رسوایی در کلاس درس؛ وقتی اعتماد یک پدر، عشق ممنوعه و کلاهبرداری را رقم زد!
اجرای عشقی پنهانی که از یک کلاس خصوصی آغاز شد و به رسوایی و شکایت کلاهبرداری ختم شد، پرده از یک رابطه نامشروع برداشت.

ماجرا از آنجا شروع شد که مردی میانسال برای ارتقای سطح تحصیلی فرزندش، خانم معلم مدرسه او را به عنوان معلم خصوصی استخدام کرد. اما این تدریس خصوصی، سرآغاز یک رابطه عاطفی پنهانی شد. با گذشت زمان، مرد متوجه اختلاف و درگیری معلم با همسرش میشود و معلم به او میگوید که در حال جدایی است.
وسوسهها و وعدههای رنگین، این دو را به سمت یک رابطه نامشروع سوق میدهد. مرد که غرق در رویاهایش شده بود، با درخواستهای مکرر زن برای واریز پولهای هنگفت موافقت میکند. او برای زن خانه اجاره میکند، ماشین میخرد و هر چه او میخواهد، فراهم میکند.
اما این رابطه شیرین چند سال بیشتر دوام نمیآورد. ناگهان زن اعلام میکند که از همسرش جدا نشده و میخواهد به زندگی خود بازگردد. این خبر برای مرد مانند پتکی بر سرش فرود میآید. او که تمام سرمایهاش را در این رابطه از دست داده بود، چارهای جز شکایت از زن به جرم کلاهبرداری نمیبیند.
این پرونده، زنگ هشداری است برای جامعه و یادآور این نکته که روابط خارج از چارچوب اخلاقی و قانونی، عواقب جبرانناپذیری به دنبال دارد.
سرهنگ سحر اسفندیاری، معاون اجتماعی کلانتری ۱۳۳ شهرزیبا در این رابطه میگوید: “یکی از ۳ اصل حفظ چارچوب زندگی مشترک، تعهد است و پایبندی افراد به ارزشهای اجتماعی و قانونی، آنان را از خطرات مصون میدارد. در حالیکه شناسنامه مدرک قانونی برای ازدواج و طلاق می باشد. در ماجرای اخیر عدم توجه به این موضوع و تخطی از هنجارهای قانونی و اجتماعی و توجه به امیال زودگذر و ثروت نامشروع منجر به انحطاط اخلاقی طرفین گردید.”
این مقام انتظامی با اشاره به اهمیت سلامت روان در پایبندی به اصول اخلاقی و قانونی، تصریح کرد: “از نظر روانشناسی افراد دارای سلامت روان به هنجارهای اجتماعی و قانونی احترام میگذارند و افراد با اختلال شخصیت ضد اجتماعی، بیشترین قانون شکنی را دارند.”