کدخبر: ۲۷۳۴۰
تاریخ خبر:

«خط فقر» واقعی از مرز ۵۰ میلیون تومان عبور کرد/ چرا دولت‌ها جرأت اعلام این عدد را ندارند؟

آمار رسمی دولت درباره کاهش تورم و بهبود معیشت، با واقعیت‌های کف بازار و سفره‌های مردم فاصله‌ای عمیق دارد.

«خط فقر» واقعی از مرز ۵۰ میلیون تومان عبور کرد/ چرا دولت‌ها جرأت اعلام این عدد را ندارند؟

پس از آنکه اظهارات وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در مجلس، درباره یارانه‌ها و تعیین سقف ۳۰ میلیون تومانی برای حذف یارانه نقدی برخی خانواده‌های چهار نفره مطرح شد، موجی از واکنش‌ها در خصوص نرخ واقعی خط فقر به راه افتاد. اگرچه وزیر به طور رسمی رقمی را اعلام نکرد، اما بسیاری از تحلیلگران، این عدد را نشانه‌ای ضمنی از برآورد دولت از سطح رفاه جامعه دانستند.

به گزارش فرارو، علی قنبری، اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس، در گفتگویی با فرارو، به تحلیل این موضوع و تبعات پنهان‌سازی آمار فقر در کشور پرداخته است.

 

سیاسی‌کاری با آمار «خط فقر»؛ شاخصی که دیگر علمی نیست

 

علی قنبری در ابتدای سخنانش به فرارو گفت: «خط فقر مفهومی ساده اما سرنوشت ساز است. به زبان ساده یعنی حداقل درآمدی که یک خانواده برای نیازهای اولیه خود به آن نیاز دارد. نیازهایی مانند خوراک، پوشاک، مسکن، بهداشت و آموزش در این مفهوم طبقه بندی می‌شود. اگر خانواری نتواند این حداقل را فراهم کند، در واقع از منطقه عادی خارج شده و در محدوده فقر می‌شود. این خط، مرزی است که کیفیت زندگی را مشخص می‌کند و عبور از آن به معنای دست دادن ابتدایی‌ترین نیازهاست.در شرایط فعلی اقتصاد ایران، با نرخ تورمی که روند صعودی دارد، تعریف و اندازه‌گیری خط فقر دیگر به دقت گذشته نیست.»

این اقتصاددان افزود: «سال‌ها پیش شاید رقم‌هایی مانند چند میلیون تومان برای تعیین خط فقر منطقی به نظر می‌رسیدند، اما امروز وقتی قیمت کالاهای اساسی، مسکن و هزینه‌های درمانی به شکلی محسوس افزایش یافته، صحبت از خط فقر کمتر از ده‌ها میلیون تومان، نوعی چشم پوشی از واقعیت است. بر اساس آنچه در بازار و زندگی روزمره مشاهده می‌شود، بسیاری از خانواده‌ها معتقدند خط فقر برای خانواده چهارنفره در ایران امروز به بیش از ۵۰ میلیون تومان در ماه می‌رسد. عددی که برای اکثریت جامعه، به‌ویژه کارگران و بازنشستگان، رؤیایی و دور از دسترس است.»

قنبری در ادامه به ابعاد سیاسی این مسئله اشاره کرد و اظهار داشت: «اما موضوع فقط رقم نیست. مهمتر از عدد، محاسبه و اعلام رسمی آن است. در همه کشورها، دولت‌ها موظف‌اند و شاخص‌هایی مانند فقر را به‌طور شفاف و علمی اعلام می‌کنند تا هم مردم و هم برنامه‌ریزان بدانند در چه وضعیتی قرار دارند. اما در ایران، این شاخص به موضوعی سیاسی تبدیل شده است. دولت‌ها معمولاً از اعلام طفره می‌روند، چرا که اعتراف به میزان ضعیف، یعنی پذیرش ناتوانی در کنترل تورم و حفظ قدرت خرید مردم. در چنین فضایی، وزارت کار و رفاه اجتماعی نیز به‌خوبی از واقعیت آگاه است، با بیان آن به‌صورت شفاف خودداری می‌کند.»

 

شکاف بزرگ بین روایت رسمی و واقعیت زندگی؛ نان کوچک می‌شود!

 

قنبری در بخش دیگری از گفتگو با تأکید بر تأثیر تورم بر زندگی مردم بیان کرد: «این که نرخ واقعی خط فقر را پنهان کنیم، مشکلی را حل نمی‌کند. مردم هر روز قیمت اقلام مختلف را لمس می‌کنند؛ در سوپرمارکت، اجاره خانه، خرید اقلام مختلف و حتی هزینه تحصیل فرزندانشان. آنچه مردم می‌بینند و تجربه می‌کنند، با آنچه دولت در آمار رسمی اعلام می‌کند، تفاوتی فاحش دارد. وقتی دولت از کاهش تورم یا بهبود وضعیت معیشتی سخن می‌گوید اما مردم در سفره‌های خود کوچک‌تر شدن نان و حذف گوشت و میوه‌ها را حس می‌کنند، شکاف میان واقعیت و روایت رسمی‌تر می‌شود.»

وی به تغییرات عمیق در سبد معیشتی خانوارها اشاره کرد و توضیح داد: «بسیاری از خانواده‌ها ناچار شده‌اند از خرید اقلام ضروری صرف نظر کنند. امروز دیگر حذف تفریحات یا کالاهای لوکس بحثی عجیب نیست؛ حتی در خرید مواد غذایی پایه مانند لبنیات، گوشت یا برنج با مشکل روبه‌رو است و در چنین شرایطی، تعریف رسمی خط فقر تنها زمانی درست است که با تحقق زیسته مردم تطابق داشته باشد. اگر دولت رقمی غیرواقعی اعلام کند، نتیجه نه‌تنها بی‌اعتمادی عمومی است، بلکه باعث افزایش احساس بی‌عدالتی و نامیدی اجتماعی می‌شود.»

این کارشناس اقتصادی یادآور شد: «نباید فراموش کرد که بخشی از فشار اقتصادی موجود، حاصل مشکلات سیاست خارجی و تحریم‌های بین المللی است. تحریم‌ها مسیر تجارت و واردات را مسدود می‌کند. افزون بر این، سوءمدیریت و عدم اصلاح ساختارهای اقتصادی باعث چند برابر شدن، اثر تورم بر زندگی مردم می‌شود. در چنین وضعیتی، تنها راه حل واقعی، شفافیت و صداقت دولت با مردم است. اگر دولت‌ها جرأت داشته باشند، وضعیت اقتصادی را واضح بیان کنند، جامعه بهتر تصمیم گیری و برنامه ریزی می‌کند. هر چند نباید اجازه داد نرخ فاصله بین طبقات مرفه و فقیر به حدی زیاد شود که عملا طبقه متوسط حذف شود.

copied
ارسال نظر
 

وب گردی