آشیانه ۱۰ سالهای که با خیانت در یک مسافرت فرو ریخت
زن ۳۵ سالهای که ۱۰ سال زندگی مشترکش با ورود زنی مطلقه به بحران کشیده شد، در گفتگو با کارشناس اجتماعی کلانتری شهرک ناجا مشهد از خیانت همسرش پرده برداشت. او در این ماجرا با تلاش برای حفظ آینده فرزندش، جزئیات تلخ خیانتی را که با یک مسافرت آشکار شد، بیان کرد.
زن ۳۵ سالهای که زندگیاش پس از ۱۰ سال دچار بحران شده، در گفتگو با کارشناس اجتماعی کلانتری شهرک ناجا مشهد، از خیانت همسرش و زنی که به گفته او مانند موریانه به جان زندگیاش افتاده بود، پرده برداشت. او گفت: «نمیتوانم آینده فرزندم را قربانی چنین زنی کنم که تمام تلاشش تخریب زندگی ماست.»
این زن در توضیح زندگیاش گفت که پس از گرفتن دیپلم در رشته علوم انسانی، ادامه تحصیل نداد و به خانهداری مشغول شد. پنج سال بعد، از طریق یکی از دوستان مادرش با پرویز آشنا شد که در یک شرکت فروش صنایع فلزی مشغول به کار بود. پس از برگزاری مراسم خواستگاری و آداب سنتی، نامزدی آنها آغاز شد.
به گفته این زن، پرویز پسر خوبی بود و تمام تلاشش را برای آسایش و رفاه زندگیشان انجام میداد. با درآمد مناسب، آنها خیلی زود توانستند خانه و ماشین بخرند. بعد از دو سال نامزدی، جشن عروسی مفصلی برگزار کردند و زندگیشان وارد مرحلهای تازه شد. او گفت: «من عاشق همسرم بودم و تمام تلاشم این بود که محیطی آرام و دوستداشتنی برای او فراهم کنم.»
این زندگی با تولد پسرشان زیباتر شد و او خود را خوشبختترین زن روی زمین میدانست. اما این آرامش با ورود زنی مطلقه که همکار پرویز بود، به پایان رسید. این زن در ابتدا به خانه رفتوآمد میکرد و حتی با او طرح دوستی ریخته بود. اما به مرور زمان، رفتارها و حرکات زنندهای از خود نشان داد که باعث شک او شد.
او ادامه داد: «در ابتدا تصور میکردم او فقط همکار شوهرم است، اما وقتی ظرف غذایش را در ماشین پرویز دیدم یا سوئیچ خودروی پرویز دست او بود، شکم به یقین تبدیل شد. پیامهای عاشقانهای که در گوشی پرویز دیدم، مهر تأیید بر خیانتی بود که نمیخواستم باور کنم. وقتی از او پرسیدم چرا این پیامها در گوشیات است، گفت این پیامها متعلق به دوستپسر اوست و میخواستم به او کمک کنم! اما من دیگر حرفهایش را باور نداشتم.»
با بالا گرفتن اختلافات، پرویز تلاش کرد رابطه همسرش را با این زن دوباره برقرار کند. او گفت: «همسرم با بهانه اینکه برای رفتوآمد به کسی نیاز داریم، مرا وادار کرد با او آشتی کنم. اما وقتی متوجه نقشه مسافرتی که آنها طراحی کرده بودند شدم، همه چیز برایم آشکار شد. در این سفر دیدم که پرویز بیشتر به او توجه میکند و من را نادیده میگیرد. در نهایت با قهر به مشهد بازگشتم.»
پرویز پس از بازگشت از این سفر درخواست طلاق یکطرفه داد. اما وقتی فهمید باید تمام حق و حقوق همسرش را بپردازد، از این درخواست منصرف شد. این زن در ادامه گفت: «او نه تنها به زندگی بازنگشت، بلکه مخارج ما را هم قطع کرد. روابطش با آن زن صمیمیتر شده بود و من در نهایت مجبور شدم از پیامهای عاشقانهاش عکس بگیرم و شکایتی علیه او تنظیم کنم.»
این زن افزود که همسرش پس از اطلاع از شکایت پیام داده است: «یا به صورت توافقی از هم جدا میشویم یا کاری میکنم که حتی مهریهات را نتوانی بگیری.» او که حالا نگران آینده فرزندش است، گفت: «کاش هیچوقت این زن وارد زندگیام نمیشد.»
سرهنگ محمد فیاضی، رئیس کلانتری شهرک ناجا، اعلام کرده است که پرونده این زن برای بررسی دقیقتر به دایره مددکاری ارجاع داده شده است.