افشاگری تلخ یک مادر گرفتار اعتیاد: «فرزندم را نفروختم، فقط توان نگهداریاش را نداشتم»
در حالی که روایتهایی درباره فروش نوزاد دوماههای توسط یک زن معتاد منتشر شده، این زن در جریان بازجویی، روایت متفاوتی از ماجرا ارائه داده است.

پروندهای جنجالی درباره واگذاری یک نوزاد دوماهه در تهران، با اظهارات ضد و نقیض و روایتهای متفاوت در حال بررسی است. این ماجرا زمانی به جریان افتاد که یک زوج جوان، کودک ۲۰ ماههای را که دچار سوختگی شده بود به بیمارستانی در تهران رساندند؛ اما هنگام پذیرش، عدم ارائه مدارک شناسایی کودک، شک تیم درمان را برانگیخت.
کارکنان بیمارستان از زن و مردی که خود را والدین نوزاد معرفی میکردند، مدارک هویتی خواستند، اما آنها هیچگونه مدرکی ارائه نکردند. همین موضوع کافی بود تا زنگ خطر درباره وضعیت قانونی کودک به صدا درآید و ماجرای احتمالی خرید و فروش نوزاد فاش شود.
مرد جوان در اظهارات خود گفت: «حدود ۱۸ ماه پیش با معرفی زنی به نام فیروزه، این نوزاد را که فقط دو ماه داشت با پرداخت ۱۰۰ میلیون تومان تحویل گرفتیم. فیروزه به ما گفت که نوزاد متعلق به خانوادهای نیازمند است که نمیتوانند از او نگهداری کنند. کودک هیچ مدرک شناساییای نداشت و من در پی راهی بودم که بتوانم شناسنامهای برایش بگیرم. تا اینکه روز حادثه بر اثر بیاحتیاطی، آب جوش از کتری روی او ریخت و ما او را به بیمارستان بردیم.»
پس از این اعترافات، بازپرس پرونده، عظیم سهرابی، دستور آغاز تحقیقات را صادر کرد. مأموران اداره آگاهی بهسرعت وارد عمل شدند و زن جوان به نام فیروزه در یکی از پاتوقهای مصرف موادمخدر بازداشت شد.
فیروزه پس از دستگیری، ادعا کرد که کودک متعلق به خودش است و او را نفروخته است. او در بازجوییهای خود گفت: «ده سال پیش به اجبار خانوادهام با مردی ازدواج کردم که به شدت معتاد بود. همان زمان من را هم به شیشه معتاد کرد و بعد از مدتی طلاقم داد. پس از جدایی، زندگیام به سمت ویرانی رفت تا اینکه با مردی به نام کیوان آشنا شدم و ازدواج کردم. اما کیوان نیز خلافکار بود، من را کتک میزد و به محض اینکه فهمید باردار هستم، ترکم کرد.»
او ادامه داد: «فرزندم را در شرایطی به دنیا آوردم که نه سرپناه مناسبی داشتم، نه حتی توانایی تهیه شناسنامه برایش. در پاتوقهای معتادان زندگی میکردم. در همان روزها، با زن و مردی خیر آشنا شدم که برای افراد بیسرپناه غذا و لباس میآوردند. بعد فهمیدم که آنها نمیتوانند بچهدار شوند. به خاطر اینکه خودم شرایط نگهداری از فرزندم را نداشتم، او را به آنها سپردم. هیچ مبلغی از آنها نگرفتم. تنها خواستهام این بود که هر هفته فرزندم را ببینم و از حالش باخبر شوم.»
این زن معتاد در پایان گفت: «وقتی متوجه شدم فرزندم دچار سوختگی شده، شوکه شدم و بعد هم پلیس من را بازداشت کرد.»
با مطرح شدن این ادعاها، بازپرس شعبه نهم دادسرای امور جنایی تهران، دستور تداوم تحقیقات برای روشن شدن ابعاد کامل پرونده را صادر کرده است. روند قانونی بررسی موضوع همچنان ادامه دارد.