آیا وزیر خارجه جدید سوریه همان ابوبکر بغدادی است؟
انتشار عکسهایی جنجالی از وزیر خارجه تازه منصوبشده سوریه، «اسعد الشیبانی»، با موجی از پرسشهای بیپاسخ همراه شده است.

در روزهای اخیر انتشار همزمان تصاویری از «اسعد الشیبانی»، وزیر خارجه جدید سوریه، در کنار عکسهای «ابوبکر بغدادی»، سرکرده سابق داعش، توجه رسانهها و شبکههای اجتماعی را به خود جلب کرده است. شباهت چهرهای این دو شخصیت به قدری پررنگ بوده که برخی تحلیلگران مطرح کردهاند شاید وزیر خارجه کنونی سوریه همان بغدادی باشد که با هویتی تازه وارد عرصه سیاست شده است.
پایگاه خبری عراقی «اینفو پلاس» نیز در گزارشی با عنوان «میان شباهت چشمگیر و فرضیه مخفی شدن… آیا وزیر خارجه سوریه همان ابوبکر بغدادی است؟» این موضوع را برجسته کرده است. در گزارش این رسانه آمده: «انتصاب وزیر خارجهای با لقب ابوعائشه الشیبانی موجی از پرسشها ایجاد کرده؛ نه به دلیل مواضع یا سیاستهای او، بلکه به خاطر چهرهای که گفته میشود شباهت انکارناپذیری با ابوبکر بغدادی دارد.»
این پایگاه همچنین نوشته است: تصاویر منتشرشده و تحلیلهای صورت گرفته راه را برای فرضیههای متعددی باز کرده است. گروهی بر این باورند که ما فقط با یک شباهت ساده روبهرو هستیم، اما عدهای دیگر از «نظریه پنهان شدن» سخن میگویند و معتقدند ابوبکر بغدادی در واقع کشته نشده بلکه با هویتی جدید بازگشته است.
ماجرای مرگ اعلامشده بغدادی
طبق گزارشها، در اکتبر ۲۰۱۹ «دونالد ترامپ»، رئیسجمهور وقت آمریکا، خبر مرگ بغدادی را اعلام کرد. او گفت رهبر داعش در جریان عملیات نیروهای ویژه آمریکا با پشتیبانی ترکیه و نیروهای دموکراتیک سوریه، وقتی در محاصره قرار گرفت، کمربند انفجاری خود را منفجر کرده است. مقامات آمریکایی بعدتر گفتند هویت وی از طریق آزمایش دیانای تأیید شده، هرچند هیچ تصویر روشنی از جسد منتشر نشد. همین خلأ رسانهای باعث شد برخی محافل سیاسی و امنیتی نسبت به صحت مرگ بغدادی تردید کنند.
ظهور شخصیتی مبهم در دمشق
آنچه این گمانهزنیها را تقویت کرده، پیشینه نامعلوم اسعد حسن الشیبانی است. او که به «ابوعائشه الشیبانی» شهرت دارد، از هشتم دسامبر ۲۰۲۴ (۱۸ آذر ۱۴۰۳) به سمت وزارت خارجه سوریه منصوب شده؛ اما پیش از این نام چندانی از او در محافل سیاسی و رسانهای شنیده نمیشد. طبق گزارشها، وی فارغالتحصیل دانشگاهی در ترکیه است، اما غیبت او در اسناد و منابع رسمی پیشین باعث شده پرسشهای فراوانی در خصوص گذشته و ارتباط احتمالی او با گروههای مسلح سوریه مطرح شود.
تحلیلهای فنی از شباهتها
کارشناسان و فعالان سیاسی تصاویر بغدادی و شیبانی را در کنار هم قرار داده و به بررسی فنی پرداختهاند. در برخی تحلیلها به تطابق چشمها، بینی، فک و ساختار صورت اشاره شده است. نتایج چند شیوه تحلیلی به این صورت بیان شده:
-
تحلیل ویژگیهای چشمی (ORB): نقاط تطابقی وجود داشته اما فاصله بالا نشان میدهد شباهت قطعی نیست.
-
تحلیل هندسی دستی: پس از نرمالسازی، همترازی چشمها، بینی و دهان تقریباً کامل بوده و ساختار استخوانی مشابهی دیده شده است.
-
ترکیب شفاف تصاویر: تطابق چشمگیر ویژگیهای اصلی، شباهت دو چهره را پررنگتر کرده است.
برخی بر اساس این دادهها احتمال یکی بودن این دو فرد را بین ۷۰ تا ۸۰ درصد برآورد کردهاند، هرچند تأکید میکنند به دلیل تفاوت زاویه و نور تصاویر، نمیتوان به نتیجه قطعی رسید.
فرضیههای سیاسی و امنیتی
برخی گزارشها مدعیاند که شیبانی حتی از نظر سلسلهمراتب سازمانی بر «ابومحمد الجولانی»، رهبر هیئت تحریر الشام و رئیسجمهور کنونی سوریه، برتری داشته است. اگر این ادعاها صحیح باشد، نقشه سیاسی سوریه ممکن است وارد مرحلهای جدید شود که فراتر از معادلات فعلی است.
هواداران نظریه «بازگشت بغدادی» معتقدند آمریکا و قدرتهای منطقهای ترجیح دادهاند به جای حذف کامل او، فرصتی برای ایفای نقشی تازه در ساختار سیاسی فراهم کنند. استدلال آنها سه محور اصلی دارد:
-
عدم انتشار رسمی تصویر جسد بغدادی
-
ظهور فردی ناشناس و مرموز به نام شیبانی در جایگاهی حساس
-
تداوم فعالیتهای داعش پس از اعلام مرگ رهبر آن
واکنشها در سوریه
مخالفان این نظریه تمام این دلایل را «وهمی» میدانند و معتقدند اسناد معتبری برای پشتیبانی از چنین ادعاهایی وجود ندارد. رسانههای رسمی سوریه نیز تاکنون سکوت کردهاند، اما برخی رسانههای نزدیک به دولت این فرضیهها را «شایعات رسانهای» خواندهاند.
پیامدهای احتمالی منطقهای
با این حال اگر این فرضیه تأیید شود، حضور فردی با پیشینه ارتباط با داعش در رأس دستگاه دیپلماسی سوریه میتواند پیامدهای جدی برای معادلات منطقهای به همراه داشته باشد؛ بهویژه در روابط با ترکیه و ائتلافهای داخلی. کارشناسان میگویند تنها با انتشار اطلاعات بیومتریک و رسمی از سوی دولت سوریه میتوان به این ابهامات پایان داد، امری که در شرایط فعلی بعید به نظر میرسد.
در نهایت، این پرونده همچنان میان دو قطب متناقض باقی مانده است: کسانی که همه چیز را یک شباهت ساده میدانند و آنان که باور دارند ما با یک سناریوی پیچیده پنهانکاری و بازتعریف شخصیتی مواجه هستیم؛ شخصیتی که روزی در رأس خونبارترین گروه تروریستی جهان قرار داشت.