نامه ترامپ به ایران: تلاش برای تاثیرگذاری بر افکار عمومی یا پیشدرآمدی برای مذاکره؟
دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، در مصاحبهای با شبکه «فاکس بیزینس» از ارسال نامهای به مقامات ایران خبر داد.

دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، اخیراً در گفتوگو با شبکه «فاکس بیزینس» از ارسال نامهای به مقامات ایران خبر داده است. هدف این نامه، آغاز مذاکراتی درباره برنامههای هستهای ایران و مسائل منطقهای عنوان شده است. با این حال، این نامه هنوز در تهران به طور رسمی دریافت نشده و تحلیلها حاکی از آن است که هدف اصلی ترامپ از ارسال این نامه، تاثیرگذاری بر افکار عمومی جهانیان است تا نشان دهد آمریکا و متحدانش پیش از هر اقدام غیردیپلماتیک علیه ایران، تمامی راههای ارتباطی را امتحان کردهاند.
تجربههای گذشته: درسهایی برای امروز
تجربه جنگهای آمریکا در عراق و افغانستان و مخالفتهای گسترده افکار عمومی جهان با این جنگها، مقامات کاخ سفید را بر آن داشته تا پیش از ورود به هر درگیری نظامی، به دنبال جلب حمایت افکار عمومی باشند. در آستانه حمله به عراق در مارس ۲۰۰۳، اگرچه اکثریت مردم آمریکا از این اقدام حمایت میکردند، اما نظرسنجیهای بعدی نشان داد که حتی حامیان سابق این جنگ نیز آن را یک اشتباه بزرگ قلمداد کردند. این روند تا امروز ادامه دارد و انتقادات قابل توجهی از سوی سیاستمداران و نظامیان آمریکایی به این جنگها وارد شده است.
در آن زمان، جرج بوش، رئیسجمهور وقت آمریکا، و تونی بلر، نخستوزیر وقت انگلیس، برای توجیه حمله به عراق از سه استدلال اصلی استفاده کردند: ارتباط رژیم صدام با گروههای تروریستی مانند القاعده، وجود سلاحهای کشتار جمعی در عراق، و شخصیت شرورانه صدام حسین. این استدلالها بارها توسط اعضای کمیته «گروه عراق کاخ سفید» تکرار شد تا افکار عمومی را برای حمله به عراق آماده کنند.
استفاده از این استدلالها همراه با هشدارهای مکرر درباره حملات تروریستی احتمالی در خاک آمریکا، نقش مهمی در جلب حمایت داخلی برای جنگ عراق داشت. دولت بوش همچنین موفق شد روایتی خلق کند که در آن، حمله به عراق و افغانستان را بخشی از «جنگ با تروریسم» و پاسخ به حملات ۱۱ سپتامبر معرفی کرد.
اقناع افکار عمومی: از جنگ جهانی دوم تا امروز
جلب حمایت افکار عمومی برای ورود به جنگ، سابقهای طولانی در تاریخ آمریکا دارد. در جنگ جهانی دوم، علاوه بر سلاحهای جنگی، کلمات، پوسترها و فیلمها نیز به عنوان ابزارهایی برای تاثیرگذاری بر قلب و ذهن مردم آمریکا استفاده شدند. دولت آمریکا کمپینهای تبلیغاتی گستردهای را با مشارکت روشنفکران، هنرمندان و فیلمسازان برجسته کشور به راه انداخت تا حمایت عمومی از جنگ را جلب کند.
نمایشگاههایی که سالها بعد در موزه آرشیو ملی واشنگتن دیسی برگزار شد، نشان داد که چگونه دولت آمریکا از استراتژیهای متقاعدسازی در پوسترها و دیگر ابزارهای تبلیغاتی استفاده کرده است. این تلاشها به تداوم حمایت عمومی از جنگ جهانی دوم کمک کرد و نشان داد که اقناع افکار عمومی تا چه اندازه برای موفقیت در جنگها حیاتی است.
هدف ترامپ از نامه به ایران
اما هدف دونالد ترامپ از ارسال نامه به مقامات ایران چیست؟ به نظر میرسد رئیسجمهور آمریکا بیش از آنکه به دنبال مذاکره با تهران باشد، قصد دارد افکار عمومی جهان را تحت تاثیر قرار دهد. این اقدام در شرایطی انجام شده که روسیه پیشنهاد میانجیگری در مذاکرات ایران و آمریکا را مطرح کرده است.
روزنامه گاردین در این باره نوشته است: «اتفاق نظر در داخل ایران این است که نامه ترامپ به عنوان یک قطعه جنگ روانی طراحی شده است تا تهران را مجبور به رد کند، اختلافات داخلی ایران را عمیقتر کند و بحران بین غرب و ایران را به مرحله نهایی برساند.»
فرید زکریا، نویسنده کتاب «آینده آزادی؛ اولویت لیبرالیسم بر دموکراسی»، به خوبی نشان میدهد که چگونه افکار عمومی در سیاستهای آمریکا روزبهروز اهمیت بیشتری پیدا کرده است. سیاستمداران آمریکایی همواره به نتایج نظرسنجیها توجه میکنند تا اطمینان حاصل کنند که سیاستهایشان مورد حمایت عمومی قرار میگیرد.
به این ترتیب، نامه ترامپ به ایران را میتوان بخشی از تلاشهای او برای جلب حمایت افکار عمومی جهانیان در صورت انجام هرگونه اقدام غیردیپلماتیک علیه تهران دانست. این اقدام نشان میدهد که آمریکا به دنبال تکرار اشتباهات گذشته نیست و میکوشد پیش از هر اقدامی، افکار عمومی را با خود همراه کند.
-
محسنی اژهای: محکومان چای دبش بهخاطر سهلانگاری مجازات نشدهاند، جرایمشان عنوان مجرمانه دارد
-
افشاگری تکاندهنده یک نماینده درباره پشتپرده استیضاح وزیر اقتصاد
-
اطلاعیه مهم و سراسری دولت درباره تعطیلی یک روز خاص در سال ۱۴۰۳
-
وزارت امور خارجه: نامهای از ترامپ دریافت نکردهایم / باب مذاکره واقعی را نبستیم