هجوم سرمایهگذاران به شمال ایران؛ گیلان یا مازندران، کدام مقصد مطمئنتر است؟
بازار مسکن شمال ایران در ماههای اخیر شاهد جهش قابل توجهی در خرید و فروش ملک بوده است.

رونق نسبی معاملات ملکی در شمال ایران
پس از تجربه جنگ ۱۲ روزه اخیر و افزایش نگرانیها درباره ثبات سیاسی و اقتصادی، بخش قابل توجهی از سرمایهگذاران داخلی به دنبال مکان امن برای حفظ ارزش داراییهای خود بودند. این شرایط باعث شد تا شهرهای شمالی کشور با رشد قابل توجهی در تقاضای خرید ویلا و زمین مواجه شوند، به ویژه در مناطق پرطرفداری همچون چالوس، رامسر و نوشهر.
همچنین فعال شدن مکانیسم ماشه و تاثیرات آن بر بازار ارز و معاملات خارجی، ریسک سرمایهگذاری در سایر حوزهها را افزایش داد و سرمایهها را به سمت داراییهای ملموس و بازار مسکن سوق داد. کارشناسان میگویند این روند هرچند موقتی، اما تاثیر قابل توجهی بر قیمتها و حجم معاملات در شمال ایران داشته است.
رکود پایتخت و جهش بازار شمال
بازار مسکن تهران و برخی شهرهای بزرگ در هفتههای آغازین درگیریهای جنگ ۱۲ روزه، کاهش شدیدی در معاملات را تجربه کردند. طبق برآوردها، حجم معاملات در این بازه تا ۴۰ درصد کاهش یافت و متوسط قیمت هر مترمربع در مناطق شمالی پایتخت بین ۳۰ تا ۵۰ میلیون تومان کاهش پیدا کرد.
همزمان با این رکود، سرمایهها به سمت شمال کشور حرکت کردند. افزایش تقاضا برای خرید زمین و واحدهای مسکونی در این مناطق بین ۲۰ تا ۶۰ درصد گزارش شده است. عواملی مانند امنیت نسبی، فاصله از کانونهای احتمالی تنش، اقلیم معتدل و محدودیت جغرافیایی بین کوه و دریا، به همراه توسعه زیرساختهای شهری و راههای ارتباطی، این مناطق را به مقصدی جذاب برای سرمایهگذاران تبدیل کرده است.
تحلیلگران توصیه میکنند سرمایهگذاران کوتاهمدت در این شرایط محتاط باشند، اما برای خریداران بلندمدت، خرید زمین یا واحد مسکونی در مناطق پرتقاضای شمال، فرصتی مطمئن و با بازدهی مناسب محسوب میشود.
گیلان و مازندران زیر ذرهبین سرمایهگذاران
بازار مسکن در استانهای گیلان و مازندران، متاثر از تحولات اقتصادی و سیاسی، در ماههای اخیر تحرکات قابل توجهی داشته است. جنگ ۱۲ روزه و نگرانیهای ناشی از مکانیسم ماشه باعث شد سرمایهگذاران به خرید داراییهای ملموس روی آورند.
تفاوتهای کلیدی در دو استان:
-
در گیلان، بخش عمده معاملات مربوط به ویلاها و آپارتمانهای متوسط و مقرونبهصرفه است.
-
در مازندران، تقاضا برای ویلاهای لوکس و زمینهای سرمایهگذاری بالاتر است و سرمایهگذاران به دنبال بازدهی بلندمدت هستند.
همچنین نرخ ارز و عدم شفافیت سیاستهای اقتصادی بر روند بازار تاثیرگذار بوده و باعث نوسانات قیمت، به ویژه در مازندران شده است. به همین دلیل خریداران با احتیاط بیشتری وارد این بازار میشوند.
جدول مقایسهای بازار مسکن شمال ایران
عامل مؤثر | اثر بر بازار ملک شمال | توضیح تحلیلی |
---|---|---|
جنگ ۱۲ روزه | افزایش تقاضا | تجربه ناامنی باعث شد سرمایهگذاران به مکان امنتری برای سرمایهگذاری روی آورند. |
فعال شدن مکانیسم ماشه | تغییر مسیر سرمایهها به داراییهای ملموس | افزایش ریسک در بازار ارز و معاملات خارجی باعث گرایش به خرید ملک شد. |
تقاضای سرمایهگذاران داخلی | افزایش نسبی قیمتها | حتی افزایش موقت تقاضا منجر به رشد قیمتها در شهرهای شمالی شد. |
وابستگی به نرخ ارز و تحولات سیاسی | ناپایداری بازار | ثبات بازار شمال هنوز به تحولات سیاسی و اقتصادی و تغییرات ارزی وابسته است. |
تمایل به سرمایهگذاری بلندمدت | کاهش ریسک سرمایهگذاری | خریداران با نگاه بلندمدت از نوسانات کوتاهمدت بازار مصون میمانند. |
تفاوتهای گیلان و مازندران در بازار مسکن
شاخص | گیلان | مازندران | توضیح تحلیلی |
---|---|---|---|
تقاضای خرید ملک | متوسط-بالا | بالا | نزدیکی مازندران به تهران و شهرهای صنعتی تقاضای بیشتری ایجاد کرده است. |
افزایش قیمت ملک | حدود ۱۰–۱۵٪ | حدود ۱۵–۲۰٪ | تمرکز ویلاهای لوکس و مناطق گردشگری، رشد بیشتر قیمت در مازندران را به همراه داشته است. |
نوع معاملات غالب | ویلا و آپارتمان متوسط | ویلا و زمین لوکس | گیلان بیشتر معاملات متوسط دارد، مازندران لوکس و سرمایهگذاری محور است. |
تأثیر مکانیسم ماشه و نوسانات سیاسی | متوسط | بالا | سرمایهگذاران مازندران بیشتر تحت تاثیر تغییرات سیاسی و اقتصادی قرار میگیرند. |
نقاط داغ بازار | رشت، لاهیجان، لنگرود | نوشهر، چالوس، محمودآباد | بیشترین حجم معاملات و رشد قیمت در این شهرها رخ داده است. |
تمایل به سرمایهگذاری بلندمدت | متوسط | بالا | سرمایهگذاران مازندران برای حفظ ارزش و افزایش بازدهی بلندمدت، فعالتر هستند. |
بازار دستدوم | محدود | قابل توجه | خرید و فروش ویلاهای دستدوم در مازندران به ویژه در مناطق گردشگری افزایش یافته است. |
بازار مسکن شمال ایران، با وجود رکود پایتخت، فرصتی تازه برای سرمایهگذاران ایجاد کرده است. تجربه نشان میدهد دورههای رکود، بهترین زمان برای ورود هوشمندانه و بلندمدت به این بازار است، به شرط آنکه تصمیمگیریها مبتنی بر تحلیل دقیق و نه هیجان باشد.