سکوت قاتل شکست؛ اعترافات تکاندهندهای که پرونده قتل الهه حسیننژاد را به لرزه درآورد
پروندهای که قلب جامعه را به درد آورد، با افشای اسرار جدید قاتل، بار دیگر سر زبانها افتاده است.

پرونده قتل الهه حسیننژاد، دختر ۲۴ سالهای که چهارم خرداد ماه سال جاری پس از سوار شدن بر یک خودروی مسافرکش در میدان آزادی، ناپدید شد و سپس جسدش در بیابانهای اطراف تهران کشف گردید، در دادگاه کیفری استان تهران مراحل رسیدگی خود را پشت سر میگذارد. این پرونده که توجه زیادی را در جامعه برانگیخت، با سرعت و خارج از نوبت در دادسرای جنایی اسلامشهر مورد پیگیری قرار گرفته است.
بهمن فرزانه، متهم به قتل، در بازجوییهای خود اعتراف کرد که الهه به عنوان مسافر سوار بر خودرویش شده و در حین مسیر، با حرفهایی که به گفته او باعث عصبانیتش شد، دست به قتل زده است. بهمن گفته است: «الهه حرفهایی زد که باعث شد کنترل خودم را از دست بدهم و ناگهان چاقویی را برداشتم و به او ضربه زدم.» وی همچنین اظهار داشت که جسد را در بیابانهای نزدیک فرودگاه امام خمینی رها کرده است.
پرونده مفقودی الهه ابتدا با نگرانی خانواده و اطلاعرسانی در فضای مجازی کلید خورد. روز حادثه، الهه پس از خروج از آرایشگاه محل کارش در سعادتآباد، قصد بازگشت به خانه در اسلامشهر را داشت. پلیس پس از حدود ۱۰ روز جسد وی را پیدا کرد و پس از بررسیهای لازم، متهم پرونده را که رانندهای با سابقه ۸ ساله در حوزه مسافرکشی بود، در قهوهخانهای دستگیر نمود.
در اعترافات بهمن، وی به جزئیات تکاندهندهای از روز حادثه اشاره کرد و گفت: «الهه ساعت حدود ۷ بعدازظهر سوار ماشین من شد و حدود یک ساعت بعد حادثه رخ داد. او به من گفت چرا افسردهای و از زندگی لذت نمیبری. این حرفها من را یاد همسر سابقم انداخت که مرا ترک کرده بود و مدام به من میگفت از زندگی لذت ببر.» بهمن تاکید کرد که حرفهای الهه و یادآوری خاطرات تلخ گذشته، خشم ناگهانی و کنترل نشدهای را در او برانگیخت.
او همچنین در پاسخ به سوالاتی درباره گوشی موبایل مقتول گفت که پس از جنایت، آن را در بیابان انداخته و حتی طلاهای الهه را نیز سرقت نکرده است. بهمن با گریه و ندامت از اعمالش ابراز پشیمانی کرده و اعلام کرده که نه قصد سرقت داشته و نه نقشه قتل قبلی در سر میپرورانده است.
در بخش دیگری از اعترافات، متهم درباره زندگی شخصیاش نیز روایت کرد. بهمن فرزانه با بیان اینکه ۱۲ سال زندگی مشترک با همسرش داشته، افزود که عشق یکطرفهاش به همسر سابقش و اختلافات خانوادگی منجر به جدایی شده است. او با اشاره به سابقه حمل چاقو به دلیل مواجهه با زورگیران، گفت: «از حدود هفت، هشت سال پیش برای محافظت از خودم چاقو حمل میکنم، اما نمیدانستم روزی با آن مرتکب جنایت خواهم شد.»
بهمن در پایان، خطاب به خانواده اولیای دم گفت: «از شما طلب بخشش دارم و اگر زمان به عقب بازمیگشت، اجازه نمیدادم این اتفاق تلخ رخ دهد.» او همچنین ابراز کرد که پیش از اجرای حکم اعدام، مایل است مادرش را ببیند چون از شنیدن خبر اعدام وی ممکن است دچار سکته شود.
این پرونده همچنان در جریان رسیدگی است و به زودی متهم در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه خواهد شد. پروندهای که با افشای زوایای پنهان آن، بار دیگر توجه جامعه و نهادهای قضایی را به اهمیت رسیدگی دقیق و عادلانه به جرایم خشونتآمیز جلب کرده است.