حیلهای که ترامپ و نتانیاهو برای ایران تدارک دیدند!
تهدیدات اخیر ترامپ و نتانیاهو علیه ایران فراتر از یک بلوف ساده است؛ اقدامی که نه تنها فضای داخلی کشور را در حالت انتظار و تعلیق فرو برده، بلکه اثرات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی گستردهای بر روابط داخلی و بینالمللی ایران گذاشته است.

سخنان اخیر ترامپ و نتانیاهو درباره ادامهدار بودن تهدیدات علیه ایران، تنها دو تفسیر ممکن دارد: یا این اظهارات صرفاً نوعی بلوف سیاسی است یا مقدمات یک عملیات تجاوزکارانه جدید را فراهم میکند. هر دو حالت اگرچه با یکدیگر متفاوتاند، اما در یک نتیجه مشترک همسو هستند و آن چیزی جز ایجاد وضعیت «تعلیق» نیست.
بر اساس گزارش روزنامه هم میهن، تهدیدات فعلی با تهدیدهای پیشین تفاوت دارد. پیشتر این نوع هشدارها معمولاً توخالی و صرفاً سیاسی ارزیابی میشدند، اما اکنون با توجه به رویدادهای اخیر، جدیت آنها باورپذیر شده است. حتی اگر ایران تلاش کند با آمادگیهای دفاعی و پیامرسانی مناسب این تهدیدات را خنثی کند، در سطح افکار عمومی داخلی و بینالمللی، اصل بر واقعی بودن آن باقی میماند.
این وضعیت تعلیق، همراه با تحریمها، ثبات سیاسی کشور را تحت تأثیر قرار میدهد. نبود چشمانداز روشن، هم مردم و هم دولتهای خارجی را در تصمیمگیری و سرمایهگذاری دچار تردید میکند. به نوعی، انتظار عمومی نسبت به آینده کشور باعث میشود تا هرگونه تحرک اقتصادی یا اجتماعی متوقف شود.
همچنین، تجربه جهانی نشان داده کشورهایی که در وضعیت تعلیق قرار میگیرند، از پیشرفت اقتصادی و اجتماعی بازمیمانند و در روابط خارجی خود دچار رکود میشوند. در چنین شرایطی، ساختارهای جدیدی شکل میگیرند که بازگشت جامعه به شرایط عادی را دشوار میکنند؛ از جمله افزایش قاچاق، اقتصاد زیرزمینی، قیمتگذاریهای افراطی، رانت و توقف توسعه فناوری و علم.
راهکارهای پیشنهادی برای مقابله با این بحران متفاوت است:
-
صلح: هدف نهایی باید دستیابی به صلح باشد، اگرچه دستیابی به آن ساده نیست.
-
مدیریت بحران: میتوان در کوتاهمدت تنشها را مدیریت کرد، اما طولانی شدن این وضعیت، بحران را عادی میکند و بسیار خطرناک است.
-
ارجاع به زمان و تغییرات داخلی و خارجی: این روش در موضوعات محدود ممکن است، اما در وضعیت فعلی ایران قابل اجرا نیست.
-
کاهش سطح منازعه: اعتمادسازی تدریجی یا استفاده از میانجیهای ثالث برای فشار و خاتمه بحران، راهکاری نسبی اما عملی است.
در شرایط کنونی، ایران میتواند از طریق گفتوگو و فشار کشورهایی که از ادامه وضعیت تعلیق متضرر میشوند، تنشها را کاهش دهد. مذاکرات اخیر ترامپ و پوتین نیز میتواند در همین چارچوب تحلیل شود؛ کاهش تنش و ورود آمریکا به عنوان میانجی بالقوه، میتواند زمینه گفتوگوهای همهجانبه و رسیدن به صلح نسبی را فراهم کند. هرچند تضمینی برای موفقیت وجود ندارد، اما احتمال موفقیت آن بیشتر از سایر گزینهها است.