کدخبر: ۲۹۹۲۴
تاریخ خبر:

بحران نان، آب و هوا؛ زندگی در سراشیبی درماندگی

در حالی که شهروندان انتظار داشتند با تغییر دولت‌ها، شرایط حداقل‌های زندگی بهبود پیدا کند، نشانه‌ها حاکی از آن است که وضعیت نان، آب و هوا از گذشته نیز بحرانی‌تر شده و آینده‌ای نگران‌کننده‌تر پیش‌روی مردم قرار گرفته است.

بحران نان، آب و هوا؛ زندگی در سراشیبی درماندگی

 

در سال‌های اخیر سه نیاز اساسی انسان، یعنی نان، آب و هوا که پایه‌های اصلی ادامه حیات هستند، با چالش‌های جدی مواجه شده‌اند؛ چالش‌هایی که نه‌تنها کاهش نیافته، بلکه به شکل نگران‌کننده‌ای روندی رو به رشد داشته‌اند. با آغاز به کار دولت ارزشی سیزدهم این مشکلات شدت بیشتری گرفت و در همین دوره بزرگ‌ترین پرونده فساد تاریخ کشور، یعنی پرونده چای دبش شکل گرفت؛ فسادی که منجر به محاکمه دو وزیر صمت و کشاورزی شد. با این حال، مسئله نگران‌کننده‌تر این است که دسترسی به نان، آب و هوا در این دوره نسبت به قبل دشوارتر شد.

رغم آنکه دولت مسعود پزشکیان با وعده بهبود شرایط زیست‌محیطی و اقتصادی روی کار آمد، اما شاخص‌های حیاتی زندگی روزمره نشان می‌دهند که تأمین این نیازهای ابتدایی در سخت‌ترین وضعیت سال‌های اخیر قرار گرفته و حتی پیش‌بینی آینده نیز تاریک‌تر از وضعیت فعلی است؛ شرایطی که بخش زیادی از شهروندان را دچار احساس درماندگی کرده و کیفیت زیست را به شدت کاهش داده است.

مفهوم «نان» در این متن، به اقتصادی پایدار و قابل‌پیش‌بینی اشاره دارد؛ اقتصادی که در آن شهروندان احساس امنیت و ثبات داشته باشند. اما آنچه امروز دیده می‌شود خلاف این است:

  • بنزین بی‌کیفیت و وجود بیش از ۲۰ میلیون موتور، تاکسی، کامیون و خودروهای فرسوده، روزانه حجم عظیمی از دود را روانه ریه مردم می‌کنند و فرصت زیست سالم را از ساکنان شهرهای بزرگ گرفته‌اند.

  • تورم نقطه‌به‌نقطه آبان امسال از مرز ۴۹ درصد گذشت و به ۵۰ درصد نزدیک شد؛ رقمی که به معنی نصف شدن قدرت خرید مردم در مقایسه با سال گذشته است.

  • طی هفته‌های اخیر، قیمت انواع کالاهای خوراکی، لبنیات و سبزیجات با سرعت نگران‌کننده‌ای افزایش یافته و بی‌ثباتی قیمتی، زندگی روزمره به‌ویژه سبد غذایی اقشار کم‌درآمد را تحت فشار شدید قرار داده است.

  • به‌گفته مسعود نیلی اقتصاددان برجسته، تعداد افراد فقیر در فاصله سال‌های ۱۴۰۱ تا ۱۴۰۳ حدود ۵ میلیون نفر افزایش یافته و از حدود ۲۶ میلیون نفر به ۳۱ میلیون نفر رسیده است؛ آماری که نشان‌دهنده ناکامی جدی حکمرانی اقتصادی است.

  • بازار ارز نیز با رشد دوباره قیمت دلار و در پی آن طلا، سکه و سایر دارایی‌ها روبه‌رو شده است. در چنین وضعیتی، مردم برای حفظ ارزش دارایی خود به خرید طلا و دلار روی می‌آورند؛ اقدامی که ضربه‌ای سنگین‌تر به بخش تولید و تجارت وارد می‌کند. میلتون فریدمن، اقتصاددان نامدار و برنده نوبل سال ۱۹۷۶ می‌گوید: «بدترین اتفاق برای یک جامعه این است که دچار تورم مزمن شود.» این تورم مزمن سپس به فرهنگ، هنر و زندگی اجتماعی نیز آسیب می‌زند.

  • ایران در سال‌های دولت‌های یازدهم و دوازدهم سالانه حدود ۶ میلیارد دلار فرآورده نفتی صادر می‌کرد، اما اینک به‌دلیل سوء‌مدیریت و شدت تحریم‌ها، امسال همان میزان بنزین وارد خواهد کرد. پرسش اینجاست که چرا مسیر کشور به چنین نقطه‌ای رسیده است؟

از سال ۱۳۹۷ و پس از خروج دونالد ترامپ از برجام و اعمال تحریم‌های جدید علیه ایران، هر سال تورمی حدود ۴۰ درصد بر مردم تحمیل شده و در مجموع هشت سال گذشته رقم تورم انباشته به ۳۲۰ درصد رسیده است.

در چنین شرایطی که تأمین نان، آب و هوا دشوار می‌شود، مردم به‌طور طبیعی دچار افسردگی، ناامیدی و کاهش انگیزه می‌شوند و از مشارکت اجتماعی و مطالبه‌گری فاصله می‌گیرند. در همین حال، رئیس‌جمهور اظهار کرده است: «من چه کاره‌ام که مشکل مردم را حل کنم؟»؛ جمله‌ای که شاید از نگاه پزشکی او نشئت بگیرد، اما یادآوری می‌کند که وظیفه اصلی دولت‌ها کنترل تورم، تنظیم سیاست‌های پولی، ایجاد امنیت اقتصادی و افزایش تولید است؛ همان مسیری که کشورهای پیشرفته برای توسعه طی کرده‌اند.

آنچه در سطح بازار دیده می‌شود نشان می‌دهد که قیمت‌ها افسارگسیخته شده و فشار آن مستقیماً بر دهک‌های پایین درآمدی وارد می‌شود. ریشه این نابسامانی‌ها را باید در سیاست‌های داخلی و خارجی جست‌وجو کرد. در صورت تداوم تحریم‌ها، بی‌ثباتی اقتصادی ادامه‌دار خواهد بود و مهار آن دشوارتر می‌شود. اکنون نیز نشانه‌ها حاکی است که «چرخ کشور» همچنان بر همان پاشنه همیشگی می‌چرخد. زمان آن رسیده که نگاه به بیرون جای خود را به توجه به داخل بدهد. ضرب‌المثل «چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است» یادآوری می‌کند که منابع کشور باید ابتدا صرف نیازهای داخلی شود، نه در کشورهایی چون غزه، یمن، لبنان، سوریه و عراق.

copied
ارسال نظر
 

وب گردی