خبرهای داغ
کدخبر: ۱۹۳۱۷
تاریخ خبر:

اعترافات زورگیران سعادت‌آباد: برای شهرت بود!

بازسازی صحنه یک زورگیری خشن در سعادت‌آباد، با حضور سارقان جوان و قربانی آسیب‌دیده، بار دیگر توجه افکار عمومی را به سمت معضل زورگیری‌های بی‌پروا در پایتخت جلب کرد.

اعترافات زورگیران سعادت‌آباد: برای شهرت بود!

صبح روز گذشته، سه متهم به زورگیری که در روزهای اخیر ویدئوی حمله خشونت‌آمیزشان در فضای مجازی به طور گسترده‌ای منتشر شده بود، برای بازسازی صحنه سرقت به محل جرم بازگردانده شدند. این اتفاق در بلوار فرهنگ سعادت‌آباد و در مقابل بیمارستان پارسیان روی داد؛ جایی که قربانی نیز حضور داشت و جزئیات حمله را بازگو کرد.

قربانی این پرونده، دختری جوان است که در بازسازی صحنه حاضر شد و با اشاره به یکی از متهمان، عنوان کرد: «ششم تیرماه بود. برای ملاقات دوستم به بیمارستان رفته بودم و حدود ساعت ۵ عصر از آنجا بیرون آمدم. درست همان موقع که مادرم تماس گرفت، ناگهان سارق به من حمله کرد و گوشی آیفونم را قاپید. شدت ضربه به حدی بود که زمین خوردم، دماغم شکست، تمام بدنم کبود شد و هنوز از خانه بیرون رفتن برایم کابوس شده.»

پس از اظهارات دختر جوان، سه سارق جوان به بازسازی صحنه پرداختند و در جریان این بازسازی، ابراز پشیمانی کردند. متهمان، همگی در حدود ۲۰ سال سن دارند و انگیزه اصلی خود از زورگیری را شهرت در دنیای خلافکاران عنوان کردند.

سرکرده این باند، در گفت‌وگویی با خبرنگاران درباره دلایل ورود به مسیر جرم گفت: «اول به خاطر بی‌پولی بود، ولی مهم‌تر از آن، این بود که می‌خواستیم بین خلافکارها معروف شویم.» وی ادامه داد: «از یکی از شهرستان‌ها به تهران آمده بودم و کارگر ساختمان بودم، اما درآمدم به سختی کفاف زندگی را می‌داد. با دو نفر از دوستانم تصمیم گرفتیم وارد دزدی شویم.»

در پاسخ به این پرسش که چرا دنبال شهرت در میان خلافکارها بوده‌اند، گفت: «من شخصیت بعضی از خلافکارهای معروف تهران را دوست داشتم. مثلا مجید را یادتان هست؟ همانی که به رابین‌هود معروف شده بود. از پولدارها می‌دزدید و به فقرا کمک می‌کرد. همیشه دلم می‌خواست من هم به "سلطان" معروف شوم. وقتی بیکار می‌شدم، در اینترنت دنبال سرگذشت مجرم‌های معروف می‌گشتم و داستان زندگی‌شان برایم جذاب بود.»

وقتی خبرنگار به او یادآوری کرد که مجید در نهایت به اعدام محکوم شد، پاسخ داد: «در عوض، اسمش برای همیشه در اینترنت ثبت شد و همه خلافکارها او را می‌شناسند.»

در ادامه، درباره همان روز حادثه در سعادت‌آباد توضیح داد: «از صبح دنبال سوژه می‌گشتیم تا این دختر جوان را دیدیم. دو نفر از دوستانم به من اشاره کردند و من جلو رفتم. چون دوندگی‌ام خوب بود، تصمیم گرفتم خودم گوشی را بقاپم. وظیفه دو نفر دیگر هم مراقبت از اطراف بود تا کسی دنبالم نیاید. گوشی را گرفتم و فرار کردیم.»

در پاسخ به این سؤال که آیا با موتور آمده بودند، گفت: «نه، پیاده بودیم.» و درباره وضعیت جسمی دختر جوان پس از حادثه گفت: «خدا رحم کرد که سرش به جایی نخورد.»

به گفته متهم اصلی، سابقه زیادی در سرقت نداشتند و تنها حدود یک ماه بود که این کار را آغاز کرده بودند. در مورد گوشی سرقت‌شده گفتند: «آن را به قیمت ۸ میلیون تومان فروختیم.»

وقتی از او پرسیده شد که آیا این اقدام ارزشش را داشت یا نه، پاسخ داد: «نه، اصلاً. اشتباه کردیم.»

این پرونده، یکی دیگر از نمونه‌های نگران‌کننده‌ای‌ست که در آن، نوجوانان و جوانان به دلایل مالی یا توهمات ذهنی به مسیر خلاف قدم می‌گذارند و پیامدهای سنگینی برای خود و قربانیان به‌جا می‌گذارند.

copied
ارسال نظر
 

وب گردی

    ×

    برای حمایت از ما لطفا روی تبلیغات مورد علاقه کلیک کنید.