داستان باورنکردنی زنی که عامل مرگ فرزندش را با یک شرط عجیب آزاد کرد
زن داغدیدهای که پسرش در حادثهای ناگهانی جان خود را از دست داده بود، در اقدامی کمنظیر، تصمیم به بخشش عامل مرگ فرزندش گرفت، اما با یک شرط عجیب. این تصمیم او نه تنها به آزادی یک زندانی انجامید، بلکه سرنوشت دو خانواده را نیز تغییر داد.
چند روز پیش، گروهی از دانشجویان جوان که به "تیم صلح" معروف هستند، به خانه زنی رفتند که فرزندش فرید را در یک حادثه تلخ و غیرمنتظره از دست داده بود. این حادثه مرگبار که به یک سال قبل برمیگردد، در یکی از شهرهای مرکزی کشور رخ داده بود. در آن روز، فرید در حال عبور از پیادهرو بود که به ساختمانی نیمهکاره رسید. یکی از کارگران که روی داربست فلزی در حال کار بود، ناگهان آچاری از دستش افتاد. فرید که بیخبر از هرچیز در حال گذر از مقابل ساختمان بود، با ضربه آچار به سرش دچار حادثه شد و جان خود را از دست داد. با شکایت مادر فرید، کارگر جوان به اتهام قتل غیرعمد بازداشت و پس از محاکمه، به پرداخت دیه محکوم شد. از آنجایی که این حادثه در ماه حرام رخ داده بود، میزان دیه افزایش یافت، اما کارگر توانایی پرداخت چنین مبلغی را نداشت و به همین دلیل در زندان ماند.
چند روز پیش، تیم صلح با هدف آزادی این کارگر به خانه مادر فرید رفتند تا او را به بخشش راضی کنند و زمینه آزادی کارگر جوان را فراهم سازند. اما زن داغدیده شرطی غیرمنتظره برای این بخشش مطرح کرد. او با بیان اینکه زندگی خانوادهاش پس از مرگ فرید دچار تحولات زیادی شده و او نسبت به کارگری که باعث مرگ پسرش شده بود، کینهای عمیق داشت، گفت: «حاضرم از دیه بگذرم، اما به شرطی که شما نزد خانوادهای بروید و آنها را نیز راضی کنید که قاتل فرزندشان را ببخشند. آن قاتل، برادرزاده من است که ناخواسته مرتکب قتل شده و خانواده مقتول خواستار قصاص او هستند.»
زن در ادامه ماجرای قتل برادرزادهاش سروش را چنین شرح داد: «اوایل سال گذشته، سروش در یک درگیری با صاحبکارش به دلیل اختلاف بر سر حقوق و دستمزد، مرتکب قتل شد. برادرزادهام که از خشم فراوان به دلیل عدم پرداخت حقوق خود عصبانی شده بود، در یک لحظه صاحبکارش را هل داد و او از پلههای پاساژ سقوط کرد. بر اثر اصابت سرش به لبه پلهها، صاحبکار جان خود را از دست داد. پس از این حادثه، دادگاه حکم به قصاص سروش داد. والدینش در وضعیت بدی قرار دارند و خودش هم در زندان بیمار شده است. من حتی یکبار به خانه خانواده مقتول رفتم و از آنها خواستم که سروش را ببخشند، اما آنها راضی به بخشش نبودند. حالا از شما میخواهم که نزد آنها بروید و تلاش کنید تا دلشان را نرم کنید و آنها را به بخشش سروش ترغیب کنید. اگر آنها از قصاص بگذرند، من هم کارگری که باعث مرگ پسرم شده را میبخشم.»
تیم صلح پس از شنیدن درخواست این زن، به خانه خانواده مقتول رفتند. آنها با در دست داشتن پرچم امام رضا (ع)، صحبتهای خود را آغاز کردند. سخنانشان بهقدری تأثیرگذار بود که پدر مقتول به حرمت امام رضا و بهخاطر خداوند و آرامش روح پسرش، از خون او گذشت و شرطی برای بخشش قاتل گذاشت. او اعلام کرد که به احترام ماه صفر و با رضایت خدا، قاتل را میبخشد به شرطی که قاتل در زادگاهشان مدرسهای به نام مقتول برای بچههای محروم روستا بسازد. این شرط از سوی قاتل و خانوادهاش پذیرفته شد.
با اعلام بخشش از سوی پدر مقتول، سروش که در آستانه قصاص قرار داشت، از مجازات مرگ نجات یافت. وقتی این خبر به گوش زنی که شرط بخشش کارگر را مطرح کرده بود رسید، او نیز رضایت خود را اعلام کرد و به این ترتیب، کارگر جوان از زندان آزاد شد و به آغوش خانوادهاش بازگشت.