کدخبر: ۱۲۶۶۴
تاریخ خبر:

از مکانیکی تا مزرعه ماری‌جوانا، سارق سابقه‌دار لو رفت

جوانی ۲۷ ساله که سابقه چندین بار بازداشت به اتهام سرقت را در پرونده خود دارد، این‌بار با انگیزه درآمد بیشتر و ریسک کمتر، راهی متفاوت در دنیای جرم در پیش گرفت و با راه‌اندازی یک مزرعه کاشت ماری‌جوانا، فعالیت مجرمانه خود را ادامه داد؛ اما پایان ماجرا طبق برنامه او پیش نرفت.

از مکانیکی تا مزرعه ماری‌جوانا، سارق سابقه‌دار لو رفت

تهمی که پیش‌تر به‌دلیل مشارکت در چندین سرقت بازداشت شده بود، این‌بار با راه‌اندازی یک مزرعه ماری‌جوانا، مجدداً به چرخه جرم بازگشت. این فرد اکنون به اتهامات مختلف از جمله قاچاق مواد مخدر، سرقت و آدم‌ربایی در بازداشت به سر می‌برد و بخشی از پرونده‌اش در شعبه دهم دادسرای ویژه سرقت در حال بررسی است.

این جوان ۲۷ ساله که در بازجویی‌ها به صراحت از سوابق خود گفته، اظهار داشت: «قبلاً مکانیک بودم و یک سال است که ازدواج کرده‌ام. از زمانی که وارد کار خلاف شدم، فقط درگیر سرقت بودم و چهار مرتبه هم به همین اتهام دستگیر شدم.»

وی درباره تغییر مسیر فعالیت‌های مجرمانه‌اش توضیح داده است: «آخرین بار که زندانی شدم، فهمیدم سرقت خیلی پرریسک است. یا خودت گیر می‌افتی یا همدست‌هایت لو می‌دهندت، تازه اگر هم آزاد شوی باید خسارت را پرداخت کنی. در همان دوران زندان، آموزش دیدم که پس از آزادی بروم سراغ پرورش گل و ماری‌جوانا.»

پس از آزادی از زندان، این متهم راهی اندیمشک شد و زمینی تهیه کرد تا فعالیت جدید خود را آغاز کند. او ادامه می‌دهد: «در همان مزرعه شروع به کاشت گل کردم و هم‌زمان یک پیج فروش گل طبیعی هم در فضای مجازی راه انداختم. البته مشتریان واقعی‌ام دنبال مواد بودند، نه گل تزئینی! بیشتر مشتری‌ها را از تهران جذب می‌کردم.»

این فرد همچنین در اعترافاتش گفته است که در زندان با فردی آشنا شده که او را به یک قاچاقچی مواد معرفی کرده است. «او یک خط با زنگ‌خور بالا به من فروخت؛ پنج میلیارد تومان دادم تا آن خط را بخرم و مطمئن باشم مشتری دارم. بعد از آن، خودم مواد را به شهرهای مختلف می‌بردم و تحویل می‌دادم.»

اما این تصور که مسیر تازه بدون خطر و سودآورتر است، دوام چندانی نداشت. در آخرین سفرش برای تحویل مواد، هنگامی که قصد تحویل یک محموله را در تهران داشت، توسط مأموران گشت پلیس شناسایی و بازداشت شد.

درباره اتهام آدم‌ربایی، این متهم چنین گفته است: «۶ گرم گل با خودم به تهران آورده بودم. وقتی با خریدار سر قرار رفتم، گفت پول ندارد و باید به سمت غرب تهران برویم. همراهش حرکت کردم و وقتی به یک عابر بانک رسیدیم، مأموران پلیس به ما مشکوک شدند. خریدار فرار کرد و من هم شروع به دویدن کردم. با چاقویی که داشتم، تلاش کردم جلوی خودروهای عبوری را بگیرم ولی موفق نمی‌شدم. ناچار خودم را جلوی خودروی زنی که با کوییک حرکت می‌کرد انداختم. سوار ماشینش شدم و او را مجبور کردم حرکت کند.»

او ادامه داده است: «در حالی‌که گشت پلیس تعقیب‌مان می‌کرد، آن زن در یک لحظه مناسب از خودرو بیرون پرید. من بلافاصله پشت فرمان نشستم و به فرار ادامه دادم، اما در نهایت با شلیک هوایی مأموران، خودرو متوقف شد و من دستگیر شدم.»

در حال حاضر این متهم با چندین اتهام از جمله آدم‌ربایی، سرقت و قاچاق مواد مخدر در بازداشت به سر می‌برد و مراحل تحقیقاتی پرونده او همچنان ادامه دارد.

 

copied
ارسال نظر
 
  • پربیننده‌ترین‌ها

  • پربحث‌ترین‌ها

وب گردی

    دیگر رسانه ها

    ×

    برای حمایت ما لطفا روی یکی از تبلیغات کلیک کنید

    کلیک