‌ای و غیرمنصفانه، به ابزاری برای تبعیض تبدیل شده است. معیارهایی مانند تالیفات و امتیازات جانبی که اکثر معلمان به آن دسترسی ندارند، در تعیین رتبه بازنشستگان تأثیر می‌گذارد. این امر باعث می‌شود حقوق بازنشستگان فرهنگی به شکل غیرعادلانه‌ای کاهش یابد و نارضایتی آنها افزایش یابد.

نتیجه‌گیری و مسیر پیش رو
صندوق بازنشستگی کشوری در مرکز یک طوفان کامل قرار دارد. بی‌ثباتی مدیریتی، مسائل درمانی، همسان‌سازی ناقص و اجرای ناعادلانه رتبه‌بندی نیازمند اراده‌ای راسخ، شفافیت کامل و پایبندی به قانون است. مدیرعامل جدید، علاالدین ازوجی، باید ابتدا بیمه درمانی تکمیلی را سامان دهد، سپس حقوق همسان‌سازی را اصلاح کند و در نهایت رتبه‌بندی معلمان را بازنگری کند تا عدالت برای همه بازنشستگان برقرار شود. تنها در این صورت است که بازنشستگان می‌توانند روی آرامش و سلامت خود تمرکز کنند، نه مبارزه برای حق قانونی‌شان.