شوک عجیب در بیمارستان آبان: جنینهای ناپدید شده و دردسرهای بیپایان خانوادهها
وقتی امید به مادر شدن در تاریکی گم میشود؛ دهها خانواده در تهران با تعطیلی ناگهانی بخش IVF بیمارستان آبان، در سردرگمی و نگرانی از سرنوشت جنینهای خود گرفتار شدهاند.

بخش درمان ناباروری بیمارستان آبان در تهران، بهطور غیرمنتظره و بدون اطلاعرسانی به مراجعان، بهار امسال تعطیل شد. این اتفاق باعث ایجاد بحران برای دهها خانوادهای شده که سالها برای لقاح مصنوعی و نگهداری جنینهای فریز شده خود هزینه و زمان صرف کردهاند. حالا بسیاری از آنها در انتظار پاسخی هستند که هنوز به دست نیامده است.
بهار امسال، بخش درمان ناباروری (IVF) بیمارستان آبان به یکباره تعطیل شد؛ تعطیلیای که خبری از آن به بیماران و خانوادههایی که سالها برای ذخیره جنین خود در این مرکز هزینه کرده بودند، داده نشد. سالها صرف مصرف دارو، تزریق آمپولها و طی کردن مسیرهای طولانی شده بود تا شاید روزی صدای «مامان» از دهان فرزندشان شنیده شود، اما حالا آنها در حیرت و آشفتگی به سر میبرند و نمیدانند سرنوشت جنینهایشان چه شده است.
زن 42 سالهای که سالها از کرمانشاه به تهران میآمد تا فرایند درمان خود را دنبال کند، میگوید: «بیشتر از صد میلیون تومان هزینه کردم، کلی دارو مصرف کردم، آمپول تزریق کردم، ولی وقتی نوبت انتقال رسید، جنینم گم شده است.» این وضعیت نه تنها برای او بلکه برای دهها خانواده دیگر که در سالهای اخیر برای لقاح مصنوعی به این بیمارستان مراجعه کرده بودند، رخ داده است.
بخش IVF این بیمارستان که تحت مدیریت دکتر «الف.الف» و «میم.میم» بود، پس از پایان قرارداد یا دلایل داخلی، به شکل ناگهانی بسته شد. متأسفانه خانوادههایی که سالانه بابت نگهداری تخمک و اسپرم فریز شده مبالغی پرداخت میکردند، هیچ اطلاعی از این تعطیلی دریافت نکردند. برخی از آنها وقتی برای تمدید ذخیره مراجعه کردند یا پزشکانشان مطلع شدند که بخش ناباروری بسته شده، با خبر شدند. حتی مدیران بیمارستان و مسئولان آن با وزارت بهداشت مکاتباتی داشتند اما خبری به بیماران منتقل نشد.
در نامهای که ریاست بیمارستان آبان در اردیبهشت امسال به معاونت درمان دانشگاه علوم پزشکی ایران نوشته، به لزوم معرفی جنینشناس برای پاسخگویی به مراجعین تأکید شده بود، اما این اقدام نیز موجب اطلاعرسانی به خانوادهها نشد. در ماههای بعد نیز اسامی و شماره تماس کارشناسان جنینشناسی برای پاسخگویی محدود اعلام شد، ولی این تلاشها نتوانست از سردرگمی بیماران بکاهد.
به حدی این بحران گسترده شده که روز گذشته نیروی انتظامی کلانتری 107 تهران برای دریافت شکایات خانوادهها به بیمارستان مراجعه کرد. «میم»، یکی از زنان آسیبدیده، با ناراحتی از خبر ندادن مسئولان میگوید: «از سال 98 تخمک فریز کردهام. امروز که آمدم برای تمدید ذخیره، فهمیدم نه مسئولیتی هست و نه جنینی وجود دارد.» او حالا باید دنبال مرکز دیگری باشد که بتواند جنینش را منتقل کند، اما نگرانی بزرگتر پیدا نکردن ذخیره بیولوژیک است.
«میم» هزینههایی حدود ۸۰ میلیون تومان تا کنون کرده و سالها در این راه زحمت کشیده است: «شش سال است این مسیر سخت را طی میکنیم. سالی دو میلیون تومان بابت نگهداری جنین میدادم. ۲۵ میلیون هم برای برداشت تخمک پرداختم. حالا با این شرایط، شاید باید برای همیشه با رویاهای مادری خداحافظی کنم.»
خانوادهها که روز گذشته در مقابل بیمارستان تجمع کردند، خواستهشان بسیار ساده و در عین حال مهم است: تحویل ذخایر بیولوژیکی خود. خانم «خ» که از گرگان به تهران آمده و امیدوار به داشتن فرزند است، میگوید: «ما علاوه بر شکایت در نیروی انتظامی، به سامانه ۱۹۰ وزارت بهداشت هم شکایت میکنیم. بسیاری از ما اصلاً بچه نداریم و تنها امیدمان همین ذخایر است.»
در میان این جمع، هیچکس به اندازه «الف» بیتاب نیست؛ زن ۴۲ سالهای که میگوید: «زمان انتقال جنینم رسیده اما هنوز پیدایش نکردهاند. وقتی سؤال میکنم، میگویند گم شده است.» مسئول تعیین شده بیمارستان که خود را دکتر جنینشناس معرفی میکند، میگوید «دستیار ندارم و کار زمانبر شده است.» «الف» هر روز از کرمانشاه به تهران میآید و ساعتها منتظر میماند، اما خبری نمیشود: «هر روز ساعت ۱۲ تا ۲ برای این کار اختصاص داده شده، ولی ساعت ۲ میروند و میگویند فردا بیایید.»
یکی دیگر از بیماران میگوید: «ما هم که در تهرانیم، دو هفته است گرفتار این وضعیتیم و برای این که نوبت پیدا کنیم، باید مرخصی بگیریم.» آنها با تانک پرتابل نیتروژن مایع در دست، بین بیمارستانهای آبان و خاتمالانبیا رفت و آمد میکنند، اما هنوز جنینها پیدا نشده است. این تانکها که باید در دمای منفی ۶۰ درجه نگهداری شوند، با هر تاخیر و رفتوآمد، ریسک از بین رفتن جنین را افزایش میدهند.
یک منبع آگاه و سابق بیمارستان که نخواست نامش فاش شود، به روزنامه «شرق» گفت: «بخش IVF این بیمارستان بارها اخطار ماده ۳۳ گرفته بود. مدیریت جدید که استاد دانشگاه هستند، میتوانستند قبل از تعطیلی به فکر جایگزین باشند. حالا ریسک از بین رفتن یا آسیب دیدن جنینها بالاست. این ذخایر بسیار حساساند و نگهداری آنها در شرایط ایدهآل اهمیت حیاتی دارد.»
اکنون چهار ماه از تعطیلی این بخش میگذرد و خانوادهها همچنان منتظر پاسخ هستند. خواستههای اصلی آنها شامل پیدا کردن جنینهای خود، برخورد جدی با مسئولان بیمارستان و پرداخت غرامت در صورت بروز خسارت است. این پرونده همچنان باز است و بیماران منتظرند تا صدای خود را به گوش مسئولان برسانند و شاید روزی بتوانند به آرزوی دیرینهشان یعنی «مادر شدن» برسند.