خبرهای داغ
کدخبر: ۱۱۳۳۴
تاریخ خبر:

ماجرای مرد اسیدپاشی که ناچار شد باغ به نام همسرش بزند

در ماجرای اسیدپاشی که در اردیبهشت سال ۱۴۰۱ در تهران رخ داد، مردی ۵۰ ساله پس از حمله به همسرش با اسید، نهایتاً مجبور شد برای جلب رضایت او خانه‌باغی را به نامش بزند.

ماجرای مرد اسیدپاشی که ناچار شد باغ به نام همسرش بزند

در اردیبهشت سال ۱۴۰۱ گزارش یک اسیدپاشی در خیابان افسریه تهران به پلیس اعلام شد و مأموران برای پیگیری به محل حادثه اعزام گردیدند. با بررسی‌های اولیه، مشخص شد که مردی به نام اکبر، ۵۰ ساله، اسید را به صورت همسرش مهری پاشیده و از محل متواری شده است. همسر جوان وی به بیمارستان منتقل شد و پزشکان بعد از معاینه به وضوح آسیب‌های جدی را روی صورت، پوست سر و گردن او مشاهده کردند.

روایت شاکی از حادثه اسیدپاشی

چند روز پس از این حادثه، مهری با شکایت از همسرش در جریان بازجویی‌ها گفت: «چند هفته قبل به خاطر اختلافات زیاد از خانه بیرون رفتم و به خانه برادرم رفتم. بعد از درخواست طلاق و حضانت فرزندم، همسرم تهدید می‌کرد که حضانت را به من نمی‌دهد. چند روز بعد با من تماس گرفت و گفت که می‌خواهد فرزندمان را به من بدهد. وقتی مقابل خانه رفتم تا پسرم را بگیرم، او به من حمله کرد و پارچی پر از اسید روی صورتم پاشید. من جیغ می‌زدم و می‌سوزیدم اما او فرار کرد.»

اظهارات متهم در بازجویی‌ها

در مرحله بعد، اکبر در بازجویی‌ها به شرح اختلافات خود با همسرش پرداخت. او در دفاع از خود گفت: «چند سال قبل از همسر اولم جدا شدم و با مهری ازدواج کردم. بعد از مدتی متوجه شدم که او با مردان غریبه ارتباط دارد. به او تذکر دادم ولی نتیجه‌ای نگرفتم. مهری در سرقت حدود دو میلیارد تومان از من نقش داشت و برای این مسئله بارها از او شکایت کردم اما به دلیل از بین بردن مدارک، هیچ وقت نتواستم او را مجازات کنم. در نهایت، وقتی دیدم قانون نمی‌تواند حقم را بگیرد، تصمیم گرفتم خودم با اسیدپاشی او را ادب کنم.»

نظر پزشکی قانونی و روند قضایی

پزشکی قانونی پس از معاینه اکبر، اعلام کرد که او به اختلالات خلقی و افسردگی مبتلا است و به درمان نیاز دارد، اما در زمان وقوع جرم مسئولیت اعمالش را بر عهده داشته است. این گزارش موجب شد که پرونده به شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک استان تهران ارجاع شود.

دادگاه و حکم نهایی

در جلسه دادگاه، مهری به عنوان شاکی در جایگاه قرار گرفت و گفت: «متهم دروغ می‌گوید. من نه خیانت کرده‌ام نه دزدی، او مردی شکاک و بداخلاق است که بارها از من شکایت کرده است. حتی مأموران کلانتری و دادسرا دیگر ما را می‌شناختند چون هر چند ماه یک‌بار شکایت می‌کرد و من همواره تبرئه می‌شدم. حالا از او درخواست مجازات دارم.»

در ادامه، متهم نیز به جایگاه رفت و اظهاراتش را تکرار کرد و گفت: «من از کاری که کردم پشیمان نیستم.» در نهایت، دادگاه با بررسی مدارک، شهادت شهود و دفاعیات متهم، حکم به پرداخت دیه و ۱۵ سال حبس صادر کرد. پس از تأیید حکم، اکبر توانست با انتقال یک خانه باغ در یکی از شهرهای غربی کشور به همسرش، رضایت او را جلب کند و حبسش نیز با تخفیف پنج درجه از سوی قضات به سه سال کاهش یافت.

copied
ارسال نظر
 
  • پربیننده‌ترین‌ها

  • پربحث‌ترین‌ها

وب گردی

    دیگر رسانه ها

    ×

    برای حمایت ما لطفا روی یکی از تبلیغات کلیک کنید

    کلیک