آیا بمباران میتواند گسلهای تهران را بیدار کند؟ پاسخ علمی به یک شایعه پر سر و صدا
با بالا گرفتن شایعات درباره احتمال فعال شدن گسلهای تهران در پی بمباران نظامی، یک کارشناس ارشد زلزلهشناسی از دانشگاه تهران با صراحت به این ادعا واکنش نشان داده است.

عضو هیئت علمی گروه زلزلهشناسی و از اعضای شورای علمی مرکز لرزهنگاری کشوری، وابسته به مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، اظهاراتی درباره گمانهزنیهای اخیر مبنی بر امکان تحریک گسلهای پایتخت بر اثر حملات هوایی رژیم صهیونیستی مطرح کرد و این ادعا را از منظر علمی بیپایه خواند.
دکتر حبیب رحیمی در واکنش به شایعات منتشرشده در فضای مجازی که مدعیاند احتمال فعال شدن گسلهای تهران در اثر انفجار بمب وجود دارد، تأکید کرد: «چنین موضوعی از لحاظ علمی مردود است. انرژی مورد نیاز برای فعالسازی گسلهای بزرگ و وقوع زمینلرزههای شدید، بسیار فراتر از انرژی آزاد شده توسط بمبها یا انفجارهای سطحی است.»
بر اساس گزارش ایلنا، وی با اشاره به ویژگیهای فیزیکی زلزلههای طبیعی افزود: زمینلرزهها معمولاً در عمقهایی بین ۵ تا ۱۵ کیلومتر و در امتداد گسلهای عظیم رخ میدهند. در مقابل، حتی قویترین بمبها مانند بمبهای ۱۳ یا ۱۴ تنی، تنها میتوانند لرزههایی خفیف و سطحی در حد ۳ تا ۴ ریشتر ایجاد کنند که آن هم تنها در محدودهای بسیار محدود و نزدیک به محل انفجار تأثیر دارد.
او با تأکید بر اینکه بمبارانهای سنگین هم قدرت لازم برای تحریک گسلهای فعال در اعماق زمین را ندارند، توضیح داد: «چنین انفجارهایی تنها در شرایط بسیار خاص و در مجاورت گسلهایی که آماده فعالیت هستند، ممکن است باعث لرزههای کوچک شوند. اما این تأثیر، نه گسترده است و نه قادر به فعالسازی گسلهای خطرناک شهر تهران.»
رحیمی تصریح کرد که اساساً ترس از فعال شدن گسلهای تهران بر اثر حملات نظامی، مبنای علمی ندارد و بیشتر به شایعات فضای مجازی مربوط است. وی تأکید کرد: «گسلهای اصلی پایتخت تنها در نتیجه فرایندهای طبیعی و انباشت انرژی طی سالیان طولانی وارد فاز فعالیت میشوند، نه بر اثر انفجارهای سطحی یا حملات هوایی.»
در ادامه این گفتگو، وی در پاسخ به این پرسش که آیا اصولاً تحریک مصنوعی گسلها امکانپذیر است، اظهار داشت: «بله، این موضوع در زلزلهشناسی با عنوان "زمینلرزه القایی" شناخته میشود و نمونههای مستندی از آن در کشورهای مختلف جهان ثبت شده است. فعالیتهای انسانی که منجر به تغییر در تنشهای پوسته زمین شوند، میتوانند زمینهساز این پدیده باشند.»
او به برخی از عوامل انسانی مؤثر در این زمینه اشاره کرد و گفت: تغییرات شدید تنش در اطراف گسلهای فعال ممکن است در شرایطی که گسل در آستانه لغزش قرار دارد و انرژی کافی در آن ذخیره شده، باعث وقوع زلزله شود. به عنوان مثال، ساخت سدهای بزرگ و پر شدن مخازن آنها با حجم بالای آب، میتواند فشار وارده بر لایههای زیرین را تغییر دهد. وی افزود: «چنین پدیدهای در برخی کشورها موجب فعال شدن گسلهای مجاور سد شده است.»
همچنین به گفته این عضو شورای علمی مرکز لرزهنگاری کشوری، فعالیتهایی مانند تزریق یا برداشت سیالات از مخازن زیرزمینی، نظیر آب، نفت یا گاز، میتوانند تعادل تنش در لایههای زیرین را برهم بزنند و در برخی موارد منجر به زلزله شوند. وی توضیح داد: «در مناطقی که این عملیات به صورت گسترده انجام میشود، احتمال بروز زلزله القایی افزایش مییابد.»
رحیمی برداشت بیرویه آبهای زیرزمینی و استخراج مواد معدنی را از دیگر عوامل مؤثر در تحریک گسلها دانست و بیان کرد: «کاهش ناگهانی فشار در لایههای زیرزمینی، بهویژه در مناطقی که برداشت آب یا معدنکاری در مقیاس بالا انجام میشود، ممکن است باعث تحریک گسلهای محلی شود.»
وی افزود: «انفجارهای پیدرپی در معادن و عملیات حفاری گسترده عمرانی نیز میتوانند منجر به ناپایداری تنش و در نهایت تحریک گسلهای منطقه شوند. در برخی نمونهها، چنین فعالیتهایی منجر به زمینلرزههایی با بزرگی بیش از ۶ ریشتر شدهاند. البته چنین رخدادهایی نیازمند شرایط خاص زمینشناسی و وجود گسلهایی در آستانه فعالسازی هستند.»
او با تأکید بر اینکه بسیاری از زمینلرزههای القایی در نهایت کوچک و محلیاند، خاطرنشان کرد: «تنها در شرایط خاص، با وجود گسلهای مستعد و انباشت انرژی، احتمال وقوع زلزلههای بزرگتر وجود دارد.»
در بخش دیگری از سخنان خود، دکتر رحیمی به بحث فرونشست زمین و کاهش سطح آبهای زیرزمینی نیز پرداخت. به گفته وی، این پدیدهها تأثیر مستقیم و شدیدی بر گسلهای عمیق ندارند، چراکه گسلهای فعال در عمقهای بالا قرار دارند، در حالی که فرونشست به لایههای سطحی زمین محدود میشود.
او در اینباره اظهار کرد: «تغییرات تدریجی تنش ناشی از فرونشست در لایههای کمعمق، قدرت کافی برای فعالسازی گسلهای عمیق را ندارند. اگر هم تأثیری داشته باشند، آنقدر محدود و جزئی است که از دید علمی اهمیت خاصی ندارد.»
به اعتقاد این زلزلهشناس، گرچه فرونشست میتواند موجب ترکخوردگی زمین، نشست سازهها و آسیب به زیرساختها شود، اما نمیتوان میان این پدیده و وقوع زلزلههای شدید رابطهای علمی و مشخص برقرار کرد. وی تأکید کرد: «بهتر است نگرانیها درباره فرونشست بیشتر متوجه تأثیرات آن بر زیرساختهای شهری و روستایی باشد، نه خطر تحریک گسلها.»
در پایان، دکتر رحیمی خاطرنشان کرد: «هر نوع فعالیت انسانی که منجر به تغییرات تنش چشمگیر در ساختار زمین شود، میتواند در شرایط خاص به تحریک گسلها منجر شود، اما این موضوع به شدت وابسته به ویژگیهای زمینشناسی منطقه، وضعیت گسلها و میزان انرژی ذخیرهشده در آنها است.»