سناریوهای نگرانکننده برای بحران برق و گاز در ایران؛ آیا تابستانهای پیشرو کابوس انرژی میشود؟
با ادامه چالشهای انرژی در ایران، کارشناسان سه مسیر محتمل برای دو سال آینده پیشبینی کردهاند که هرکدام میتواند شرایط زندگی و اقتصاد کشور را به شکل قابل توجهی تحت تأثیر قرار دهد.

سه مسیر پیش روی بحران انرژی ایران؛ از رکود تدریجی تا شوکهای فراگیر
عبدالله باباخانی، کارشناس بینالمللی انرژی، با فرض حفظ شرایط کنونی و نبود تغییرات اساسی در سیاستهای داخلی یا خارجی، سه سناریوی کلی برای آینده انرژی کشور ترسیم کرده است:
سناریوی اول: وخامت تدریجی و فرسایش زیرپوستی
در این سناریو، کمبود انرژی ادامه مییابد و حتی ممکن است کمی تشدید شود، اما بدون وقوع بحران ناگهانی. مصرف انرژی در کشور همچنان روند افزایشی دارد؛ به عنوان نمونه تقاضای بنزین سالانه ۵ تا ۷ درصد افزایش مییابد و احتمالاً تا سال ۱۴۰۵ مصرف روزانه به ۱۳۵ تا ۱۴۰ میلیون لیتر خواهد رسید. اما بدون افزایش تولید پالایشگاهها که با تحریمها تقریبا غیرممکن است، واردات بنزین بیشتر خواهد شد یا سهمیهبندی سختتر اعمال خواهد گردید.
دولت ممکن است برای مهار مصرف بیرویه، سهمیه ماهانه بنزین یارانهای را کاهش داده و نرخ آزاد را بالا ببرد. در بخش برق نیز با وجود اضافه شدن چند نیروگاه کوچک یا تعمیر نیروگاههای موجود، فاصله بین عرضه و تقاضا بسیار گسترده خواهد ماند. برآورد وزارت نیرو نشان میدهد ناترازی برق در سال ۱۴۰۴ بیش از ۲۰ هزار مگاوات خواهد بود و با توجه به خشکسالی و کاهش تولید نیروگاههای آبی، کمبود برق در تابستان آن سال تا ۳۵ هزار مگاوات میرسد. این موضوع به معنای خاموشیهای برنامهریزیشده و شدیدتر نسبت به سالهای قبل است؛ احتمالاً هر منطقه شهری روزانه ۴ تا ۶ ساعت یا بیشتر خاموشی خواهد داشت و صنایع بزرگ در ساعات پیک مصرف به طور کامل از مدار خارج میشوند.
در چنین شرایطی، صنایع فولاد و سیمان ناچار به انتقال تولید به فصول خنکتر یا شیفتهای شبانه خواهند شد که بازدهی تولید را کاهش میدهد. کشاورزان نیز با محدودیت برق چاهها مواجه شده و ممکن است برخی زمینها کشت نشوند. این وضعیت اقتصادی را به سمت رکود تورمی پیش میبرد؛ تولید کاهش یافته، بیکاری بالا میرود، تورم تشدید میشود و فقرا بیشتر میشوند. کسری بودجه دولت به دلیل هزینههای بالای واردات سوخت و پرداخت یارانهها بیشتر شده و ممکن است باعث استقراض از بانک مرکزی و افزایش تورم شود. در نتیجه، کشور با یک روند فرسایشی روبرو خواهد شد که سال به سال کیفیت زندگی پایینتر آمده و نارضایتیها افزایش مییابد، اما گشایشی دیده نمیشود.
سناریوی دوم: شوکهای شدید و بحران فراگیر
این سناریو به شرایطی اشاره دارد که اوضاع از کنترل خارج شده و عوامل بیرونی اوضاع را وخیمتر کنند. برای مثال توقف کامل صادرات نفت به دلیل جنگ یا بسته شدن تنگه هرمز، درآمد اصلی دولت را به صفر میرساند و توان واردات سوخت و تجهیزات را نابود میکند. در داخل، اگر زیرساختهای حیاتی مانند خطوط انتقال برق، پالایشگاهها، انبارهای نفت و گاز یا چاههای نفت هدف حملات قرار گیرند، بحران انرژی شدیدتر خواهد شد.
در این حالت، خاموشیهای گسترده و طولانیمدت به دلیل خرابی شبکه و نیروگاهها رخ میدهد و سهمیهبندی سخت سوخت بنزین و گازوئیل اجرا میشود. امکان دارد تأمین گاز شهری در زمستان به طور جدی مختل شود و مردم به استفاده از سوختهای سنتی روی آورند. همچنین ممکن است کاهش تولید داخلی گاز به علت مشکلات فنی یا افت فشار مخزن پارس جنوبی که برخی کارشناسان درباره آن هشدار دادهاند، رخ دهد. بدون نصب کمپرسورهای تقویت فشار، تولید گاز این میدان طی پنج سال آینده ۳۰ تا ۴۰ درصد افت خواهد کرد.
این کاهش تولید گاز، حتی بدون تحریمهای جدید، میتواند خاموشیهای گستردهتر و قطعی گاز در زمستانها را به همراه داشته باشد. اگر سرمایهگذاری فوری برای حفظ تولید انجام نگیرد، از حدود ۲۰۲۵ به بعد، سالانه درصد قابل توجهی از تولید گاز کاهش مییابد و تا سال ۱۴۱۰ کشور با کسری شدید گاز روبرو خواهد بود. صندوق توسعه ملی ایران هشدار داده که اگر روند فعلی اصلاح نشود، تا سال ۱۴۱۳ تولید گاز تنها قادر به تأمین یک سوم نیاز داخلی خواهد بود. این چشمانداز به معنای سهمیهبندی فراگیر گاز خانگی، تعطیلی کامل صنایع انرژیبر و وابستگی شدید به واردات گاز است.
این تحلیلها نشان میدهد که آینده انرژی ایران با وجود امیدهایی که به بهبود وضعیت وجود دارد، میتواند بسیار چالشبرانگیز باشد؛ از رکود آرام و فرسایش اقتصادی گرفته تا شوکهای شدید که زندگی روزمره و فعالیتهای صنعتی را با بحران جدی روبرو میکند. این گزارش فرصتی است برای تأمل جدی در مسیر انرژی کشور و لزوم تصمیمگیریهای استراتژیک برای جلوگیری از بحرانهای گستردهتر.